سرویس سبک زندگی فردا: یزید وقتی از هوشیاری مردم آگاه شد و متوجه کراهت اعمال خود نزد آنان شد. اهل بیت را طلبید و با تظاهر به مهربانی خود را از قتل امام حسین علیهالسلام تبرئه کرد. یزید اهل بیت را میان ماندن در شام و رفتن به مدینه مخیر کرد و اهل بیت نیز بازگشت به مدینه را انتخاب کردند. آنها جامههای سیاه بر تن کردند و خواستند که برای امام حسین علیهالسلام عزاداری کنند.
یزید نعمان را فراخواند و از او خواست زنان هر چه میخواهند برایشان فراهم کند و به نعمان دستور داد مردی از شام را که به امانت داری و دیانت معروف بود به جهت حفظ اهل بیت در خدمت آنها قرار دهد. پس از آن اهل بیت به سوی مدینه حرکت کردند. وقتی به عراق رسیدند از راهنما خواستند که آنها را به کربلا ببرد. اهل بیت پس از ورود به کربلا با جابربن عبدالله انصاری مواجه شدند. (البته در این موضوع که اهلبیت دقیقا چه روزی به کربلا رسیدند اختلاف نظرهایی وجود دارد.) چهل روز از شهادت امام حسین علیهالسلام و یاران باوفای ایشان گذشته بود و جابر نخستین زائر امام حسین علیهالسلام و شهدای مظلوم کربلا بود. جابربن عبدالله انصاری نخستین کسی بود که زیارت اربعین را پایه گذاری کرد.
جابربن عبدالله انصاری که بود؟
پدر جابربن عبدالله انصاری از بزرگان قبیله خزرج و از کسانی بود که پیش از هجرت پیامبراکرم صلیالله علیهوآله به یثرب مسلمان شده بود. پدر جابر در بیعت عقبه دوم با رسول خدا صلیالله علیه وآله شرکت داشت و پیمان بست که جان و مالاش را فدای پیامبر صلیالله علیه وآله کند. پدر جابر در غزوه احد به شهادت رسید. گفته میشود جابر همراه با پدرش در بیعت عقبه دوم، حضور داشت.
جابر برای زندگی، سُهَیمه دختر مسعود بن اوس را انتخاب کرد و نتیجه ازدواج او پنج پسر بود. جابر از کسانی بود که در بیشتر غزوهها و سَریّهها -جنگهایی در دوره پیامبر صلیالله علیه وآله که بدون حضور مستقیم ایشان و به فرماندهی یکی از اصحاب برگزار میشد- حضور داشت. در تاریخ تعداد حضور او در غزوهها ۱۹ غزوه از ۲۷ غزوه پیامبر صلیالله علیه وآله روایت شده است. جابر در جنگ صفین نیز از لشکریان سپاه امام علی علیهالسلام بود.
همچنین جابربن عبدالله انصاری را راوی «حدیث لوح» که در بردارنده نام امامان شیعه علیهالسلام است، دانستهاند. علاوه بر این نام او در سلسله راویان احادیث مشهور شیعی مانند حدیث غدیر، حدیث سد الابواب، حدیث منزلت، حدیث رد الشمس، حدیث شهر علم و حدیث ثقلین قرار دارد.
جابربن عبدالله انصاری را از اصحاب پنج امام (از امام علی علیهالسلام تا امام باقر علیهالسلام) دانستهاند. بنابر روایات او کسی بود که سلام پیامبر صلیالله علیه وآله را به امام باقر علیهالسلام رساند.
جابربن عبدالله انصاری در زمان حادثه کربلا کجا بود؟
شیخ طوسی، جابربن عبداالله انصاری را از یاران و اصحاب امام حسین علیهالسلام ذکر کرده است. به دلیل اینکه غیر از امام حسین علیهالسلام هیچ کس از سرانجام سفر ایشان به کربلا باخبر نبود، جابر و برخی دیگر از دوستداران امام با ایشان در این سفر همراه نبودند. از سخنان جابر با عطیه چنین برداشت میشود که اگر جابر از پایان پرافتخار سفر امام باخبر بود، امام را همراهی میکرد. گرچه حضرت کسی را هم برای این سفر دعوت نکرده بود. البته از دیگر دلایل غیبت جابر در کربلا، میتوان به ناتوانی جسمی و نابینا بودن وی اشاره کرد.
