صدام وانمود کرد خودش از خرمشهر عقب نشینی کرده!
در عملیات هوایی طی۲۶ روزما تنها ۴ فروند هواپیما از دست دادیم و ۲ خلبان نیروی هوایی به شهادت رسیدند اما در مقابل بیش از ۵۰ فروند هواپیمای دشمن سرنگون شد که این کار بزرگ نظامی محسوب میشود.
سرویس فرهنگی فردا- محمد مهدی شیخ صراف، علیرضا شاطری - امیر سرتیپ دوم "ابراهیم گلفام"، رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران، در گفتگوی تفصیلی با «فردا» در خصوص ابعاد مختلف عملیات بیت المقدس، مواضع دفاعی عراق در خرمشهر، واکنش های صدام به آزادی خرمشهر و عدم قبول قطع نامه آتش بس بعد از این عملیات نکات جالبی را بیان کرد. در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانیم:
فردا: برای آغاز گفتگو درباره اهمیت عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر بگویید.
سوم خرداد یکی از روزهای بزرگ و مهم دفاع مقدس محسوب میشود که جا دارد ما در این روز با همکاری دست اندکاران، سازمانها و رسانهها بخصوص رسانه ملی در این روز بزرگ جشن و سرور زیادی داشته باشیم چرا که طی جنگ تحمیلی عملیات بیت المقدس بهترین نتایج را در تمامی ابعادها از جمله هماهنگی، کنترل، فرماندهی و پیروزی برای ما داشت.
عملیات بیت المقدس ۲۶ روز طول کشید. یعنی از روز دهم اردیبهشت تا ۳ خرداد ماه ساعت ۱۱ ظهر که خرمشهر آزاد شد. ما باید یک روز را به یک هفته تبدیل کنیم و در طول این هفته به جشن و شادی بپردازیم نه تنها در خصوص عملیات بیت المقدس بلکه در خصوص اینکه ما در جنگ تحمیلی در نهایت پیروز شدیم نیاز به یک فضای جشن داریم.
فردا: مگر هفته دفاع مقدس برای چنین کاری پیش بینی نشده است؟
ما معمولا در ایام هفته دفاع مقدس به شروع و چرایی جنگ میپردازیم ولی هیچ وقت به نتیجه جنگ که پیروزی بزرگی را برای ما به ارمغان آورد نپرداختیم. نه تنها صدام بلکه جهان در آن هشت سال جنگ به ما ظلم کردند و شاهد کشته شدن بیشماری از زنها و مردهای مظلوم بودیم و پیروزی در چنین جنگی ارزش به سزا برای ما دارد.
روزهای اول جنگ، روزهای بسیار تلخی برای ما بود چرا که یک هجمه ناجوانمردانه به نیروهای مسلح و هم مردم شده بود همه اینها و اینکه ما چطور توانستیم راهبرد دشمن را بشکنیم تا به اهدافش نرسد در هفته دفاع مقدس بسیار جای بحث دارد.
پس از پذیرش قطعنامه، سازمان ملل و شورای امنیت صدام را بعنوان متجاوز اعلام کردند و بنا شد که خسارت بپردازد در حالیکه حتی یک دلار هم پرداخت نکرد؛ وقتی جنگ تمام شد، یک وجب از خاکمان هم در دست دشمن نبود و دشمن از تمام نیتی که داشت عقب نشینی و به موضع ضعف افتاد.
فردا: ابعاد عملیات بیت المقدس چقدر است که اینقدر آن را مهم می کند؟
ما در این عملیات سخت ترین مقاومت را داشتیم و بیشترین مساحت از زمین اشغالی خود یعنی ۵۳۰۰ کیلومترمربع از مرکزی خوزستان و شهرهای مهم یعنی بندر خرمشهر را آزاد کردیم. اینها از نکاتی است که در عملیات بیت المقدس انجام شد وزمانیکه ما به مرزها رسیدیم، دشمن تلفات بسیار زیادی داده بود یعنی حدود ۱۷ هزار اسیر به دست ما افتاد.
فردا: صحیح است که مراحل این عملیات طبق پیش بینی کامل نشد؟
در خصوص عملیات بیت المقدس هدف این بود که بعد از فتح خرمشهر به مناطقی در اروند دست پیدا کنیم ولی عملا با آزادی خرمشهر نظر این شد که تا همین جا متوقف شود چون در سمت غرب کشور قسمتی در دست دشمن بود مثل نفت شهر و نقاط دیگر که مهمترین آن نفت شهر بعنوان شهر اقتصادی بود. بنابراین با وجود اینکه دشمن تجاوز کرده و این همه به ما خسارت وارد کرده است در این مراحل فرماندهان به این نتیجه رسیدند که منطقه خرمشهر کفایت میکند و کمتر از یک ماه بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس با 26 روز مقاومت به پیروزی رسید.
فردا: چطور سایر قوای نظامی در تصرف سرزمینی با نیروی زمینی به هماهنگی رسیدند؟
قبل از شروع هر عملیات بزرگی حتما شناسایی، برتری و پشتیبانی هوایی باید صورت بگیرد تا دشمن برسر ما بمباران نکند؛ در عملیات هوایی طی۲۶ روزما تنها ۴ فروند هواپیما از دست دادیم و ۲ خلبان نیروی هوایی به شهادت رسیدند اما در مقابل بیش از ۵۰ فروند هواپیمای دشمن سرنگون شد که این کار بزرگ نظامی محسوب میشود.
