سرویس سبک زندگی فردا: بچهها از نظر سرشتی و ذاتی با هم متفاوت هستند. بعضی از کودکان معاشرتیتر و اجتماعیترند و راحتتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند ولی از طرف دیگر کودکی را میبینیم که منزوی و گوشهگیر است و بیشتر تمایل دارد وقت خود را در کنار مادر سپری کند. علاوه بر مساله سرشت و ذات، بسیاری از کودکان هستند که اضطراب جدایی از مادر را دارند. دسته دیگری از کودکان از اضطراب اجتماعی رنج میبرند. در هر صورت این دو دسته آخر کسانی هستند که به بیماری اضطراب مبتلا هستند و مداخلات روان پزشکی به موقع میتواند برای آنها بسیار سودمند باشد. در ادامه این مطلب را به نقل از بیتوته بخوانید.
علل اصلی اختلال اضطراب جدایی در کودکان علتهای مختلفی را برای اختلال اضطراب جدایی میتوان برشمرد. یکسری از علتها، بیولوژیکی و ژنتیکی هستند که به فعالیت دستگاه عصبی کودک مرتبط میشود، علل دیگر را میتوان در خانوادهها جست وجو کرد مانند خانوادههای تک والدی، خانوادههایی که الگوهای ارتباطی بسیار نزدیک و درهم تنیدهای دارند و نسبت به هم شدیدا وابستهاند، خانوادههایی که محیط زندگیشان مملو از استرس است و والدین دایما در حال تنش هستند یا خانوادههایی که یکی از افراد نزدیکشان را مانند یکی از فرزندان یا پدربزرگ یا مادربزرگ را از دست دادهاند. علل دیگر مربوط به ویژگیهای شخصیتی کودک میشود مثلا کودکان درونگرا یا خجالتی که مستعد این اختلال هستند. میتوان گفت که رفتار والدین به مساله اضطراب جدایی بیشتر دامن میزند، جدا از موارد برشمرده مربوط به خانواده، برخی از والدها باعث میشوند که کودکشان به آنها بسیار وابسته شود یا اینکه به آنها اجازه استقلال نمیدهند. بالطبع کودک وقتی بزرگ شود والدین بنا به هر دلیلی حتی در مدت زمان کوتاهی مانند ۳۰ دقیقه بخواهند از فرزندشان جدا شوند کودک دچار اضطراب میشود. میتوان
گفت در شکلگیری این اختلال خانواده و رفتارش بسیار مهم است. اضطراب جدایی و راههای درمان آن اضطراب جدایی یک موضوع مشترک میان کودکان است که در دوران پیش دبستان در برخی از آنها بروز میکند. این حالت اضطراب جدایی اگر ۴-۳ دقیقه طول بکشد نشانه دلبستگی سالم و ایمن کودک به پدر و مادرش است اما وقتی طولانی میشود و به حالت مزمن در می آید، مشکل ساز خواهد شد. این اختلال در کودکان ممکن است با علائم کلامی و جسمانی ظاهر شود. کودکی که دچار این اختلال شده، هنگام جدا شدن از والدینش سردرد یا دل درد میگیرد و حالت تهوع یا استفراغ پیدا میکند. او حتی گاهی اضطراب خود را با فریاد زدن، التماس کردن و پا به زمین کوبیدن نشان میدهد یا حتی از شب قبل دچار کابوسهایی میشود که موضوع اصلی آن جدایی از والدین است. عادت دادن کودک به تنهایی باید از ۶ ماهگی آغاز شود و گرنه کودک در حوالی ۴-۳ سالگی همچون چسب به پدر و مادرش میچسبد و تنها گذاشتنش آنقدر ساده نخواهد بود. ۱. در صورتی که وابستگی کودک به شما خیلی زیاد است، لحظهای از شما جدا نمیشود و اصرار دارد نزد شما بخوابد و...، حتما به یک روان پزشک اطفال مراجعه کنید. ۲. ترس و اضطراب
