تبیان: برای خیلی ها خواهر شوهر مدخل ورودی رابطه با کل خانواده شوهر است. به همین دلیل اغلب فکر می کنند که اگر خواهر شوهر خوبی داشته باشند یا دست کم خواهر شوهرشان متأهل باشد و یک گوشه از دنیا سرش به زندگی و گرفتاری های خودش گرم باشد، آنها می توانند زندگی بهتری داشته باشند. در نتیجه بدترین حالت ممکن را زمانی تصور می کنند که خواهر شوهر مجردی داشته باشند. شوخی نیست! به هر حال یک حافظه جمعی چند صد ساله این را به ما القاء کرده که وجود خواهر شوهر مجرد مساوی است با تنش، کشمکش و اختلاف بین زن با شوهر و بین عروس با مادر شوهر و دیگر اعضای مهم خانواده شوهر. متأسفانه وجود خواهر شوهرهایی که همچنان با اشتباهاتشان به این باور دامن می زنند باعث مقاومت این دیدگاه نسبت به تغییر شده است. اما این به معنای آن نیست که داشتن خواهر شوهر مجرد یک فاجعه برای زندگی مشترک شما باشد. برای رابطه برقرار کردن با خواهر شوهر مجرد راه هایی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا هم به خوبی به زندگی تان برسید و هم در ارتباط با خواهر شوهر و خانواده او به مشکل برنخورید: 1. از خواهر شوهر مجردتان «هیولا» نسازید. برداشت های ذهنی شما یکی از مهمترین
عوامل تعیین کننده رفتارهای کلامی و غیر کلامی تان است. به همین دلیل بهتر است در مرحله اول ذهنیت خودتان را نسبت به خواهر شوهرتان مورد بازبینی قرار دهید و او را انسانی مثل خودتان و بقیه آدم ها که یک سری نقاط قوت و یک سری نقاط ضعف دارند ببینید. به عبارت دیگر سعی کنید در روابطتان نسبی نگر باشید نه مطلق نگر. بدیهی است اگر نگاه شما نسبت به او مثل نگاه به یک اتفاق فاجعه آمیز باشد، او هم روند خصمانه ای را در تعامل با شما در پیش خواهد گرفت. 2. برای زندگی تان مرزگذاری کنید. چه خواهر شوهرتان جدای از شما زندگی کند و چه با شما زندگی کند، شما می توانید مرزهایی را برای زندگی مشترکتان تعیین کنید. یکی از مهمترین کارها این است که مسائل مربوط به زندگی تان را بین خود و همسرتان حل کنید و اجازه ندهید که کار به گله و شکایت پیش این و آن بکشد. چرا که در این مواقع احتمال زیادی وجود دارد که خواهر شوهر شما درصدد حمایت از برادرش بربیاید و اوضاع زندگی شما پیچیده تر بشود. 3. صمیمیت الزامی نیست. ممکن است علیرغم تلاش های شما، دیدگاه و رفتار خواهرشوهرتان طوری باشد که هیچ گاه یک ارتباط صمیمانه بینتان شکل نگیرد و این مسئله باعث رنجش شما
بشود. اما یادتان باشد که رابطه سالم لزوماً به معنای رابطه صمیمانه نیست بلکه آن چیزی که موجب سلامت رابطه شما می شود احترام و کنار گذاشتن احساس رقابت خصمانه است. سعی کنید در آشکار و خفاء احترامتان را به او حفظ کنید و از بدگویی جداً پرهیز کنید. 4. دوز بدبینی تان را اندازه بگیرید. خیلی از اختلافات به دلیل سوءتفاهم است یعنی برای مثال فرض کنید که خواهر شوهر شما دارد از خرید خوب و ارزانی که توانسته از یک حراجی بکند می گوید به این نیت که شما را از وجود آن حراجی مطلع کند اما در همان حین شما از حرف های او این طور برداشت می کنید که «یعنی می خواد بگه من چیزای گرون می خرم و پول رو هدر می دم؟». بنابراین بهتر است بین دخالت و حمایت تفاوت قائل بشوید. 5. نکات مثبت او را پررنگ کنید نقاط قوت او را بپذیرید و جلوی خودش و دیگران از آنها تعریف کنید. مثبت نگری در روابط خانوادگی همیشه آثار شگفت انگیزی دارد. 6. همه تقصیرها را به گردن او نیندازید. اگر خواهر شوهر شما در زندگی تان دخالت می کند و دخالت هایش هم در ایجاد اختلاف بین شما و شوهرتان مؤثر می افتد، او مقصر صد در صد مشکل شما نیست. بخشی از این مسئله هم به شوهرتان و حتی خودتان
بر می گردد. برای مثال اگر شوهر شما مهارت مدیریت کردن روابط بین خانواده و همسرش را ندارد، حالا هر قدر هم که خواهر شوهرتان شخص کنترل گر و اقتدار طلبی باشد، اما مقصر اصلی شوهرتان است نه خواهر شوهرتان. یا اگر خود شما در رابطه با خواهر شوهرتان، سر نخ هایی درباره زندگی تان می دهید که پای او را به رابطه زناشویی شما باز می کند، باز هم مقصر اصلی او نیست بلکه در واقع خود شما مقصرید. پس به جای اینکه تلاش کنید او را تغییر بدهید روی خود و شوهرتان تمرکز کنید و سعی کنید مهارت های زندگی تان را بالا ببرید. 7. زبان او را یاد بگیرید. سعی کنید به جای این که شمشیر را از رو ببندید خواهر شوهرتان را بیشتر بشناسید. ببینید که به چه چیزهایی علاقه دارد؟ از چه چیزهایی خوشش نمی آید؟ چه انتظاراتی دارد؟ خلاصه اینکه بفهمید برای وارد شدن به دنیای او باید از چه دری داخل شوید. به هر حال شما هم زن هستید و از راه های نفوذ به دل زن ها آگاهید
دیدگاه تان را بنویسید