سرویس سبک زندگی فردا: در این مطلب به نقل از مهرخانه به معرفی کتاب «زنان در شرایط بحرانی» میپردازیم.
زنان در شرایط بحرانی نویسنده: سارا لقمانی نشر شیرازه؛ ۱۳۹۲ مؤلف در مقدمه کتاب «زنان در شرایط بحرانی» مینویسد: «تو چرا رفته بودی؟»، «بم، الان جای زنها نیست»، «واقعاً بم بودی؟» ۲۵ ساله بودم که بم لرزید. دی ماه ۱۳۸۲. همان روز اول دکتر اقلیما استاد دانشگاهام همه بچههای کلاس را جمع کرد. یک اتوبوس دختران و پسران جوان مددکار اجتماعی راهی «بم» شدیم. شهری که وصف آن را زیاد شنیدهاید، اما آنچه آن روزها بیشتر از همه ذهن مرا به خود مشغول کرد، ناامنی شهر بود و پادگانیشدن آن. نسبت میان مردانهشدن شهر با ناامنی چه بود؟ به وضوح متوجه میشدی هیچ نهادی به ضرورت حضور زنان امدادگر اهمیت نمیدهد. از دید همه، کارها مردانه بود. سخت و خطرناک. خیلی از نقاط شهر خالی از زن شده بود. زنان بمی با دیدن مددکاران زن از چادرها بیرون میآمدند و با آنها گفتوگو میکردند. به خوبی میشد حس کرد هر جا که زنان امدادگر با روحیه و پر توان حضور دارند، تنش میان افراد محلی و غیرمحلی کمتر میشود. زنهای داغدار و بهتزده از لاک خود بیرون میآمدند و کودکان غمزده با حضور زنان امیدی در چشمانشان راه مییافت. به خود میگفتم این شهر ویران، بدون
حضور زنان پرامید امدادگر هرگز نمیتواند جریان زندگی را دوباره به خود ببیند. موضوعی که نه تنها برای مسئولان درکنشده بود، که مردم عادی نیز با تعجب درباره آن حرف میزدند»(ص ۲۱) او همچنین نحوه جمعآوری یافتههای کتاب را چنین توضیح میدهد: «بهسراغ زنانی رفتم که مدتهای طولانی در بم مانده بودند و فعالیت کرده بودند. «مشکل ما این است که کارها را مستند نمیکنیم». «سالها از آن روزها گذشته. فرصت نوشتن در بم نبود. بعد هم دیگر به سراغ مکتوبکردن تجربیاتم نرفتم» «حیف این همه تجربه که منتقل نشده است» آنها در شرایط سخت و بحرانی بعد از زلزله بم، تمام هم و غمشان بازگرداندن زندگی به آن شهر مرده ماتمزده بود. حرفهای زیادی داشتند، اما حرف مشترک همه، تأسف از مکتوبنکردن تجربیاتشان بود. تلاش کردم هر آنچه در این زمینه مکتوب شده بود را بیابم. کتاب، مقاله، دستنوشته...، ولی کافی نبود. دوباره به آذربایجان رفتم. زنان روستاها را جمع کردم و خواستم از زندگی بعد از زلزله بگویند. سیل، دشستان بوشهر را گرفت. از آذربایجان به بوشهر رفتم. اینبار جمع زنانی که آب زندگیشان را برده بود. خاطرات و تجربیات سخت و دردناک و گاه شیرین و
خندهدار آنها را به روی کاغذ میآوردم تا شد کتابی که در دست دارید. به این امید که اگر بار دیگر جایی از این سرزمین لرزد یا سیل، در نزده و بیخبر وارد خانههای هموطنانمان شد، بدانیم که سیل و زلزله برخورد متفاوتی با زنان و مردان میکند» (ص۲۲) نویسنده در بخش اول کتاب به رابطه بین جنسیت و بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی پرداخته و سعی کرده است تا با ذکر تجربیات زیستشده در سراسر دنیا ضرورت پرداختن به امدادرسانی در بحرانها را با رعایت وضعیت متفاوت زنان نسبت به مردان نشان دهد. لقمانی در بخش دوم کتاب نیز به ارایه نکاتی در ارتباط با نحوه امدادرسانی به زنان در شرایط بحرانی پرداخته و کوشیده