گروه اقتصادی فردا: هنوز از یادها نرفته است که قول تحول ۱۰۰ روزه اقتصادی، اولین جملهای بود که حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم در اولین نشست خبری خود پس از انتخابات ریاست جمهوری و اولین گفتوگوی تلویزیونی خود با مردم بر آن تاکید کرد اما با وجود گذشت بیش از یک سال و اندی و به پایان رسیدن سال ۹۳، هنوز قسمتهای مهمی از این وعدهها عملی نشده است. قولی که قرار بود توفانی در فضای متلاطم اقتصاد کشور در ۱۰۰ روز اول عمر دولت او ایجاد کند، اما در نهایت نتیجه این شد که همه تقصیرها به دولت قبل واگذار شد تا جایی که جلسه گزارش ۱۰۰ روزه به مردم، محملی برای روایت قصورهای دولت قبلی بود.
هر چند میتوان گفت، «رکود تورمی به جای مانده»، «عدم استقلال بانک مرکزی» و همچنین «بیکاری روز افزون» سه ضلع مثلثی بود که توانست در دو سال آخر دولت محمود احمدینژاد، اقتصاد کشور را نیمه جان کند اما نکته اینجاست که این سه ضلعی، هنوز هم با وجود وعدههای حسن روحانی بر قوت خود باقی هستند. بعد از آن هم حسن روحانی درگفتوگوی تلویزیونی خود محورهای اقتصادی را مطرح کرد و آمارهای اقتصادیی ارائه داد که نه تنها برای مردم بلکه برای کارشناسان اقتصادی نیز ملموس نیست. از سوی دیگر به تازگی و با نزدیک شدن پایان سال ۹۳، حسن روحانی در آستانه سال جدید از تحقق همه وعدههایش به مردم خبر داده است اما نکته اینجاست که تحقق همه وعدههای دولت قاعدتا باید خبر خوبی برای مردم باشد، خبر خوبی که به اعتقاد روحانی در زندگی مردم نیز باید لمس شود. رئیس جمهور در عین حال اعلام کرده در پیشگاه مردم شرمنده نیستیم. وزیر اقتصاد نیز، اعلام کرده آینده اقتصاد ایران را روشن میبیند و امیدوار است اثر اقدامات انجام گرفته از سوی دولت در سال ۹۴ نمایان شود. اما کلیدیترین آمارهای اقتصادی که حسن روحانی در گزارش ۱۰۰ روزه اعلام کرد به شرح زیر است:
*زمستان سال گذشته اولین بخش اقتصاد ما (نفت) از رکود خارج شد و صادرات ما در بخش نفت ۱۳٫ ۷ دهم درصد رشد نشان داد. این سخنان در حالی بود که در طی سال ۹۳ دست اندرکاران این صنعت همه از نبود سرمایه گذار و رکود شدید در این صنعت سخن میگفتند و به دنبال راهکاری برای بهبود فضا در این صنعت بودند و این مساله با سقوط نرخ نفت و وضعیت اقتصادی کشور بعد از آن نیز نمود بیشتری یافت که هنوز هم به قوت خود باقی است. *در زمستان پارسال واردات ما افزایش پیدا کرد؛ مجموعا ۲۲٫ ۲ دهم در فصل زمستان پارسال ما رشد داشتیم؛ ۱۶٫ ۴ دهم در بخش مواد اولیه و ۳۲ درصد در بخش سرمایهای و کارخانجات و ماشین آلات رشد واردات داشتیم. وقتی مواد اولیه و ماشین آلات وارد میشود، معنایش این است که باید به تدریج خروج از رکود را تجربه کنیم. پاسخ این بخش از سخنان حسن روحانی را نیز تجمعات کارگری در جلوی مجلس و گلایه کارگران از تعطیلی و ورشکستگی کارخانههای تولیدی به خوبی مشخص میکند. به عنوان مثال، در تاریخ ۱۷ دی ماه ۹۳ تعداد کثیری از بهره برداران پستهای فشار قوی سراسر کشور درب مجلس شورای اسلامی تجمع کردند و خواستار رسمی شدن قراردادها و دریافت حقوق و معوقات