در روز عاشورا امام حسین علیهالسلام در خطابه خود به دشمنان نام جابربن عبدالله انصاری را نیز ذکر کرد. آنجا که فرمودند:«آیا من پسر دختر پیامبر صلیالله علیه وآله شما نیستم؟ آیا من پسر وصیّ و پسرعموی پیامبر صلیالله علیه وآله شما نیستم؟ هم او که پیش از همه به پیامبرصلیالله علیه وآله ایمان آورد آیا پیامبر صلیالله علیه وآله درباره من و برادرم نفرمود: این دو، آقای جوانان اهل بهشتند؟ اگر گمان میبرید که چنین نیست، کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید، از حقیقت به شما خبر دهند. از کسانی چون جابر بن عبدالله انصاری و ابوسعید خدری و.. . بپرسید.» (۱)
جابربن عبداالله انصاری اولین زائر امام حسین علیهالسلام در کربلا چند روز پس از شهادت امام حسین علیهالسلام، جابر که از دو چشم نابینا بود از مدینه به سمت کربلا حرکت کرد. دوری راه، پیری و ظلم سفاکانی همچون یزید و ابن زیاد مانع سفر او نشد. «عطیه بن سعد عوفی کوفی» از شاگردان جابر نیز او را در این سفر همراهی میکرد. عطیه شخصیتی بود که امام علی علیهالسلام، خود این نام را برای او انتخاب کرد. در تاریخ طبری آمده است:«سعد بن جناده انصاری (پدر عطیه) در کوفه نزد امام علی علیهالسلام آمد و گفت: ای امیر مؤمنان خدا به من پسری داده لطفاً شما او را نامگذاری کنید. علی علیهالسلام فرمود:«هذا عطیه الله؛ این پسر عطیه خداست.» در واقع حضرت با بیان این جمله او را نامگذاری کرد.(۲) عطیه یکی از بزرگترین دانشمندان و مفسران اسلامی بود. او تفسیری در پنج جلد بر قرآن مجید نوشته و از راویان حدیث محسوب میشود.(۳)
شیخ طوسی، جابر را اولین زائر قبر امام حسین علیهالسلام و زمان ورود او را به کربلا بیستم صفرماه همان سال دانسته است. موضوعی که در آن هیچ اختلاف نظری وجود ندارد(۴) و همچنین او به این نکته اشاره میکند که «در این روز (اربعین) زیارت امام حسین علیهالسلام مستحب است.» از ظاهر عبارت مرحوم شیخ طوسی در این جملات چنین بر میآید که جابر به منظور زیارت و به قصد درک ثواب زیارت اربعین از شهر خود، یعنی مدینه خارج شده و در روز بیستم ماه صفر وارد کربلا شده است.
پس از وارد شدن به کربلا جابر در فرات غسل کرد و لباسهای تمیز پوشید. آن دو نفر به کنار قبر مطهر امام حسین علیهالسلام رفتند. عطیه نقل میکند:«جابر هیچ قدمی را بر نمیداشت، الا اینکه ذکر خدا میگفت، تا به نزدیک قبر رسیدیم. سپس به من گفت:«مرا به قبر برسان». من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. من مقداری آب روی صورتش پاشیدم. وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: «یا حسین» سپس گفت: «ای حسین چرا جواب مرا نمیدهی؟» بعد به خودش گفت: «چگونه میتوانی جواب دهی در حالی که رگهای گلوی تو را بریدهاند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت میدهم که تو فرزند خاتم النبیین و سید المومنین...و پنجمین فرد از اصحاب کساء هستی...درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد. سپس به اطراف قبر امام حسین علیهالسلام حرکت کرد و گفت:«السلام علیکم ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین...اشهد انکم اقمتم الصلاه و اتیتم الزکاه و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر...»(۵)
سیدبن طاووس نقل میکند:«جابر پس از زیارت، روی قبر خم شد و صورت خود را به قبر مالید و چهار رکعت نماز خواند و آن گاه به زیارت قبر علی اکبر رفت و آن حضرت را نیز زیارت کرد و بر قبر او بوسه زد و دو رکعت نماز گذارد. سپس به زیارت بقیّه شهدا رفت و با کلماتی عمیق زیارت نامه خواند. در پایان به زیارت حضرت ابوالفضل علیهالسلام رفت و با جملاتی زیبا آن حضرت را زیارت کرد و دو رکعت نماز گذارد.»(۶)
زیارت جابر یک زیارت عادی نبود، بلکه زیارتی حماسی، همراه با اشک، آه و حسرت بود. او با این عمل خود سدها را شکست و به مردم آن زمان جرأت داد که به زیارت قبر مولای خویش بروند و از ستمکاران زمان خود اعلام برائت کنند. جابربن عبدالله انصاری از معدود اصحاب باقی مانده پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله و امیرالمومنین علیهالسلام بود. کسی که مردم از شان و جایگاه او نزد اهل بیت مطلع بودند. او با این عمل عاشقانه خود و به رغم مشکلات زیادی که برای طی طریق داشت، درسهای بزرگی به امت اسلامی در آن زمان و در قرنهای بعد داد. پینوشت: ۱.ارشاد مفید، ص ۲۳۴ و بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۶ ۲. شيخ عباس قمي، سفینة البحار، ج ۶، ص ۲۹۶(به نقل از تنقیح المقال) ۳.همان ۴.شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۷۳۰ و بحارالأنوار، ج ۹۵، ص۱۹۵ ۵. عمادالدین قاسم طبری آملي، بشارة المصطفی، ص ۱۲۵، حدیث ۷۲؛ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۳۰، ح ۶۲ ۶. سید بن طاووس، مصباح الزائر، ص ۲۸۶ ـ ۲۸۸؛ بحارالأنوار، ج ۹۸، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۰
دیدگاه تان را بنویسید