علاوه بر آن عبور از رودخانه ها در حین درگیری یک ویژگی انحصاری در عملیات بیت المقدس است. بار ها عبور از رودخانه در عملیات بیت المقدس اتفاق افتاد. یعنی چند پل زده شد و عبور نیروها از این رودخانه قسمت سخت کار محسوب میشد.
از سوی دیگردر لحظات آخر عملیات بیت المقدس زمانی که پل عراقیها روی اروند را با هواپیما زدیم دشمن دیگر چارهای جز تسلیم یا کشته شدن نداشت که تعداد بسیار زیادی کشته شدند و بسیاری اسیر و تعدادی هم به آب زدند که بسیاری غرق شدند؛ روی کارون هم خودمان پل زدیم تا بتوانیم عبور کنیم. این اقدام کمک کرد که ما تمام منطقه جنوب و جنوب غربی استان خوزستان را آزاد کنیم.
فردا: سیستم دفاعی صدام برای حفظ خرمشهر چطور طراحی شده بود؟ با آن حجم نیرویی که در شهر تمرکز داده بودند چطور شهر آزاد شد؟
دشمن پدافند بسیار وسیعی داشت و صدام اعلام کرده بود که اگر خرمشهر را بگیرم کلید بصره را میدهد. یعنی تا این حداز طرف خودشان اعتماد داشتند که در حفظ شهر موفق خواهند شد. واقعا باید بگوییم که دشمن بعثی با یک نیروی بسیار قدرتمند وارد جنگ با ما شده بود و یادمان نرود که دشمن را نباید طی سالهای اول جنگ ضعیف نشان بدیم. بعنوان مثال عراق نیروی هوایی خود را سه بار در طول جنگ نوسازی کرد. این که حتی فرانسه هواپیمای سوپر اتاندارد خودش که مخصوص حمله به کشتی است را به صورت اجاره ای به همراه خلبان به عراق اجاره می دهد یک حرکت بی سابقه است. نیروی زرهی اش را هم هروقت از بین میرفت با کمک آمریکا و شوروی بازسازی میکرد.
تانک یک سلاح تهاجمی بسیار قوی بوده که در منطقه نبرد زمینی حرف اول را میزند. عراق از این سلاح به خوبی برخوردار بود استفاده می کرد. واقعا شما باید تانک را در میدان نبرد ببینید که چه قدرت و برتری آتشی دارد. اما ایمان رزمندگان و ابتکار ما در تحرک زمینی و استفاده از نیروی هوایی منجر شد تا بسیاری از نیروهای بعثی عقب نشینی و سازو کارشان به هم بریزد که خیلی از آنهایی که اسیر شدن این اسارت را به کشته شدن ترجیح دادند.
فردا: واکنش صدام به آزادی خرمشهر از نظر نظامی و سیاسی چه بود؟
صدام وقتی که روزهای اول جنگ دید که عملا نمیتواند موفق شود پس از تصرف سرزمینها و شهرهای ما به دنبال آتش بس بود و قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت همگی درمورد آتش بس بود. صدام ده هزار کیلومتر از خوزستان را گرفته بود وزمانی که دید به خواستههایش نمیتواند دست یابد بعد از فتح خرمشهر گفت که من عقب نشینی کردم! در حالیکه عملا یک بخشی از نیروهایش به رودخانه ریخته شدند و بخشی هم اسیر و کشته شدند. صدام بعد از این اتفاق به دنبال فضای بین المللی بود تا از طریق صلح، چهره خود را موجه نشان دهد که من خودم از خاک ایران بیرون آمدم و ایران نقشی در این مسئله نداشته است.
به هرحال صدام موقعیت خود را در منطقه در خطر میدید و کشورهای شوروی، آمریکا و فرانسه که صاحب رای در شورای امنیت و دارای حق وتو هستند از صدام حمایت میکردند؛ بنای او بر این بود که با برقراری آتش بس بتواند در زمینهای اشغال شده باقی بماند و سرنوشت همه چیز به مذاکرات و کمیته هایی که قرار بود بعدا تشکیل شود موکول شود. در هیچ کدام از قطع نامه های قبل از ۵۹۸ به حقوق ایران و تعیین متجاوز و مرزهایی که قرار بود بعد از آتش بس دو کشور به آن برگردند صحبتی نشده بود. چون صدام حتی قرارداد الجزایر را برای تعیین مرزها قبول نداشت و آن را جلوی دوربین ها پاره کرده بود. تنها حرف از آتش بس بود که این دقیقا خواسته صدام بود. چه بسا با حمایت های آمریکا و متحدانش قسمتهایی از خاک ایران را جدا می کردند تا این لکه ننگ را برای انقلاب اسلامی رقم بزنند اما با مقاومت و پایداری ایران این خواسته آنها محقق نشد.
چیزی که امروز بدست آوردیم به قیمت خون شهداست که تنها 48 هزار در ارتش شهید دادیم وبیش از 200هزار شهید در مجموع دادیم تا در کل نظام باقی بماند و ریشههای آن مستحکم بماند.
دیدگاه تان را بنویسید