غفلت از توان داخل، فراموشی یا چشم پوشی؟/ پتانسیل های استراتژیکی که بی استفاده مانده
تحلیلگران سیاسی با پیگیری مذاکرات هستهای سخنان روحانی را خوش بینانه تلقی میکنند و استراتژی دولت او را در رسیدن به شعار هم «سانترفیوژها بچرخد هم چرخ صنعت و زندگی مردم» ناکارآمد تلقی میکنند و بر این باورند که روحانی از تمام ظرفیتهای خود برای رسیدن به توافق خوب در مذاکرات هستهای استفاده نمیکند و در بسیاری از موارد خود را خلع سلاح کرده و عقب نشسته است
حسن روحانی در دو ساله مدیریت خود بزرگترین پروژه دولتش را حل و فصل پرونده هستهای ایران و رفع تحریمها قرار دادهاست. او در این مدت بارها تاکید کرده است که دیوار تحریمها ترک برداشته و دولت ۵+۱ به حقوق هستهای ایران اعتراف کردهاند. به طور مثال در آخرین سخنانش در نشست مطبوعاتی به مناسبت سالروز انتخابات با تاکید بر اینکه «امروز ۱+۵ و قدرتهای بزرگ غربی و شرقی در اینکه ، غنی سازی حق ایران است و درهای نطنز و حتی فردو باز بماند، تردید ندارند، گفت : دو سال پیش هیچ کس نمی گفت ایران میتواند در تحقیق و توسعه در زمینه سانتریفیوژهای پیشرفته مسیر را ادامه دهد ، قدرت های غربی حتی با اعمال تزریق"یواف ۶ " در سانتریفیوژهای پیشرفته در تحقیق مخالف بودند اما امروز آنها بر حق ایران اذعان دارند و این بزرگترین دستاورد در زمینه حقوق هستهای است. دکتر روحانی تاکید کرد: امروز هیچ کس تردید ندارد که اجرای توافق توأم با رفع تحریمهای اقتصادی و مالی خواهد بود . دوسال پیش کسی اذعان نمیکرد که با یک توافق نهایی همه قطعنامههای ظالمانه شورای امنیت سازمان ملل لغو خواهد شد. آنچه تاکنون به دست آوردیم یک پیروزی بزرگ برای ملت ایران است و این پیروزی از آن ملت است و این ملت با ایستادگی و مقاومت به حقوق خود دست یافته است.» اما تحلیلگران سیاسی با پیگیری مذاکرات هستهای سخنان روحانی را خوش بینانه تلقی میکنند و استراتژی دولت او را در رسیدن به شعار هم «سانترفیوژها بچرخد هم چرخ صنعت و زندگی مردم» ناکارآمد تلقی میکنند و بر این باورند که روحانی از تمام ظرفیتهای خود برای رسیدن به توافق خوب در مذاکرات هستهای استفاده نمیکند و در بسیاری از موارد خود را خلع سلاح کرده و عقب نشسته است تا به حداقل به توافق متوسط یا نسبتا بد که برخی مشکلات اقتصادی را مرتفع کند تا پیش از انتخابات مجلس برسد. عقب نشینی های هستهای با روی کار آمدن دولت روحانی به منظور اعتماد سازی طرف غربی در حوزه انرژی هستهای که میتوانست دست برتر و فشار مذاکره کنندگان برای رسیدن به توافق خوب باشد عقب نشینیهای متعددی صورت گرفت. توقف غنیسازی ۲۰ درصد. اکسیدکردن اورانیوم های غنیشده بیش از ۳.۵ درصد. کاهش تعداد سانترفیوژها و پذیرش باز طراحی قلب راکتور اراک شاید مهم ترین این مسائل بوده است بگونهای که در توافق لوزان مقرر شده است حدود ۶ هزار سانترفیوژ در نطنز و فردو برای غنی سازی ۳.۵درصد فعال باشد امری که از دیدگاه کارشناسان جوابگوی نیاز نیروگاه بوشهر نبوده و عملا ما به غنیسازی دکوری به جای غنیسازی صنعتی مشغول میشویم. بیتوجهی به اقتصاد مقاومتی رکود حاکم بر اقتصاد کشور هرچند موجب شده است که از افزایش بیرویه قیمتها جلوگیری شود و سرعت رشد سرسام آور آن کاهش یابد ولی اگر بنا به استدلال آقای رئیس جمهور ملاک را جیب مردم در نظر بگیریم باید گفت افزایش قیمت بنزین، اجاره بها، اقلام خوراکی و مصرفی… به اندازه کافی فشار بر جیب خانوارها وارد میکند که نخواهیم به آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار برای نرخ تورم رجوع کنیم. اما متاسفانه باید بگوییم در این بخش دولت بدون برنامه عمل کرده است و به جای آنکه با تکیه بر اقتصاد ملی و تولید داخل سعی در بهبود اوضاع داشته باشد سعی کرده است با کاهش نقدینگی شرایط را برای پش از توافق ثابت نگه دارد هرچند به نظر میرسد دولت برای پس از توافق نیز برنامه خاصی ندارد. سخنان رئیس جمهور در ارتباط دادن همه چیز به تحریم در روزهای اخیر بیش از پیش گویای آن است که دولت به دنبال رسیدن به توافق است و با بیان شرایط موجود و ارتباط ان با