سرویس سبک زندگی فردا: با آمدن دنیای مجازی و افزایش سفر به مقاصد مختلف مانند تحصیل، کار، خدمت سربازی و غیره آگاهی ما نسبت به فرهنگهای مختلف بیشتر شده است. اما آیا این به معنای آن است که میتوانیم با کسی از هر فرهنگی و با هر میزان تفاوت فرهنگیای ازدواج موفقی داشته باشیم؟ در ادامه این یادداشت را به نقل از تبیان بخوانید.
ممکن است شما به موردی برای ازدواج بر بخورید که با اینکه از یک فرهنگ دیگری است اما اکثر قریب به اتفاق شرایط مورد نظر شما را دارد. در این موقعیت چه کار میکنید؟ آیا با فاکتور گرفتن تفاوت فرهنگی فقط شرایط موافق را در نظر میگیرید؟ یا بر عکس آنقدر به خاطر تفاوت فرهنگی مته به خشخاش میگذارید که طرف با همه ویژگیهای خوبش از دستتان میرود؟ اجازه بدهید قبل از اینکه درباره پاسخ به این سوالات صحبت کنیم، کمی به تأثیری که فرهنگ روی هر یک از ما میگذارد بپردازیم. یک مادر معنوی تأثیر فرهنگ آنقدر نامحسوس است که شاید تعیین کردن اولویتها برای شما کار آسانی به نظر نرسد. برای اینکه بتوانید این کار را انجام دهید برای مثال از مهمترین باورها و اعتقاداتتان شروع کنید. چه باورهایی خط قرمز شما هستند؟ آیا در مورد پوششی که از فرهنگتان آموختهاید حساسیت زیادی دارید؟ چه شکل از آداب معاشرت را میپسندید و ... اگر از شما بخواهند که فرهنگ را در چند جمله کوتاه تعریف کنید چه میگویید؟ آیا جز این است که فرهنگ را مادری میدانید که از زمان قبل از تولدتان کار پرورش شخصیت، تفکر، رفتار و احساسات شما را شروع کرده است؟ اگر بخواهیم تأثیر
فرهنگ بر خودمان را به صورت دقیقتر و جزئی تر بررسی کنیم میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم. ۱. تفکر و باورها. فرهنگ قبل از هر نقش دیگری طرز تفکر ما را تحت تأثیر قرار میدهد. به دنبال تفکر، باورهای ما هم تغییر میکنند. برای مثال در زمینه ازدواج، در بعضی فرهنگها باور این است که پسرها باید تا بیست سالگی ازدواج کنند. یا بعضی فرهنگهای دیگر، به شدت روی ازدواج فامیلی تأکید میکنند. ۲. آداب و رسوم. فرهنگ روی تشریفاتی که ما برای مناسبتها و کارهای مختلف طراحی میکنیم اثر میگذارد. مثلاً بعضی فرهنگها تشریفات پر آب و تابتری برای ازدواج قائلند در حالی که فرهنگ دیگر رسوم سادهتری برای ازدواج دارد. ۳. انتظارات فردی و جمعی . تردیدی نیست که فرهنگ روی انتظارات ما از همدیگر تأثیر میگذارد. برای مثال درآداب و رسوم ازدواج، بعضی از خانوادههای عروس رسم دارند که در اعیاد خانواده داماد برایشان هدیههای بزرگ بیاورند و این مسئله هم انتظاراتی را برای آنها به وجود میآورد. ۴. سبک زندگی. فرهنگ کوچکترین مسائل زندگی ما را هم تحت تأثیر قرار میدهد از پوششمان گرفته تا طرز نشستن سر سفره و شکل غذاهایمان. ۵. هدف گذاریهایمان. برای
مثال بعضی از فرهنگها هنوز هم که هنوز است به تحصیل بالاتر از نه کلاس برای دخترانشان اعتقادی ندارند. با این حساب، طبیعتاً نوع هدف گذاری این دختران برای آیندهشان متفاوت از دخترانی خواهد بود که برای تصمیم گیری درباره آیندهشان آزادی بیشتری دارند. همان طور که دیدید تأثیر فرهنگ روی ما غیر قابل انکار است و هیچ کسی نیست که بتواند سایه فرهنگی را که در آن بزرگ شده کاملاً از سر خودش بر دارد. با توجه به این نکته درک تبعات کم لطفی به این مقوله مهم در ازدواج آسانتر به نظر میرسد. لطفاً از