خود بودند. یا در بهمن ماه امسال بود که کارگران ذوب آهن اردبیل به نشانه اعتراض مقابل استانداری این شهر تجمع کردند و خواستار حل مشکلات معوقاتی و نابسامانی کارخانه ذوب آهن شدند. تجمعاتی که نشان از وضعیت بد کارخانهها و بخش تولیدی کشور دارند و این در حالی است که از تجمع و نارضایتی بازنشستگان مانند بازنشستگان صنعت فولاد کشور در اعتراض به تعویق دریافت مستمریشان مقابل مجلس تجمع کردند، ساده بگذریم. *امروز دست بانکها برای تسهیلاتی که باید به بخش تولید بدهند یک مقدار زیادی باز شده است؛ تسهیلاتی که بانکها در ۵ ماه اول امسال پرداخت کردند نسبت به مدت مشابه سال قبل ۴۰٫ ۵ دهم درصد افزایش داشته است. با این حال اما نظر تولید کننده گان در واقعیت چیز دیگری است تا جایی که سید عماد حسینی و مسعود هاشمیان از مشاوران وزیر نفت و از فعالان در بخش خصوصی، به نحوه ورود بانکها به بخش تولید انتقاد شد و از بانکها خواسته شد به جای سرمایه گذاری در بخش ارز و سکه و زمین وارد کارهای تولیدی شوند. *تورم نقطه به نقطه کشور در تیرماه سال گذشته ۴۴ الی ۴۵ درصد بود و الان در شهریور این رقم ۱۴٫ ۴ است، یعنی ۳۱ واحد درصد تورم نقطه به نقطه را کاهش
دادیم. فکر میکنم در تاریخ اقتصاد ایران بیسابقه باشد که دولتی توانسته باشد در حدود یک سال ۳۱ واحد درصد تورم نقطه به نقطه را کاهش دهد. الان تورم داریم اما دیگر نرخ تورم ۴۰ الی ۷۰ درصد نیست بلکه ۴ الی ۱۲ درصد است. هدف ما این است که تا پایان سال تورم زیر ۲۰ درصد برسد؛ البته قبلا به مردم قول داده بودیم که ۲۵ درصد بشود امروز به مردم قول میدهیم تا پایان سال زیر ۲۰ درصد خواهد بود. این اظهارات هم در حالی است که هر چند تورم بهمن ماه به ۱۵ درصد رسیده و وعدههای حسن روحانی در این خصوص تحقق یافته و کاهش تورم به مفهوم ارزانی کالاها نیست اما در هر حال رکود موجود در بازارهای اقتصادی و گرانیهای هر روزه کالاهای اساسی مانند اقلام خوراکی، مسکن و خودرو حتی خدمات مانند بلیت هواپیما و گرانی مرغ و گوشت و میوه، نشانی از مهارتورم ندارد و باعث میشود مردم نتوانند به آمارهای دولتی اعتماد کنند چرا که در هر حال آثار کاهش تورم باید در جامعه مشهود باشد. *در بحث اشتغال بیکاری ما تک رقمی شده و بسیار خوشحالیم و امیدواریم بتوانیم این رقم را نگه داریم و در قدمهای بعدی کاهش دهیم. در آمارهای اقتصادی این سخنان حسن روحانی کاملا حقیقت
دارد. به گفته محمدباقر نوبخت، معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور که همزمان سخنگوی دولت نیز هست، شمار بیکاران کشور در فصل بهار امسال، ۲ میلیون و ۵۳۰ هزار تن بود که این میزان در فصل تابستان به ۲ میلیون و ۲۵۷ هزار تن کاهش یافته و با تقسیم این عدد بر شمار جمعیت فعالی که در سن کارند (۲۳ میلیون و ۷۵۰ هزار نفر)، میزان بیکاری در کشور ۹. ۵ درصد شده است. اما نکته اینجاست که این به معنای افزایش شمار شاغلان نیست. آمار منتشره نشان میدهد که افزون بر کاهش تقریبا سیصد هزاری بیکاران، آمار شاغلان نیز در دوره یک ساله تابستان سال گذشته تا تابستان امسال، حدود هفتصد هزار تن کاهش یافته است؛ سرجمع این دو عدد نشان میدهد در این دوره، یک میلیون تن با ناامیدی از یافتن شغل و یا هر دلیل دیگری از بازار کار خارج شدهاند. ایجاد چهارصد هزار فرصت شغلی نیز خبر دیگری است که نوبخت اعلام کرده اما نکته اینجاست که اظهارات وی و حسن روحانی چندان برای افراد جویای کار قابل لمس نیست. اینجاست که یک بار دیگر داستان اعلام همیشگی آمار اشتغال و اعتراض در رسانهها تکرار میشود و باز هم نیروی کار جوان و تحصیلکرده قربانی خواهد بود. به این ترتیب
میتوان گفت وعدههای اقتصادی تلویزیونی روحانی از ابتدا تا کنون تنها شعار و آمار روی کاغذ باقی مانده و معلوم نیست اگر این آمارها رویایی نیستند چرا مردم آنها را در زندگی روزمره لمس نمیکنند.
دیدگاه تان را بنویسید