جام نیوز: امروز چهارشنبه 2 دی ماه 1394 شمسی برابر با 12 ربیع الاول 1437 هجری قمری مصادف با رخداد های زیر است؛آغاز وجوب نماز در سال اول هجرت در این روز نماز در حضر و سفر واجب شد.(مسار الشیعه: ص 30 . منتخب التواریخ: ص 55) ورود رسول الله صلّی اللَّه علیه و آله به مدینه در غروب این روز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله بعد از هجرت از مکه وارد مدینه طیبه شدند، و در قبا نزول اجلال فرمود و منتظر ماند تا امیر المؤمنین علیه السّلام به ایشان ملحق شد، و سپس وارد مدینه شدند.(1)این در حالی بود که در 4 ربیع الاول پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در مسیر هجرت از غار ثور بیرون آمده به طرف مدینه حرکت فرمود.(2) انقراض پادشاهی بنی امیه در این روز با سفاح اولین خلیفه عباسی بیعت شد و با انقراض دولت بنی مروان، پادشاهی بنی امیه به کلی منقرض شد. البته مروان در 27 ذی الحجه کشته شد ولی در این روز با تاسیس دولت بنی عباس رسمان نام بنی امیه از صفحه خلافت برچیده شد. اقول دیگر به روزهای؛ 13 و 14 ربیع الاول و 12 ربیع الثانی اشاره دارد. مرگ معتصم عباسی در پنجشنبه دوازدهم ربیع الاول سال 227 ه' دو ساعت از شب گذشته، معتصم عباسی در سامرا به هلاکت
رسید. سبب مرگش آن شد که حجامت کرد و سپس تب کرد و به همان تب به جهنّم شتافت. از بزرگترین جرائم او به شهادت رساندن امام جواد علیه السّلام است. مدت خلافت او 8 سال و 8 ماه و 8 روز بود و و هشتم از خلفای بنی عباس بود. او 8 پسر و 8 دختر داشت و 8 قصر بنا کرد. معتصم مردی ظالم بود و از علم و ادب و نوشتن بهره ای نداشت. او به سادات خصوصاً بزرگان آنها اذیت های بسیاری روا داشت، و در دوران حکومتش علاقه زیادی به ساخت بنا داشت.(3) مرگ احمد بن حنبل در این روز در سال 241 هجری قمری احمد بن حنبل رئیس فرقه حنبلی ها در بغداد از دنیا رفت، و در همان شهر دفن شد.(4) جدّ او ذوالثدیه رئیس خوارج نهروان است(5) که به دست امیر المؤمنین علیه السّلام به درک فرستاده شد.(6) بنابرقولی مرگ او در ربیع الثانی است. پی نوشتها: 1 ـ مصباح المتهجد: ص 732 . زاد المعاد: ص 344 . مسار الشیعه: ص 29 . توضیح المقاصد: ص 7. بحار الانوار: ج 97 ، ص 168 ، ج 104 19 ، ص 125 2ـ مسار الشیعه: ص 28 . قلائد النحور: ج ربیع الاول، ص 21 3ـ 310 . فیض العلام: ص 216 - (تتمه المنتهی: ص 297 4ـ وقایع الشهور: ص 72 . مراقد المعارف: ج 1، ص 120 . روضات الجنات: ج 1، ص 185 5ـ روضات
الجنات: ج 1، ص 184 6ـ مراقد المعارف: ج 1، ص 123
دیدگاه تان را بنویسید