سرویس سبک زندگی فردا: جهتیابی بدون استفاده از قطبنما یا جی پی اس، یکی از کارهای مهمی است که شما اگر اهل طبیعتگردی یا کوهنوردی هستید حتما باید آن را یاد بگیرید تا در شرایط اضطراری بتوانید خود و گروهتان را نجات بدهید. در ادامه این مطلب را به نقل از کجارو بخوانید.
فرض کنید که در یک سفر به کوه، جنگل یا بیابان به هر دلیلی گروه را گم کردهاید، یا وسایل جهتیابی مانند جی پی اس و قطبنمایتان را از دست دادهاید. این شرایط بسیار سختی است که هیچ کس نمیخواهد در آن قرار بگیرد، اما اگر شما آموزشهای ساده جهتیابی را دیده باشید به راحتی میتوانید مسیر خود را پیدا کنید و خود را به جاده یا نزدیکترین روستا برسانید. در ادامه مطلب میخواهیم چند روش جهتیابی در طبیعت بدون وسایل را به شما آموزش دهیم.
جهتیابی به کمک ستاره قطبی
در شب میتوان به کمک ستارهها و ماه جهتیابی نمود که البته بهترین روش بهوسیلهی ستارهی قطبی است. برای دیدن ستارهی قطبی در آسمان شب ابتدا بایستی ستارگان دباکبر یا ستارگان ذات الکرسی را پیدا نمود. ستاره دب اکبر (خرس بزرگ، هفت برادران و ملاقهای از دیگر اسامی این مجموعه ستاره است) مجموعهی هفت ستاره بوده که به شکل ملاقه در آسمان دیده میشوند. اگر فاصله دو ستاره لبهی آبریز ملاقه را یک برابر در نظر گرفته و آن را پنج برابر کنید به ستارهای میرسید که نسبت به ستارگان اطراف خود پر نورتر است. این ستارهی قطبی بوده و دقیقاً بالای قطب شمال است. تقریباً قرینهی ستارهی قطبی با دباکبر ستارگان ذات الکرسی که به آن ام دبلیو (مجموع پنج ستاره که به دلیل چرخش در آسمان شبیه M و گاهی اوقات W است) هم میگویند، بوده و اگر ستارهی وسط حرف لاتین (M یا W) در مسیر مستقیم فاصله بین دو ستاره را پنج برابر بنمایید به ستارهی قطبی میرسید. صورتهای فلکی ذاتالکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبهروی یکدیگر و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربههای ساعت میچرخند. اگر یکی از آنها پشت کوه پنهان بود، با دیگری میتوان ستارهی
قطبی را یافت. فاصلهی هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهی قطبی تقریباً برابر است. اگر برای یافتن ستارهها در آسمان از نقشه ستارهیاب (افلاکنما) استفاده میکنید، به خاطر داشته باشید که ستارهیابها موقعیت ستارهها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان میدهند.
هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهی قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده میشود. یعنی ستارهی قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده میشود، و در قطب شمال (عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمتالرّأس، رأسالقدم) دیده میشود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملا نمیتوان با ستاره قطبی شمال را پیدا کرد.
جهتیابی با هلال ماه
اگر به هر دلیلی نمیتوانید ستارهها را ببینید، میتوانید از ماه برای جهتیابی استفاده کنید. هلال ماه کهنه (نیمه دوم ماه قمری) ماه به شکل هلال باریکی تولد مییابد و در نیمههای ماه قمری به قرص کامل تبدیل میشود. سپس در جهت مقابل هلالی میشود. در نیمه اول ماههای قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان میدهد. در نیمه دوم ماههای قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است. اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمه اول ماه قمری شکل p و در نیمه دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمه اول ماههای قمری پیش از غروب آفتاب طلوع میکند و در نیمه دوم پس از غروب، تا پایان ماه پس از نیمهشب طلوع مینماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه
اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیمکره شمالی زمین] نشان میدهد. این روش جهتیابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راهنمایی تقریبی را فراهم میسازد. در زمان قرص کامل نمیتوان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، میتوان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهتیابی کرد. حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است خوشه پروین: دستهاى (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین میگویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتاند، ولى در همه حال دُمِ آنها به طرف مشرق است. ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال میباشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت میکنند، و در همه حال دنباله بادبادکى آنها بهطرف جنوب است.
