سرویس سبک زندگی فردا: آیت الله بهجت درکلیپی میفرماید: هر کس مقید باشد نماز را در اول وقت بخواند (حتی بدون حضور قلب) به مقامات عالیه میرسد. حال سوال این است که پس چرا شمر، عمربن سعد، ابن ملجم و... که مقید به نماز اول وقت و حتی مقید به نماز نافله بودند و به جا میآوردند، اما به مقامات عالیه نرسیدند؟ در ادامه پاسخ این سوال را به نقل از شهر سوال میخوانیم.
در پاسخ به این سوال لازم است توجه داشته باشیم عباداتی كه انسان انجام میدهد، برای اینكه مؤثر واقع شوند غیر از شرط صحّت، باید واجد شرط قبول یا كمال نیز باشند. شرط صحّت، یعنی اینكه انجام عبادت سبب شود مؤاخذه و عقاب ترك عبادت از انسان برداشته شود كه به سبب انجام دادن صحیح ظواهر عبادات امكان پذیر است. اما شرط قبول و كمال عبادت، در واقع به روح عبادات بر میگردد یعنی آنچه كه علاوه بر ظواهر، مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی و مقامات عالیه میرساند و در فرد و جمع، تأثیر میگذارد.
عبارت است از: الف. نیت خالص، ب. تقوا در امور و پرهیز از گناهان، ج. همراهى عمل با علم و یقین، د. عمل را صحیح انجام دادن،
ه ) محبت و ولایت اهل بیت(ع)
از نظر شیعه شناخت «ولّى اللَّه» و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوتها و احکام او بر همگان واجب است و هر کس از این امر سرباز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت و پذیرش این دو مستلزم پذیرش ولایت ولّى است. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى ولىّ را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار مىدهد و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از اولوالامر را در طول اطاعت از خدا و رسول(ص) قرار مىدهد و نیز حدیث ثقلین که «عترت» را قرین قرآن کریم مىنماید.(۱)
به وضوح مستفاد است و به واسطه حدیث شریف نبوى (ص) «هر کس که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است». [۲] تأکید مىشود. و هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش ولایت ولى اللَّه الاعظم مقبول درگاه احدیت واقع نمىشود. که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۳]
به عنوان نمونه امام رضا (ع) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمودند: « لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»؛ (۴) توحید پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند و پس از اندکى تأکید نمودند: با عمل به شرایط لا إله إلاّ اللَّه و من یکى از آن شرایط است (پذیرش ولایت).
در حدیث دیگر: امام باقر (ع) مىفرمایند: «اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و ولایت، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین ولایت نمىرسد.(۵)
از مطالب مطرح شده، چنین استفاده میشود که پذیرش ولایت را خداوند بر انسانها واجب نموده، و امر ولی را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن ولایت ائمه(ع) به قبول نکردن ولایت خداوند بر میگردد. روشن است که این امر سبب میشود. اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد، پذیرش ولایت سبب میشود که انسان هیچ گاه از مسیر هدایت گمراه نشود و در غیر این صورت انسانها در خطر خروج از راه حق اند، و اساسا این اهل بیت (ع) هستند که راه حق را مشخص میسازند و مسیر رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را روشن میکنند. رسول الله در این باره میفرمایند: «هر کس دوست میدارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت علی بن ابی طالب علیهالسلام و جانشینان پاکش، امامان هدایت و چراغهای تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمیکشانند». [۷]
نتیجه: کسانی (همانند شمر و ابن سعد لعنه الله علیهما و ...)که به ظاهر اهل نماز میباشند و شرط صحت نماز(که همان ظواهر نماز) را انجام میدادند اما در اصل از شرایط کمال عبادات دور بودند و این دوری به خاطر دشمنی و عداوت نسبت به اهل بیت علیهم السلام بود. پی نوشت: ۱. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ق. ۲. بحار الانوار، ج ۲۳،ص ۱۰۸. ۳. برگرفته از سوال ۱۵۳. ۴. بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷. ۵.حار، ج ۶۵، ص ۳۳۳ - ۳۲۹ . ۶. بحار ج ۲۳، ص۱۴۳.
دیدگاه تان را بنویسید