شعر طنز: بنده چون نوچهی آقای فلانی هستم
بنده چون نوچهی آقای فلانی هستم | فارغ از دلهره، دور از نگرانی هستم || هر کجا قصد کنم پُست به من خواهد داد | عاشق پارتی و میز و تبانی هستم
بنده چون نوچهی آقای فلانی هستم فارغ از دلهره، دور از نگرانی هستم هر کجا قصد کنم پُست به من خواهد داد عاشق پارتی و میز و تبانی هستم هر طرف میل کند حضرتشان میچرخم قهرمان حرکات دورانی هستم او که فرمان بدهد، پیش قدومش طوری، تکّه تکّه شوم انگار که «رانی» هستم! با همین سنّ کمم چند ریاست دارم تازه در اوّل دوران جوانی هستم مانده تا بنده به حقّم -نوک حمله- برسم فعلا اندر خم این خطّ میانی هستم هر که با ماست که با ماست وگرنه بر ماست بخشی از روز، پی خانهتکانی هستم شاعر طنز! حواست به زبانت باشد چون که با منتقدان دشمن جانی هستم گول این ظاهر خندان مرا هر کس خورد بعد فهمید چه اندازه روانی هستم جای اشعار سیاه از گل و بلبل بسرا تا ابد مشتری چرب زبانی هستم
دیدگاه تان را بنویسید