سرویس سبک زندگی فردا: سوالها و شبهههایی در حاشیه حجاب مطرح است که پاسخهای متعددی نیز در مجامع علمی به آنها داده شده است، در این مقال کوشیدهایم به این سوالها دیگر بار پاسخ دهیم. در ادامه این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید.
آیا حجاب جامعه راجنسی میکند؟ حجه الاسلام زیبایینژاد با طرح این مسئله که «آیا وقتی قانونگذار تجاوز به عنف را ممنوع میکند، مردم بیشتر تحریک میشوند و به همین دلیل تجاوز به عنف هم باید جایز باشد» از قدرت غریزه جنسی سخن می گوید: «اگر من در یک اتاق تنها باشم و یک شیشه شراب هم کنار من باشد، آیا ماندن من در آن اتاق دربسته حرام است؟ خیر. اما اگر در یک اتاق در بسته کنار یک نامحرم باشم و مثلاً در حال مباحثه علمی قرآنی هم باشیم، میگویند حرام است (و بعضیها می گویند خلاف احتیاط است.) تفاوت این دو موضع چیست؟ این است که در طبیعت انسانی خوردن شراب نهادینه نشده، بلکه انسان میل به خوردن مایعات دارد تا تشنگی و عطشش را مرتفع کند، نه اینکه میل به خوردن شراب داشته باشد، ولی سائق جنسی در نهاد بشر قرار داده شده است؛ یعنی از درون دارد ما را به سمت عمل تحریک میکند.» غریزه جنسی را نمی توان نادیده گرفت، در نتیجه این حجاب نیست که جامعه را جنسی میکند بلکه حجاب غریزه جنسی را به سمت مناسب و درستی هدایت می کند. به طوری که تنها در خانواده تامین گردد. سپس ایشان مسئله رضایتمندی جنسی را مطرح میکند و میگوید: «معادله احساس
رضایتمندی از زندگی مساوی است با یک خط کسری که صورت آن امکانات و مخرجش توقعات و انتظارات است؛ اگر امکانات بیش از توقعات باشد، رضایتمندی از زندگی بالا میآید، ولی اگر امکانات را زیادتر کنیم و ازطرفی توقعات بیشتر از امکانات رشد کرد، احساس رضایتمندی از زندگی کم میشود. در بحث رضایتمندی جنسی نیز به همین منوال است؛ زمانیکه امکانات و انتظارات جنسی فرد به حد تعادل برسد، رضایتمندی جنسی حاصل میشود، اما اگر سطح توقعات جنسی را بالا آوردید و امکانات ثابت ماند یا به همان اندازه رشد نکرد، رضایتمندی جنسی کم میشود.» می توان از این بخش نتیجه گرفت که حجاب موجب میشود رضایتمندی جنسی چه برای زن و چه برای مرد در آستانه پایینتری قرار داشته باشد، به طوری که در خانواده تامین شود، اما اگر ابزارهای محرک در جامعه در دسترس باشد، دیگر فرد در محیط خانواده احساس اقناع نمیکند. آبا بدحجاب مجرم است؟ از نظر آن که حجاب جزء قانون جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود باید گفت، بدحجاب مجرم است چرا که بزهکار است و در این موقعیت بزه دیده سلامت روانی و امنیت اخلاقی جامعه است. آیا گشت ارشاد ضروری است و خوب برخورد میکند؟ دکتر حکمت نیا در گفتگویی
با عنوان «آیا حکومت مسئول حجاب است» گفته است: «در برخی از موارد حضور دولت ضروری است و کسی در آن تردید نمیکند، مثلاً اگر فردی به صورت سازماندهی شده مروج فساد و بیحجابی باشد، دولت به عنوان مبارزه با انحاء فساد وارد عمل میشود، اینجا عنوان بیحجابی نیست بلکه عنوان آن ترویج فساد، برهم زدن نظم اخلاقی جامعه، و ترویج بیبند و باری است. از طرفی ممکن است شخص به نوعی برخورد کند که هنجارهای اجتماعی را مخدوش مینماید یعنی با وضعیت بسیار زنندهای در مجامع عمومی ظاهر میشود. اما از سوی دیگر ممکن است این عدم رعایت حجاب، صرفاً چارچوب شرعی حجاب است ولی تحریک آمیز و ترویج کننده فساد نیست. آنچه که موضوع دخالت دولت در آن خیلی بحث برانگیز است، همین قسمت سوم است؛ یعنی افرادی که نه قصدی دارند و نه وضعیت زنندهای؛ و صرفاً پوشش حجاب را در حد مقررات شرعی آن رعایت نمیکنند. در این موارد، چون شخص یک ضابطه شرعی را رعایت نکرده تردیدی نیست که باید امر به معروف و نهی از منکر شود، اما اینکه ممکن است موضوع تعزیر قرار گیرد یا نه، بسته به نظر فقهی دارد که تعزیر را به چه بدانیم. لذا مبنا را باید انتخاب کنیم. بر فرض اینکه مبنا انتخاب شد،
