سرویس سیاسی «فردا»؛ چندی پیش یکی از روزنامه های لیبرال تیتر اول خود را به صحبت های احمدی نژاد اختصاص داد. موضوعی که بلافاصله تکذیب شد. صحبت های جنجالی که از یک موضوع حکایت داشت؛ « بازگشت احمدی نژاد». اما هم دیدار احمدی نژاد با پایداریها و هم سخنانش تکذیب شد.
اما موضوع به همین جا ختم نمی شود. لیبرال ها در سخنان خود همواره احمدی نژاد را محور قرار می دهند و درباره بازگشت او سخن می گویند. در این باره ابراهیم اصغرزاده در سخنانی جنجالی بیان داشته است: « مهمترین چالش پیش روی دولت روحانی اصولگرایان تندرو هستند .یک زمان میگفتند اطاعت از احمدینژاد اطاعت از خداست و زمانی که قافیه را باختند ازاحمدینژاد عبور کردند. متاسفانه پیروان این تفکر و مدیران و مریدان احمدینژادیسمی هنوز در بدنه سیاسی و اداری دولت حضور دارند و این یک تهدید بالقوه برای دولت آقای روحانی محسوب میشود. » این منتقد اصلاح طلب می افزاید: « روحانی نباید چشم خود را به روی به این خطر ببندد یا خود را به ندیدن بزند. این جماعت که دارای اتاق فکرو حاشیههای امن هستند در تاریکخانهها برای دولت نقشه میکشند.آقای روحانی هرچه بیشتر بتواند نورافکن خود را به روی این نقاط بتاباند حوزه نفوذ و قدرت مانورش بیشتر خواهد شد.» این در حالی است که حضور دوباره احمدی نژاد در جریان سیاسی کشور بیشتر منافع لیبرالها را تامین می کند. دو قطبی که مورد توجه لیبرال هاست با حضور احمدی نژاد شکل می گیرد. سعید حجاریان در این زمینه می
گوید « احمدی نژاد سبب خیر بود اما محال است به صحنه باز گردد.» شاید هم همین موضوع تلاش رسانه ای لیبرال ها را افزون کرده است. به هر جهت عملکرد دولت دهم و نهم بوده است که سبب شد دولت یازدهم با این سر و شکل بوجود آید و این موضوعی است که اصلاح طلبان از آن به عنوان « سبب خیر » یاد می کنند. برای همین لیبرال ها فرش قرمز را جلوی پای احمدی نژاد پهن کرده اند و هر روز مانور خبری مختلفی در باره حضور وی و یا احمدی نژادی ها در فضای سیاسی کشور می دهند. در این خصوص قرائن نشان می دهد که رسانه های متمایل به جناح اصلاحات برای این امر زمینه سازی می کنند که دایره رقابت را اینگونه شکل دهند. این درحالی است که اصولگرایان همواره مطرح می کنند که دیگر زیر بار حضور احمدی نژاد نمی روند و این موضوع در دو سال آخر ریاست جمهوری وی بسیار مورد تاکید قرار گرفت و اصولگرایان در این سالها منتقد اصلی عملکرد احمدی نژاد بودند. صاحبنظران این جریان می گویند که دعوای اصولگرایان و احمدی نژاد بر سر اصول است و به همین دلیل پیوند دوباره اصولگرایان و احمدی نژاد محال به نظر می رسد. این در شرایطی است که احمدی نژاد نیز خود را اصولگرا نمی داند و بر این مساله
تاکید کرده است. اما به هر جهت حضور احمدی نژاد در صحنه سیاست موجب می شود که طیفی از اصولگرایان به حاشیه بروند و دوقطبی مورد توجه اصلاح طلبان شکل بگیرد. در این زمینه اصلاح طلبان نیز با مانورهای رسانهای همین موضوع را تبیلغ می کنند تا فضای رسانه ای در مسیری که آنان هدفگذاری کرده اند قرار گیرد. این در شرایطی است که اصولگرایی یک طیف است و گروههای مختلفی را در بر میگیرد اما لیبرال ها بیشتر بر روی جریان حامی احمدی نژاد و برخی از افراد که عملکرد تندروانه ای دارند مانور می دهند تا در افکار عمومی نیز همین قطب بندی شکل بگیرد. لیبرال ها بر این عقیده هستند که روحانی اگر خود هم اصلاحطلب نیست ولی حامل گفتمان آنان است. از این رو سعی دارند مطالبات جناحی خود را در هر برهه از زمان از رئیس جمهور زنده نگاه دارند. در این باره هر جریانی که بتواند رقیب خودش را خودش انتخاب کند بسیار در مسائل سیاسی موفق خواهد بود. احمدی نژاد ظرفیت ایجاد اختلاف میان اصولگرایان را نیز دارد. البته کارنامه احمدی نژاد در دو سال آخر ریاست جمهوری اش وجهه نامناسبی را برای او رقم زده است. در دوران پیش تمام توان احمدی نژاد برای تخریب اصولگرایی به کار
رفت و ازاین نظر احمدی نژاد هم می تواند به عنوان رقیب دیگری برای اصولگرایان تبدیل شود و هم در جهت تخریب آنان عمل کند.اصلاح طلبان در این روند سعی می کنند هزینه عملکرد احمدی نژاد به گردن اصولگرایان بیفتد و دو هدف را دنبال می کنند. اول اینکه همواره مشکلاتی که دولت احمدی نژاد مسبب آن بود را به جامعه یادآوری کنند و از سوی دیگر زمینه را برای ورود احمدی نژاد به صحنه برای جایگزین کردن وی با اصولگرایان آماده می کنند تا با این شرایط پیروز میدان انتخابات آتی مجلس شوند.
دیدگاه تان را بنویسید