کهکشان راه شیری توده عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته است. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی میرود، پهنتر میشود. هر چه به آخر شب نزدیکتر میشویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف میشود.
جهتیابی به وسیله حرکت خورشید
خورشید تقریباً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند. این موضوع را همه میدانند؛ ولی این مطلب فقط در اوایل بهار و پاییز صحیح است و در زمانهای دیگر محل طلوع و غروب خورشید نسبت به شرق و غرب مقداری انحراف دارد. در تابستان شمالیتر از شرق و غرب و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب است. در اوایل تابستان و زمستان محل طلوع و غروب خورشید حداقل ۵/۲۳ درجه با محل دقیق شرق و غرب اختلاف دارد (به دلیل اختلاف مداری زمین با همین زاویه) که این میزان اصلاً قابل چشمپوشی نیست. از این رو این روش نسبتاً غیر دقیق است، تنها جایی که همیشه خورشید از شرق طلوع و در غرب غروب میکند استوا است. در نیمکره شمالی در هنگام ظهر نجومی، خورشید دقیقاً در جهت جنوب است و سایه اجسام رو به شمال میافتد. ظهر نجومی در موقعیت جغرافیایی شما هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این هنگام سایه شاخص به حداقل خود میرسد و پس از آن دوباره افزایش مییابد. حرکت خورشید از شرق به غرب است و این نیز میتواند روشی جهت یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
جهتیابی با ساعت
اگر ساعت مچی عقربهدار را در کف دست به حالت افقی نگه داریم طوری که عقربه ساعت شما به طرف خورشید اشاره کند در این حالت نیمساز زاویهای که بین عقربه ساعت شما و عدد ۱۲ تشکیل شده جهت جنوب را نشان میدهد. اینکه گفته میشود عقربه ساعت به طرف خورشید اشاره کند یعنی اینکه اگر چوب کبریتی را در مرکز ساعت قرار دهیم سایه آن موازی با سایه عقربه و برعکس آن باشد یا اینکه سایه عقربه ساعتشمار درست در زیر آن قرار بگیرد یا اگر چوبی ده - پانزده سانتیمتری را در زمین به صورت عمودی قرار دهیم، ساعت طوری روی زمین قرار گرفته باشد که عقربه ساعتشمارش موازی با سایه چوب باشد. دلیل اینکه زاویه بین عقربه و ساعت ۱۲ را نصف میکنیم این است که وقتی زمین یک دور به دور خورشید میگردد، ساعت ما دو دور کامل چرخیده است. این روش وقتی صحیح است که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد یعنی اگر در بهار و تابستان ساعتها را یک ساعت به جلو میبریم باید اول آن را تصحیح کنیم سپس این عمل را انجام دهیم. همچنین در همه سطح کشور ساعت یکسانی وجود ندارد مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است. ساعت صحیح هر مکانی در واقع همان ساعتی است که در هنگام ظهر نجومی ساعت ۱۲
را نشان دهد. در واقع برای تعیین دقیق جهتهای جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم شده باشد که هنگام ظهر جنوبی ساعت ۱۲ را نشان بدهد. روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد، برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی ۴۰ تا ۶۰ درجه استفاده کرد؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۵/۲۳ تا ۵/۶۶ نتیجه قابل قبولی میدهد. هر قدر زمان به کار بردن روش به ظهر نزدیکتر باشد دقت آن بیشتر است.
* کشور ما دارای عرض جغرافیایی ۳۶ تا ۳۹ درجه است.
