تسنیم: واکنشهای به کپی ایده و سکانسهای «هفتسنگ» از سریال آمریکایی «مدرن فمیلی»، کنایه به استفاده سریال «مدینه» از یک اسپانسر مالی خاص، پخش مصاحبهای از احسان علیخانی در ابتدای اوجگیری برنامه «ماه عسل» و ادعای چند رسانه در مورد کذب بودن محتوای یکی از برنامههای امسال علیخانی و چندین و چند ماجرای ریز و درشت دیگر، سندی درست بر ادعای پایان دوران تسلط یکطرفه تلویزیون روی رسانههای دیگر بود. اتفاقاتی که تلویزیون را در ماه رمضان امسال مجبور به واکنش کرد تا نشان دهد که دیگر صحبت از تاثیرگذاری صرف تلویزیون بر سایر رسانهها به پایان رسیده است و بایداز چیزی به نام تاثیرپذیری تلویزیون از رسانههای دیگر هم صحبت کنیم. هر چند تلویزیون همچنان یگانه رسانه مقتدر جامعه ایرانی است، اما این تاثیرپذیری، حالا دیگر گزاره واقعبینانهای در مورد تلویزیون است. اتفاقی که شاید تا سالهای پیش صحبت از آن، به ادعایی بزرگنمایانه با غرض سیاسی محدود میشد. اما «ماه عسل» با وجود تمام حاشیهها کماکان موفقترین و پربیننده ترین برنامه ترکیبی تلویزیون ایران در ماه رمضان امسال بود. برنامهای که مهمترین دستاوردش برای تلویزیون ایران، به وجود
آوردن امکان ساخت یک برنامه محبوب و پرببینده بدون قالب کلیشههای معمولِ ساختِ جذابیت در تلویزیون ایران بود. ماه عسل البته، امسال غافلگیری فرمی و سبکی خاصی نداشت و در یکی دو برنامه، به ویژه آن برنامهای که علیخانی با اصرار عجیبی سعی در رضایت گرفتن از پدر یک کشته شده خیابانی داشت با انتقادات فراوانی مواجه شد اما نهایتاً توانست جایگاه سابقش را در بین بینندههای تلویزیونی سختگیر این روزها حفظ کند. اما ماه عسلی که امسال روی آنتن رفت؛ اگر قرار باشد سال بعد هم با این ترتیب برنامه ویژه لحظات قبل از افطار باشد قطعا دچار مشکلات ویژهای خواهد شد. اما در شبکه اول چه خبر بود؟ داریوش کاردان، بعد از ۵ سال به تلویزیون بازگشته بود و اجرای برنامه ویژه لحظات قبل از افطار شبکه اول را به عهده گرفته بود. برنامهای آرام و بدون حاشیه و بدون دردسر که مشتریان اندک اما ثابتی را هم پیدا کرد اما شاید برای لحظات قبل از افطار بیش از حد بدون هیجان بود. «شهر باران» البته با گلایههایی از کاردان هم همراه بود. کاردان در گفتگوهای مختلفی که با رسانهها در این روزها داشت از اسپانسر نداشتن برنامه و عدم حمایت مالی گله کرده بود. اما کاظم
احمدزاده، مجری پرسابقه تلویزیون که در همه این سالها با برنامهای ویژهای به نام «جشن رمضان» در رسانهها مطرح شده بود،با دراختیار گرفتن بهترین ساعت پخش ماه رمضان، این بار هم برنامه ترکیبی ویژه ماه رمضان را ساخته بود، اما با یک ابتکار خاص که واکنشهای فراوانی را هم برانگیخت. احمدزاده برنامهای چیده بود که هر شب آرزوهای نوشته شده یک کودک را با همکاری یک چهره مشهور برآورده میکرد. برنامهای که برخی انتقادات مبنی بر نمایشی بودن این حرکت را برانگیخت، در عین حال برنامه طرفداران زیادی هم پیدا کرده بود. سبک اجرای خاص احمدزاده که گریزی به روزهای شهرت او با زوجهای اجرایش بود هم البته برنامه را به سمت و سوی خاصی برده بود که منجر به پرسروصداشدن برنامه شد. ماجرای زنی که روزی یککیلو و نیم میخ صاف میکرد و برای هر کیلو درآمدی به اندازه ۵۰۰ تومان داشت نمایشی تکاندهنده از شرایط زندگی سخت برخی از مستمندان داشت. ۳ سال پیش، برنامه ویژه سحر ماه رمضان در شبکه اول، باعث شد این باکس خبری تقریبا مرده در تلویزیون ایران، تبدیل به یک ساعت پرطرفدار شود. اتفاقی که هر سال کممقتر از سالهای پیش دنبال شد و امسال عملا دوباره سحرها
را تبدیل به ساعت پخش کمبیننده میکرد اما این سلطانی بود که بنا داشت این وقت مرده از تلویزیون را دوباره نجات داد. برنامه سلطانی هر چند که با یک فرم ثابت هر شب اجرا میشد اما برای پرکردن ساعت آن وقت افطار قابل مدارا شده بود. ابتکار شبکه دوم در پخش برنامه ویژه سحر برای کودکان و نوجوانان امسال دیگر به بیرمقی افتاده بود و به این ترتیب برنامههای سحرهای ماه رمضان امسال تلویزیون عملاً دستاورد ویژهای نداشت. بعد از ۲۰ سال برنامهسازی، حالا دیگر برنامههای ترکیبی در تلویزیون، باید به بلوغ برنامهسازی حرفهای رسیده باشند. اما ظاهرا روند فشل تغییر سلیقهای تجربههای برنامه سازی و عدم وجود سیستم ارزشیابی مانع این امر شده است. امسال برنامههای ترکیبی تلویزیون در ماه رمضان، غیر از یک یا دو مورد خاص، چندان قابل قبول نبود.
دیدگاه تان را بنویسید