کنار فرهنگ بیتفاوت رد نشوید با توجه به آثار وسیع فرهنگ بر زندگی و شخصیت ما تعجبی ندارد که میبینیم بعضی از زن و شوهرها به خاطر تفاوتهای فرهنگی پایشان به دادگاههای خانواده باز میشود و کارشان به طلاق میکشد. این اتفاق به سه شکل برای این افراد به وقوع میپیوندد: ۱. خانواده علیه خانواده. یک گروه از این زن و شوهرها خودشان به صورت فردی با هم اختلافی نداشتهاند اما به خاطر تفاوتهای فرهنگی که بین آنها بوده است، خانوادهها با هم نساختهاند و آنقدر با هم کش مکش کردهاند که عرصه را به فرزندانشان هم تنگ کردهاند. ۲. عروس یا داماد علیه
خانواده دیگری. برعکس این هم میتواند اتفاق بیفتد یعنی یکی از خانوادهها به خاطر تفاوت فرهنگی که با عروس یا داماد خود دارد، انتظاراتش توسط او برآورده نمیشود و به همین دلیل با او اختلاف پیدا میکند. در چنین وضعیتی این احتمال وجود دارد که طرف دیگر به تدریج از این کش و قوسها خسته بشود و یا به حمایت خانوادهاش وارد گود بشود و در نتیجه کمکم قضیه بیخ پیدا کند. ۳. عروس و داماد علیه هم. گاهی هم خانوادهها علیرغم تفاوتهای فرهنگی تحمل و انعطاف لازم را به خرج میدهند و با همدیگر و یا عروس و دامادشان تنشی پیدا نمیکنند اما این خود عروس و داماد هستند که نمیتوانند تفاوتهای فرهنگی همدیگر را درک و تحمل کنند و سر مسائل بزرگ و کوچک به جان هم میافتند. با این حساب عاقلانهترین کار این به نظر میرسد که قبل از وقوع واقعه علاجی بیندیشیم. با دید باز تصمیم بگیرید با این اوصاف این انتظار از شما وجود دارد که قبل از اینکه به خواستگاری بروید و یا عقد کنید، درباره تفاوتهای فرهنگی خود و طرف مقابلتان حسابی فکر کنید. شاید این راهکارهای ما هم بتوانند به شما کمک کنند: ۱. درباره فرهنگ طرف مقابل تحقیق کنید. فرض کنید میخواهید به
خواستگاری دختری بروید که از یک فرهنگ دیگر است. یکی از بهترین راهها برای پی بردن به تفاوتهای فرهنگیتان این است که درباره فرهنگی که او در آن بزرگ شده است تحقیق کنید. برای این کار میتوانید از سایتهای معتبر، کتابها و مجلات، صحبت با افراد بی طرفی که در آن فرهنگ زندگی کردهاند و یا میکنند و در مرحله آخراز صحبت با خود دختر برای تحقیق استفاده کنید. ۲. اولویتهای فرهنگی خودتان را هم تعیین کنید. البته تأثیر فرهنگ آنقدر نامحسوس است که شاید تعیین کردن اولویتها برای شما کار آسانی به نظر نرسد. برای اینکه بتوانید این کار را انجام دهید برای مثال از مهمترین باورها و اعتقاداتتان شروع کنید. چه باورهایی خط قرمز شما هستند؟ آیا در مورد پوششی که از فرهنگتان آموختهاید حساسیت زیادی دارید؟ چه شکل از آداب معاشرت را میپسندید و... ۳. سبک سنگین کنید. حالا وقتش رسیده که تناسب فرهنگی خود و طرف مقابلتان را بسنجید. مسلماً منظور از تناسب فرهنگی این نیست که شما و همسرتان باید از لحاظ فرهنگی دقیقاً مثل هم باشید. بلکه همین قدر که شکاف فرهنگی بینتان وجود نداشته باشد می تواند نشانهای مبنی بر وجود تناسب نسبی باشد البته باز هم باید
بررسیهای بیشتری انجام شود. ۴. مشاوره بگیرید. بهتر است به سبک سنگین کردنهای خودتان اکتفا نکنید و فرد دیگری را هم وارد ماجرا کنید. چرا که از قدیم گفتهاند هر سری یک عقلی دارد! میتوانید از یک دوست آگاه و دلسوز کمک بگیرید اما ارجح این است که به مشاورین تخصصی ازدواج مراجعه کنید.
دیدگاه تان را بنویسید