تحریمها در صدد است افکارعمومی را برای رسیدن به توافقی نه چندان خوب همانگونه که در ژنو و لوزان رخ داد اآماده کند. مردم حسن روحانی در حالی که میتوانست با بهرهگیری از موج اجتماعی حامیانش در مذاکرات بهره گیرد متاسفانه با بیمهری به مردم عادی نظیر آنچه دکتر سریعالقلم یکی از مشاوران روحانی گفت که لبو فروش و راننده تاکسی دانشی ندارد تا در خصوص مسائل کشور اظهار نظر کنند و با خطاب کردن منتقدینش با واژههای تحقیرآمیزی چون بیسواد و... از یکسو و از سوی دیگر با کشاندن جماعت بالاشهری حامیاش به خیابانهای سعادت آباد و شهرک غرب و ...برای حمایت از بیانیه لوزان اینگونه وانمود کرد میتواند افکار عمومی را به هر توافقی قانع کند. هرچند اجتماعات چند ده هزارنفری در حمایت از حقوق هستهای و اعتراض به ادامه مذاکرات در زیر سایه تهدیدات نظامی آمریکا برای دولت این پیام را داشت که درصورت نرسیدن به یک توافق خوب برای اقناع مردم فهیم ایران راه سختی را در پیش خواهد داشت و مجلس آینده مجلسی به مراتب انقلابیتر و سختگیر به منافع ملی نسبت به مجالس گذشته خواهد بود. عدم آشنایی با توان دفاعی کشور توان دفاعی کشور یکی از خط قرمزهای نظام در مذاکرات هستهای بوده است که کارشناسان نظامی و فرماندهان ارتش و سپاه بر آن تاکید کردهاند اما در بیانیه لوزان ما علاوه بر پذیرش اعمال پروتکل الحاقی، بازرسیهای خاصتر نیز برای اعتماد سازی از سوی طرف غربی مطرح شده است. امری که با واکنش صریح نظامیان رو به رو شد و گفتهاند که پاسخ حضور بازرسین در مناطق نظامی را با سرب داغ خواهند داد. متاسفانه عدم آشنایی مذاکره کنندگان کشورمان با توان دفاعی ایران موجب شد فرماندهی کل قوا اینگونه سخن بگویند: ««یک وقتى یکى از مسئولین کشور دربارهى مسائل نظامى یک نظرى داده بود که خب مطابق واقع نبود؛ بنده گفتم یک "تور نظامى" براى مسئولین کشور قرار بدهید؛ بیایند یک خردهاى در محیطهاى نظامى گردش کنند، حقایقى را، واقعیّاتى را ببینند، معلوماتشان نسبت به موجودىِ نظامى کشور بالا برود.»» شاید به دور از واقع نباشد که بگوییم اگر تهدیدهای نظامی آمریکا و تاکیدشان بر وجود همه گزینهها روی میز از یکسو و تروریستهای داعش از سوی دیگر نبود نیروهای مسلح کشورمان امکان برگزاری رزمایش و آزمایش جدیدترین یافتههای علمی و نظامی شان را نمییافتند تا خللی در مسیر مذاکرات ایجاد نشود. غفلت از جهان اسلام این روزها در حالیکه عربستان سعودی با چراغ سبز آمریکا جنگ ناجوانمردانهای را علیه مردم شیعه و سنی یمن آغاز کرده و هر روز با بمباران مناطق غیرنظامی یمن خوی ضدانسانی خود را بروز میدهد که چهار سال است کمکهای مالی و تسلیحاتی آنها به داعش و سایر گروههای تروریستی در سوریه و عراق صورت میگیرد و هر از چندگاهی هم برای ایران خط و نشان میکشد. اما متاسفانه راهبرد دیپلماتیک دولت به جای آنکه فضای خارج از اتاق مذاکرات را به نفع مذاکره تغییر دهد و با یک دیپلماسی فعال در منطقه سعی در ایجاد صلح در منطقه و مقابله با تروریسم داشته باشد از آنجا که اجازه مذاکره با آمریکا در این خصوص را ندارد به طور کامل در خصوص مسائل منطقه سکوت اختیار کرده است و حتا جسته و گریخته شنیده میشود که زیادهخواهی های طرف مذاکره کننده بر تصمیمات انفعالی و … در قبال منطقه نیز تاثیر میگذارد و همان اقدامات اندک را نیز منفعل تر می کند. این را بگذارید کنار آنکه ما هنوز هم رئیس پیمان عدم تعهد هستیم و از ظریف اعضای نم میتوانستیم در پیشبرد دیپلماسی کشور بهرهگیری کنیم. مخلص کلام آنکه به نظر میرسد دولت تمام تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات چیده است و میخواهد با رسیدن به توافق و برداشته شدن تمام یا قسمتی از تحریمها اوضاع کشور را سامان دهد. فارغ از درست یا غلط بودن این راهبرد به آنچه به اختصار در بالا اشاره شد مواردی است که به نظر نگارنده دولت با بیتوجهی به آنها سرداران دیپلماسیاش را در صحنه مذاکرات تنها گذاشته است و سرنوشت دولت و ملت را در اتاق در بستهای رقم میزند که عدم صداقت و دبه کردن طرف مقابل جز واقعیت مذاکرات است.
دیدگاه تان را بنویسید