او را درک کنید و بپذیرید اضطراب او واقعی است و او را به دلیل جمع گریزی و ارتباط برقرار نکردن با دیگران شماتت نکنید. چنانچه به طور مستقیم روی رفتارهای فوق تمرکز کنید: «چرا به دیگران سلام نمیدی، چرا به من چسبیدی و منو ول نمیکنی، مثل بچه آدم سلام بده و...» اعتماد به نفس کودک را از او سلب میکنید و موجب تشدید رفتارهای فوق می شوید. ۳. بدون اطلاع کودک و بهانه ریختن ترس او از جمع، او را یک دفعه رها نکنید و تنها نگذارید. قبل از این که بروید برنامهتان را به زبان ساده برایش توضیح دهید و به او بگویید که در این مدت چه کارهایی میتواند بکند. پسر یا دختر کوچک شما باید در نبودتان احساس امنیت و آرامش کند و با مشکلی مواجه نخواهد شد. یادتان باشد اگر بدون خبر کردن کودک، ناگهان او را در یک جمع یا در خانه تنها بگذارید، از این به بعد هیچ وقت به شما اطمینان نمیکند و دائما به شما می چسبد. ۴. به طور قطع پسر یا دختر کوچک شما که همیشه به شما چسبیده بوده به این سادگیها راضی نمیشود و به داد زدن یا اشک ریختن متوسل میشود. در این شرایط دوباره برنامهتان را توضیح دهید و برای آرامش خودتان زیر لب تکرار کنید: «میدونم به
خاطر این که خیلی دوستم داره و میخواد کنارش باشم اینجوری گریه میکنه ولی من چند دقیقه کنارش نیستم و بعد دوباره پیشش بر میگردم تا با هم باشیم.» ۵. او را با بچههای دیگر که ارتباط بهتری در جمع دارند، مقایسه نکنید: «میبینی سارا چقدر قشنگ حرف میزنه، شعر میخونه و...» ۶. زمانی که کودک شما با بچههای دیگر دوست میشود و بازی میکند، در میهمانیها از شما جدا میشود و شب را به تنهایی در اتاق خودش میخوابد، او را تشویق و از او تعریف کنید. تشویق شما میتواند کلامی باشد و هزینهای برای شما در برنداشته باشد: «آفرین، چقدر بلند سلام دادی، مامان بزرگش! دیشب سامان تنها روی تخت خودش خوابیده و...» ۷. اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما مینشیند، به او بگویید که میتواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک میبرید. ۸. انتظار نداشته باشید کودک شما به طور ناگهانی و یک شبه تغییر کند. تلاشهای کوچک او را ببینید و قدر بنهید. ۹. کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه ۵ سالهای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر
با پدر باعث میشود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود. ۱۰. شما نیز باید پس از اینکه مهارتهای لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمیتوانید تا سن ۲۰ سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.
۱۱. بدترین روش برای جدا کردن کودک از خود، باج دادن به اوست. اگر فرزندتان در مهمانی، اتوبوس، مترو یا حتی منزل به شما میچسبد سعی نکنید با دادن وعده اسباب بازی، شکلات و... او را از این کار باز دارید. باج دادن باعث میشود کودک هر بار موقع بیرون رفتن یا جدا شدن از شما انتظار پاداش داشته باشد. بازیهای سادهای مانند قایم موشک می تواند فرزند شما را به رفت و آمدهای تان عادت دهد. با قایم شدن پشت در یا پنهان کردن خودتان در کمد و انجام این قبیل بازیهای پر جنب و جوش کودک اطمینان دوباره دیدن افرادی که دوست شان دارد را تجربه خواهد کرد. البته اگر علائم جسمانی ناشی از اضطراب جدایی در دختر یا پسر کوچک شما شدید است، باید از یک مشاور کمک بگیرید.
دیدگاه تان را بنویسید