سرویس اقتصادی «فردا» - نرخ بيكاري يكي از موضوعاتي است كه همواره منتقدان از آن به عنوان يكي از معضلها و مشكلات دولتها نام بردهاند و تحلیلگران اقتصادی از بیکاری با عنوان سیاه ترین پدیده اقتصادی یاد می کنند. هرچند نرخ بيكاري عمومي كشور قابل چشمپوشي نيست، اما نكته تاملبرانگيز نرخ بيكاري، آمار مربوط به جوانان تحصيلكرده بيكار است. اين مسئله زماني تاسفآور ميشود كه بدانيم در بين بيكاران كشور، قشر جوان بيشترين نرخ بيكاري را به خود اختصاص دادهاند. سالهاست دولتها وعدههاي فراواني در حوزه اشتغالزايي و ايجاد فرصتهاي شغلي در تمام حوزهها از جمله صنعتي، كشاورزي، خدماتي و ... داده و ميدهند، اما در عمل ميزان اشتغالزايي با اهداف اعلام شده توسط آنها (دولتها) فاصلهاي بسيار معنادار دارد. دولت يازدهم كمي پس از روي كار آمدن تمام آمار اشتغالزايي دولت قبلي را زير سئوال برد و وعدههايي در حوزه فراهم سازي اشتغال و ايجاد شغل داده است. اما آيا سال 93 دولت تدبير و اميد ميتواند به آنچه وعده داده عمل
كند؟ در این خصوص حجت الله عبدالملکی استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) در گفتگو با خبرنگار «فردا» با اشاره به وضعیت اشغال در کشور اظهار داشت: اشتغال روی دوم سکه تولید است. نیروی کار که یکی از نهادهای تولید می باشد زمانی افزایش پیدا می کند که مقدار تولید روند رو به رشد داشته باشد. با توجه به بهره وری مثبت نیروی کار و با تکیه بر فرض عموم اقتصاد دانان که معتقدند در صورتی که نیروی کار افزایش پیدا کند باید مقدار تولید هم افزایش پیدا کند به نظر می رسد در این یکسال اخیر هیچ اتفاقی نیفتاده است. وی در ادامه افزود: از سال گذشته تولید تغییر چندانی نکرده است. دولت هم تلاش کرده است که نرخ منفی رشد را کمتر و به صفر نزدیک کند اما با این تفاسیر همچنان در وضعیت اشتغال اتفاق مثبتی نیفتاده است. در زمینه صنعت و خدمات و کشاورزی نیز دولت سیاست خاصی را اتخاذ نکرده تا مقدار تولید و متقابلا مقدار اشتغال افزایش یابد. این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: در یک سال اخیر دولت در سه زمینه صنعت، خدمات و کشاورزی عملکرد قابل قبولی نداشته و یا بهتر بگوییم اصلا برنامه ای نداشته که حتی قابل ارزیابی باشد. بعد از یکسال بسته خروج غیر تورمی از رکود
را منتشر کرده که مجموعه ای از سیاست ها و برنامه هایی است که در بعد تولید داخلی بسیار ضعیف است. به نظر می رسد غیر از اینکه برنامه خاصی اجرا نشده برنامههایی هم که از سوی دولت معرفی شده اند در بعد تولید اثر قابل توجهی نداشته اند. عبدالمللکی در ادامه خاطر نشان کرد: شاید بتوان گفت مهم ترین هنر دولت این بوده است که مقدار و شاخص بیکاری در یک سال اخیر افزایش پیدا نکرده باشد هر چند کاهشی نداشته است و آن هم به این دلیل است که چون برای کاهش آن برنامه و سیاست خاصی اجرا نشده است. وی با انتقاد از عملکرد دولت در بخش اشتغال تاکید کرد: مهم ترین انتقادی که به دولت وجود دارد این است که مسائل کلان داخلی اقتصادی مانند تولید و اشتغال را متاسفانه با سیاست ها و تعاملات اقتصادی خارجی و به بحث اسمی اقتصادی ارتباط داده اند. این استاد دانشگاه در ادامه اضافه کرد: در عمل می بینیم دولت در این یکسال دو راهبرد جدی را پیگیری کرده است. اینکه از طریق روابط خارجی شاخص های اقتصادی را رشد دهد و دیگر اینکه از طریق افزایش نرخ بهره بانکی منابع بانک ها را افزایش دهد تا تامین مالی بیشتری اتفاق بیفتد و در نهایت تولید و اشتغال افزایش یابد. ما