جهتیابی به وسیله سایه
یکی از دقیقترین روشها استفاده از سایه و خورشید است. در این روش به یک آسمان صاف و مقداری زمان نیاز داریم. در این روش به وسیلهای برای اندازهگیری جهات نیاز نیست. تنها به یک چوب صاف به طول یک متر و دو قطعه چوب یا سنگ کوچک نوک تیز و یک تکه نخ یا طناب نیاز داریم. در صبح و کمی قبل از ظهر، درجهبندی را شروع میکنیم. چوب بلند را به صورت قائم در زمین فرو میکنیم. زمین اطراف چوب باید افقی و هموار باشد. حال یکی از چوبهای کوچک را در زمین و درست در جایی که سایه چوب بلند تمام میشود، فرو میکنیم. طناب را به پایه چوب بلند بسته و سر دیگر آن را به چوب بلند نوک تیز میبندیم به صورتی که وقتی طناب را کاملاً میکشیم، چوب نوک تیز به قطعه دیگری که در خاک فرو کردهایم برسد. حال به کمک چوب نوک تیز یک نیم دایره بر روی زمین میکشیم و تا بعدازظهر صبر میکنیم. در طول روز سایه کوتاه و کوتاهتر شده و از ظهر به بعد دوباره بر طول آن افزوده میگردد. در ظهر و هنگامی که سایه در کوتاهترین حالت خود قرار دارد بر روی نیمدایره راستای سایه را علامت میزنیم. در این حالت سایه راستای شمال را نشان میدهد. سرانجام سایه بلند میشود و دوباره به
نیمدایره رسم شده میرسد. این نقطه را با چوب نوک تیز علامت میزنیم. اگر طناب یا ریسمانی برای رسم دایره نداشتیم میتوان از یک چوب صاف بلند یا هر وسیله دیگری که بتوان با آن یک نیمدایره رسم کرد استفاده کرد.
ساخت قطبنمای طبیعت (سنجاق مغناطیسی) روش دیگری که میتوان برای مشخص کردن راستای شمال و جنوب استفاده کرد، ساختن یک قطبنمای ساده است. برای این کار نیاز به یک سنجاق آهنی و یک لیوان آب است. سنجاق باید سبک باشد تا روی آب شناور بماند. میتوان از یک کاغذ یا برگ درخت در زیر آن استفاده نمود تا سنجاق به زیر آب فرو نرود. البته با چرب کردن سنجاق به کمک روغن نیز میتوان از فرو رفتن آن جلوگیری کرد.
چنانچه سنجاقی که به کار میبریم مغناطیسی باشد در این حالت آن را روی آب قرار میدهیم و سنجاق میچرخد و برای ما راستای شمال - جنوب را نشان میدهد. اما اگر سنجاق مغناطیسی نباشد باید به کمک یک پارچه پشمی آن را مغناطیسی کنیم و سپس این روش را به کار بگیریم. این روش دارای اشکالی است، تنها راستای شمال - جنوب را مشخص میکند و برای ما محل شمال یا جنوب را مشخص نمیکند و ما باید به کمک روشهای دیگر محل قطبها را مشخص کنیم یا آنها را حدس بزنیم.
جهتیابی با کمک لانه مورچهها
اگر قطبنما همراه نداشته باشید و هوا هم ابری باشد مورچهها میتوانند جهتها را به شما نشان دهند. مورچهها خاک لانه خود را به سمت شرق میریزند تا هنگام روز به عنوان سایهبانی برایشان عمل کند. مورچهها خاک را از لانه بیرون میریزند تا ذخیرهگاه خود را وسیعتر کنند و آن را سمت شرق میریزند تا هنگام روز راحتتر کار خود را انجام دهند. بدیهی است با شناختن شرق جهات دیگر را نیز به راحتی تشخیص میدهید.
مسیر حرکت رودخانهها
بسیاری از رودها و نهرها در نیمکره شمالی زمین رو به جنوب سرازیر هستند؛ یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودها است، ولی همیشه درست نیست. مثلاً رود نیل که تماماً در نیمکرهٔ شمالی است به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه میریزد.
جهتیابی با تنه بریده شده درخت
اگر جایی باشیم که کندهی درخت بریده شده وجود داشته باشد میتوان به کمک حلقههای سنی درخت، جهتیابی کرد؛ به طوری که آن سمت از درخت که حلقههای سنی آن تداخل بیشتری با هم دارند شمال را نشان میدهد.
اگر مقطع درخت بريدهشدهاى را نگاه کنيد، تعدادى دايره هممرکز را مشاهده خواهيد کرد که هر يک از آنها نشاندهنده یک سال عمر درخت است. درختى که بهطور دائم آفتاب به تنهاش بتابد، دايرههاى نشاندهنده عمر آن درخت در يک سمت به هم نزدیکتر شده و در سمت ديگر از هم دور خواهند بود. سمتى که دوايرش از هم دورتر هستند، سمت جنوب است (به علت تابش زياد آفتاب و رشد بيشتر آن) و سمتى که دوايرش به هم نزدیکترند، سمت شمال است. لازم به يادآورى است که در نيمکره جنوبى، جهتها عکس اين وضعيت خواهد بود.
جهتیابی به وسیله برف و ماسه بیابان
موجهای پستی بلندیهای برف در مناطق قطبی جهت باد را نشان میدهند. البته گاه به خاطر آنکه این موجها خیلی کوچکاند و از چند سانتیمتر تجاوز نمیکنند، برای یافتن بادِ غالب نمیتوانند کمککار باشند، زیرا میتوانند با هر باد تند موضعی به سرعت تشکیل شوند. در هوای برفی، آن طرف از اجسام که برف بیشتری در آن جمع شده است شمال را نشان میدهد. لازم به توضیح است که جمع شدن برف بیشتر در یک نقطه میتواند در اثر توپوگرافی (پستیها و بلندیهای سطح) زمین باشد لذا این روش، روش چندان مناسبی در جهتیابی نیست.
در بیابانها انواع مختلف تلماسهها وجود دارند که شکل آنها جهت باد غالب را نمایان میسازد؛ همچنین در مورد تل یخهای قطب، در مناطقی که به شدت پوشیده از برفاند، باد غالب تودههای برف را میراند و آنها را تبدیل به تلهای برآمدهای میسازد. این تلها از چند سانتیمتر تا یک متر ارتفاع دارند و موازی باد غالب تشکیل میشوند. در واقع برف از لحاظ فیزیکی شبیه ماسه عمل میکند.
جهتیابی به وسیله یک شاخص(چوب)
چوب یا میله نسبتاً صافی به طول نیم یا یک متر را به صورت عمودی در زمین صاف قرار دهید. نوک سایه شاخص را روی زمین علامتگذاری کنید. ۱۰ تا ۲۰ دقیقه بعد نوک سایه چند سانتیمتر جابجا شده است. محل جدید آن را علامتگذاری کنید. از آنجا که جهت حرکت ظاهری خورشید در آسمان از شرق به غرب است جهت حرکت سایهاش در روی زمین از غرب به شرق است (در نیمکره شمالی سایهها ساعتگَرد است). اگر دو نقطه علامتگذاری شده را به هم وصل کنیم جهت شرق و غرب را مشخص میکنیم. نقطه اول غرب و نقطه دوم شرق است. حال اگر طوری بایستیم که پای چپ ما روی نقطه اول و پای راستمان روی نقطه دوم باشد روبرویمان شمال و پشت سرمان جنوب است.
قبلهیابی در طبیعت
برای یافتن قبله اول باید یک چوب یک متری یا کوتاهتر را به عنوان شاخص بیابید، شاخص را در زمین فرو کنید. انتهای سایه شاخص را روی زمین، علامتگذاری کنید سپس به مدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه صبر کنید تا سایه شاخص چند سانتیمتر حرکت کند و دوباره انتهای سایه شاخص را نشانهگذاری نمایید. حال یک خط مستقیم میان این دو نقطه علامتگذاری شده بکشید. این خط امتداد شرقی غربی را نشان میدهد. حالا پای راست خود را بر روی نقطه اول و پای چپ خود را روی نقطه دوم قرار دهید. در این حالت روبروی شما، جهت تقریبی جنوب را نشان میدهد. برای پیدا کردن قبله، لازم است هنگامی که روبروی جنوب ایستادهاید، اندکی به سمت غرب (سمت راست خود) بچرخید.
دیدگاه تان را بنویسید