بحث مهم دیگری پیش میآید و آن اینکه این امور چگونه میخواهد اجرا شود؟ چون یکی از شرایط اجرای امر به معروف و نهی از منکر، این است که مؤثر واقع شود؛ یعنی نقش تربیتی برجسته ای داشته باشد نه اینکه خود عاملی برای فساد شود. لذا باید بررسی کرد که آیا امر به معروف و نهی از منکر بازدارنده است یا خیر؟ این توبیخها و تذکرها، مفید فایده است یا خیر؟ لذا این امور است که در مرحله عمل کار را بسیار دشوار میکند؛ یعنی وظیفهای بر عهده دولت قرار دادهاید که این وظیفه نتیجه محور است یعنی باید در آن اخلاق رعایت شود، باید مؤثر بودن در آن احراز شود، اشخاص دارای شرایط وارد این عمل شوند، و… و چون دولت نمیتواند این شرایط را به آسانی محقق کند، لذا با مشکل روبرو میشود. مشکل جدی الان نحوه برخورد است.» شفیع سروستانی در خصوص نحوه عملکرد نیروی انتظامی گفته است: این ارگان مظلومترین عنصر در فرآیند اجرا و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در ایران است؛ یعنی در میان ۲۶ دستگاهی که در زمینه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب بر اساس مصوبه شورای فرهنگی عمومی موظف شدند تکالیفی را انجام دهن، دیوار نیروی انتظامی از همه کوتاهتر بوده است. هر زمان اعتراضی نسبت به
وضعیت عفاف و حجاب وجود داشته باشد، نگاهها به سمت نیروی انتظامی معطوف میشود در صورتی که قرار بوده است ۲۶ دستگاه فرهنگی، اجتماعی، تربیتی و انتظامی در کنار هم و در این زمینه کار کنند تا اتفاقی در کشور بیفتد. نیروی انتظامی هم بخشی از این ۲۶ دستگاه بوده است اینکه ما توقع داشته باشیم ۲۶/۱ دستگاه ها کار کل مجموعه را انجام می دهند تصور نادرست است. وی با بیان اینکه نیروی انتظامی باالاجبار به این صحنه وارد شد، گفت: در این طرح وظایفی را بر عهده نیروی انتظامی گذاشتند که بخشی از آن در حوزه وظایفش نبوده و بار دستگاههای دیگر را بر عهده گرفته است، ولی با این وجود گشت ارشاد در راستای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب نبوده و به سوژهای برای رسانههای بیگانه تبدیل شده است. هدایتنیا در این زمینه گفته است: اجرای قانون فی نفسه یک اقدام مطلوب و قابل دفاع است و از این رو تلاش نیروی انتظامی در اجرای وظایف محوّله قابل تقدیر است. ولی به نظر من، کوشش نیروی انتظامی در خصوص قانون گسترش عفاف و حجاب به دلایلی نتیجه مورد انتظار را نخواهد داشت. عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به تشریح این دلایل پرداخت و گفت: اولا اقدام نیروی
انتظامی در قبال مسأله پوشش و مظاهر بی عفتی مستمر نیست. گاهی شدت به خرج میدهد و مدتی مسامحه میکند. روشن است که یک حرکت منقطع و موسمی در خصوص یک مسأله مهم فرهنگی عقیم میماند. ثانیاً، رفتار انتظامی با مقوله عفاف و حجاب به تنهائی راه به جائی نخواهد برد. اگر سایر دستگاهها به وظایف خود در قبال این قانون عمل کنند، زمینه کمتری برای رفتارهای انتظامی باقی میماند و بدیهی است که در این صورت، دستگاه انتظامی بهتر میتواند به مسئولیتهای خود عمل کند. آیا حجاب مسئلهای شخصی نیست؟
حریم خصوصی برای افراد، از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است؛ و این مسئلهای است که اسلام نیز بر آن تأکید دارد و آن را قابل احترام شمرده است. براساس بند ۶ پیام هشت مادهای امام خمینی(ره) برای اسلامی شدن قوانین، به قوه قضاییه و ارگانهای اجرایی، که مستند به احکام و ادله شرعی است «ورود به حریم خصوصی افراد، جرم و گناه است و بدون اجازه جایز نیست.»
در نتیجه مسئله حجاب و بیحجابی، وقتی در حوزه خصوصی افراد باشد، از نظارت و دخالت حکومت خارج است.
«شخصی» و «خصوصی»، دو مفهوم جداگانهاند که تلازمی میان آن دو نیست. حجاب و بیحجابی، حتی اگر امری شخصی باشد، وقتی خارج از حوزه خصوصی قرار میگیرد، موضوعی برای دخالت و مسئولیت حکومت میشود؛ درست مانند برخی مقررات رانندگی که بی توجهی به آنها تنها به زیان شخص خواهد بود، ولی مأموران حکومت حق جلوگیری از آن را دارند؛ مانند داشتن کلاه یا بستن کمربند ایمنی. و این یعنی یک مسئله شخصی و فردی، میتواند خصوصی باشد یا اجتماعی و عمومی.
دیدگاه تان را بنویسید