با گریززدن به موقعیتها و ابعاد مختلف زندگی، هنگام و پس از وقوع زلزله یا سیل، نشان دهد چگونه یک موقعیت مشترک میتواند برای زنان پیامدها و غدغههایی متفاوت از مردان و دیگر گروههای جامعه ایجاد کند. در ادامه با نگاهی به شرایط کلی کودکان، فارغ از جنسیت، بر اهمیت توجه به وضعیت ویژه دختربچهها و دختران نوجوان تأکید کرده و در آخر به بحث مهم و کلیدی ضرورت مشارکت اجتماع محلی و توانمندسازی زنان در حد مجال این نوشتار اشاره و منابعی
برای مطالعه بیشتر معرفی شده است (رک به: ص ۲۳). نویسنده تأکید میکند که در مطالعه کتاب باید توجه داشت که موضوعات مختلف مطرحشده در کتاب به همراه مثالهایی عینی با تأکید بر زلزله و سیل به دلیل بالا بودن احتمال وقوع آن در ایران همراه است. برخی از مثالها حاصل مشاهدات، مصاحبهها و جلسات فوکوسگروپ (گروه کانونی) از جمعیت هدف است و برخی دیگر نقل قول از کتابهای چاپشده بهویژه از سوی آژانسهای مختلف سازمان ملل در ایران است. به گفته مؤلف، این کتاب در تمام مراحل به اصول بنیادین زیر پایبند است: ۱. برابری بین همه انسانها و احترام به کرامت ذاتی آنها؛ باور به این اصل که در حل مشکلات جامعه بحرانزده همه انسانها فارغ از جنس، سن، مذهب و قومیت با هم برابر بوده و شایسته احترام و تأمین نیاز برای خروج از شرایط بحرانی هستند. ۲. مشارکت اجتماع محلی؛ در تمام مراحل کمکرسانی و حل بحران پایبند به مشارکت اجتماع محلی است و باور دارد تغییرات در جامعه پایدار و مؤثر نخواهد بود، مگر آنکه با مشارکت افراد همان جامعه صورت پذیرد. ۳. بهرهگیری از توان و ظرفیت گروههای هدف؛ باور به اینکه گروههای در معرض خطر (مانند زنان و کودکان)
قربانیان دست و پا بسته نیستند و اگرچه به حمایت نیاز دارند، اما ظرفیت و تواناییهایی دارند که آنها را قادر میسازد علاوه بر حل مشکلات خود، برای اجتماع محلی نیز پرثمر باشند. ۴. حمایتگیری؛ برای انجام اقدامات مؤثر و مفید در حل بحران، همکاریهای گسترده بین سازمانها، گروهها و نهادهای مختلف ضرورت دارد. از هیچ فرد، گروه یا سازمانی انتظار نمیرود بتواند به تنهایی تمام اقدامات لازم در موقعیت بحرانی را انجام دهد. جلب حمایتهای عمومی و اثرگذاری بر سیاستگذاریها، برنامهریزیها و ایجاد حساسیت در بین مسئولان از اصول بنیادینی است که انتظار میرود امدادگران و تسهیلگران نیز نسبت به آن حساس باشند. بهطورکلی مطالب مطرحشده در این کتاب در ذیل چهار عنوان جنسیت و بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی، نکاتی درباره نحوه امدادرسانی به زنان در شرایط بحرانی (آب آشامیدنی، سرویس بهداشتی و حمام، بهداشت محیط، رمین و سر پناه و...)، دختران و شرایط بحرانی (نیازهای کودکان در شایط وقوع بحران، نکاتی در مورد مشاورهبه کودکان، نوجوانان و خانوادهها و ...) و در نهایت مشارکت اجتماع محلی و توانمندسازی زنان (اخبار روزنامههای ۲۰ اسفند ۱۳۸۲، رویکرد
بینالمللی به مدیرت بحران چیست؟ تعریف و ویژگیهای تسهیلگری، طردشدگی اجتماعی/ توانمندسازی زنان و...) قرار میگیرد. کتاب «زنان در شرایط بحرانی» نوشته سارا لقمانی به بهای ۹۵ هزار ریال در سال ۱۳۹۲ از سوی نشر شیرازه منتشر شده است.
دیدگاه تان را بنویسید