سرویس سبک زندگی فردا: هر کاری آداب مخصوص به خود را دارد. مراحل مختلف ازدواج هم از این قاعده مستثنی نیست. مخصوصاً در کشور ما با توجه به ساختار آن، ازدواج و رفتن به زیر یک سقف منظومهای از آداب و رسوم کهن را دارد که نباید به بهانه زندگی مدرن آنها را کنار بگذارید. در ادامه این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید.
خواستگاری کمی شبیه به جلسه کنکور است؛ در هر دو بحث انتخاب است و آینده. در هر دو استرس وجود دارد و به قول شاعر از پریدنهای رنگ و از تپیدنهای دل است که گاهی کار خراب میشود و نمیتوان گزینه مناسب را انتخاب کرد. پس همانطور که سفارش میکنند قبل از کنکور، جلسه را برای خود شبیهسازی کنید و سعی کنید از روشهای مختلف آرامسازی بهره ببرید، قبل از جلسه خواستگاری هم با خود خلوت کنید و بر خودتان و هیجانتان مسلط شوید، اما یک تفاوت اساسی بین کنکور و خواستگاری وجود دارد و این است که نمیتوان نسخه واحدی برای تمام خواستگاریها پیچید؛ چون برخلاف جلسه کنکور که سراسری است و همه در یک شرایط مینشینند و سؤالات مشابهی را پاسخ میدهند، جلسه خواستگاری با توجه به شهر، فرهنگ، طبقه اجتماعی و عوامل دیگر میتواند بسیار متفاوت باشد. اینجاست که شباهت فرهنگی و همکفوبودن به فریادتان میرسد و میتواند تقلبهای رفتاری زیادی را برایتان به همراه داشته باشد، اما اگر خیلی یکدیگر را نمیشناسید و مطمئن نیستید که آدابورسوم مشابهی دارید، همان سادگی، احترام و صمیمیت میتواند خلأ آشنایی با فرهنگ یکدیگر را پر کند. در هر صورت برخی قوانین کلی
وجود دارد که میتوانید بهعنوان شاهداماد آینده آنها را رعایت کنید. وقتی قرار است به صورت سنتی به خواستگاری بروید، احتمالاً مادرتان با منزل عروسخانم آینده تماس میگیرند تا زمانی را برای جلسه خواستگاری مشخص کنند. زمان قدیم برخی سرزده میرفتند تا بهاصطلاح شرایط خانواده دختر را همانطور که هست ببینند، اما در حال حاضر این رسم وجود ندارد. بهتر است از ایشان بخواهید خیلی سؤالات ریز نپرسند و فقط در کلیات، کمی صحبت کنند. خیلی مهم است که نحوه سؤالپرسیدن مثل استنطاق نباشد و بیشتر دوستانه جلوه کند. برخیها رسم دارند که یکبار خانمها به خواستگاری میروند و در جلسه دوم داماد را با خود میبرند و برخیها از جلسه اول با داماد میروند. این بستگی به رسمورسوم خانوادهها دارد، اما با توجه به قیمت اسباب پذیرایی و گرفتاری آدمها و نیز ناشایستبودن این رسم در این دوره و زمانه که دختر و پسر باید یکدیگر ببینند و با هم صحبت کنند و آشنا شوند و صرفاً شناخت ظاهری حاصل نشود، بهتر است داماد هم در همان جلسه اول همراه خانوادهاش باشد. ممکن است شما به خانههای زیادی برای خواستگاری بروید؛ پس نمیتوانید هربار تشریفات بهخرج دهید، اما
دستخالی هم نروید. یک دستهگل ساده و زیبا برای بار اول کفایت میکند، اما اگر بحث جدیتر شد، دفعات بعد هدایای بهتری ببرید. یادتان باشد که برای اولین قرار، سر وقت حاضر شوید. خیلی بد است که روز خواستگاری عروسخانم و خانوادهاش را منتظر بگذارید. بهترین و آراستهترین لباسهایتان را بپوشید چون اولین برخورد و اولین نگاه، اصولاً به یاد افراد میماند. وقتی به خانه همسر احتمالی آیندهتان میروید، رفتاری توأم با آدبواحترام، اما کمی صمیمانه داشته باشید. هرچه شما خشک و رسمی برخورد کنید، باعث میشوید که طرف مقابل هم احساس کند فضا سنگین است و آنوقت درگیر کلیشههای رفتاری شوید و این باعث میشود نتوانید یکدیگر را خوب بررسی کرده و انتخاب مناسبی داشته باشید. قبل از آنکه به خواستگاری بروید، باید خوب فکر کنید و سؤالات و اولویتهایتان را مشخص کنید تا با دیدن دخترخانم اولویتها جابهجا نشود، مثلاً زیبایی چهره باعث نشود شما برخی سؤالات را فاکتور بگیرید. یادتان باشد که رابطه مادرزن و داماد از آن رابطههای کلیدی و حیاطی است؛ پس در همین اولین جلسه، میخ خود را محکم بکوبید و با احترام ویژهای که برایش قایل میشوید، مهرتان را
در دلش بیاندازید. خیلی به درودیوار نگاه نکنید؛ چون این حس به خانواده همسر آیندهتان منتقل میشود که در حال محاسبه مالی آنها هستید. درست است که زیر نگاه دقیق خانواده عروسخانم خوردن چای و میوه کار سختی است، اما به خودتان مسلط باشید و بدون سروصدا و کثیفکاری از پذیرایی لذت ببرید. اگر امکانش بود، همان اولین جلسه کمی با هم صحبت کنید. البته اگر ظاهر فرد را پسندیده باشید، اما اگر هم شرایط ظاهری به دلتان ننشست، طوری رفتار نکنید که متوجه شوند. شما مهمان آنها هستید و باید نهایت احترم را رعایت کنید. درصورتیکه مجوز گفتوگو با عروسخانم را گرفتید، مهمترین و کلیدیترین حرفهایتان را بگویید و فکر نکنید که باید سؤال بپرسید. خواستگاری جلسه بیستسؤالی نیست، بلکه گاهی توضیحات شفاف شما از خودتان کارسازتر است و تکلیف طرف مقابل را معلوم میکند. وقتی اولین جلسه خواستگاری تمام شد، خوب به خودتان فرصت دهید تا فکر کنید. قرار نیست شما خیلی زود به نتیجه برسید. اگر هنوز دودل هستید، فرصت برای گفتوگوهای بعدی وجود دارد و این جلسه تنها یک آشنایی اولیه بود، اما اگر احساس کردید بههیچوجه با هم سنخیت ندارید، یا از ظاهر او خوشتان
نیامده، یا از خانوادهاش، رفتوآمد را کش ندهید که شاید فرجی شود، اما مادرتان مجدد تماس بگیرد و از پذیرایی تشکر کند. مهمتر از همه اینکه به خدا توکل کنید و از او بخواهید آنچه خیر است را در مسیر زندگیتان قرار دهد.
دیدگاه تان را بنویسید