معتقدیم هر دو این رویکردها، رویکرد اشتباهی بودند. وی افزود: در مورد سیاست خارجی می دانستیم که نباید به آن دل بست. در بخش نرخ بهره بانکی هم دولت انتظار داشت که نرخ سود بانکی را بالا ببرد و وجوه سرگردانی که در دست مردم است به بانک ها واریز و از طریق بانک ها به تولید منتقل شود. غافل از اینکه شبکه بانکی ما ذاتا یک عیب بزرگ دارد و آن اینکه هر قدر هم که نقدینگی به آن منتقل شود راهی بخش تولید نمی شود. وی با اشاره به دو مشکل عمده شبکه بانکی عنوان کرد: دو مشکل بزرگی که بانکها دارند این است که متاسفانه منابعشان با یک سازوکارهای خاصی به راحتی در اختیار افرادی قرار می گیرد که تولید کننده نیستند. همین کسانی که جز بدهکاران بزرگ بانکی قلمداد می شوند منابع مالی بانک ها را به دست می آورند و با سفته بازی وارد بازار سوداگری تجارت زمین و ارز و سکه و غیره می کنند. این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: ایراد دومی که شبکه بانکی ایران وجود دارد اینکه متاسفانه بانک ها خودشان هم وارد فعالیت های سوداگرانه و ناسالم می شوند. این روزها بانکها با عنوان بنگاه داری معروف شده اند. در نهایت با اینکه منابع نقدینگی به بانکها تزریق شد اما بانکها
کارهای لازم را برای تخصیص منابع سرمایه به بخش تولید انجام نداده اند و نتیجه این می شود که سیاست دوم دولت هم به نتیجه نرسیده است. حجت اله عبدالملکی یادآور شد: اتفاق بد دیگری که رخ داد و در بحث تولید و اشتغال زایی بسیار موثر بود دستکاری هایی بود که در نرخ سود بانکی رخ داد و بخشی رسمی و غیر رسمی بورس در ماه های اخیر متزلزل و دچار نوسان شدید شد. این پذیرفته شده است که هر مقدار نقدینگی که وارد بازار بورس می شود بخشی از آن در بازار واقعی تولید راه می یابد. اما باز هم با افزایش منابع تولید، بورس تا حدی به زمین خورده و این به معنی سرمایه گذاری های بالقوه ای است که دولت می توانست انجام دهد اما کاری در این باره انجام نشده است. وی تصریح کرد: نوسان های شدید، اقتصاد را متزلزل و سرمایه گذار را سردرگم تر می کند و تصمیم گیری برای تولید دشوارتر است و اثرات جدی آن برای اشتغال رخ می دهد. اگر این اتفاقات مانند سیاست خارجی دولت و سیاست بانکی و نرخ سود دولت و سیاست های پولی دولت و... منجر به افزایش تولید بشود وضعیت اشتغال نیز روزهای بهتری را خواهد گذراند در غیر این صورت اتفاقی رخ نخواهد داد و حتی بیکاری هم افزایش می یابد. این
کارشناس اقتصادی در پایان اظهار داشت: در حال حاضر بخش زیادی از ظرفیت تولید در حدود 40 درصد ظرفیت ها در صنعت و کشاورزی خالی است و کار نمی کند. با یک استارت دو سه ماهه و با مهیا شدن شرایط کار می توان آمار اشتغال را بالا برد. اینکه بخواهیم مسیر بلند مدت رشد اقتصادی را به سمت بالا سوق دهیم و تغییرات نهادی مهم را مانند اصلاح بانکی و بازار سرمایه و سیاست های مالی و مالیاتی انجام دهیم یک پروسه بلندمدت است اما به صورت آنی در حد یکسال می توان در وضعیت اشتغال یک تغییر جدی ایجاد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید