عماد افروغ: واژه ترحم در معنای لغویاش، از رحم کردن نشأت میگیرد و از این حیث نه تنها بار معنایی منفی ندار
د، بلکه بسیار هم مثبت است. اما این واژه در حوزه اصطلاحیاش و در طول گذر زمان به واژهای بدل شده که تا حدی مذموم شمرده میشود و به این ترتیب افراد از این که مورد ترحم قرار گیرند، ناراحت میشوند و دلیل اصلی ناراحتی آنها نیز بیتوجهی به قابلیتهای آنهاست و به دلیل این بیتوجهی است که فرد خود را خوار شده مییابد. رحم و به تبع آن، ترحم، قدمتی به طول سرنوشت تاریخ بشر دارد اما شرایط ساختاری جامعه از هر حیث بر آن اثرگذار است. در جوامعی با حکومتهای ایدئولوژیک شاید ترحم بیش از سایر جوامع دیده شود چرا که یکی از معانی اصطلاحی این واژه همواره خودنمایی و خودی نشان دادن است. اما تقلیل این امر به شرایط سیاسی نادرست به نظر می رسد و شرایط سیاسی در کنار وجوه زندگی فردی و اجتماعی است که معنا مییابد و از این منظر باید گفت؛ ترحم امکان بسط در بسیاری از جوامع را دارد. اما همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد،
اصطلاح ترحم به این دلیل مذموم و نادرست است که در بطن خود تاکیدی بر تظاهر و وانمود کردن دارد و تظاهر به رحم و عطوفت کردن به مردم و دیگران را مورد لطف خود قراردادن، امری است که در هر فرهنگی و با هر نگرشی نادرست است. در سیره بزرگان نیز همواره تاکید بر این بوده که کار خیر و نیک را شبانه و به صورت مخفیانه انجام دهند و به نوعی انفاق یا گذشت مدنظر بود نه ترحم. از منظر جامعهشناسی اما این امر را میتوان تحت عنوان «فقرپنداری»، که گونه ای سنخ اجتماعی تلقی می شود، بیان کرد. فقرپنداری به عملی گفته میشود که نه تنها کمکی به ریشهکن شدن فقر نمیکند، بلکه به افراد فقیر، احساس فقیر بودن دست داده و آنان را نیز شرمسار میکند. اتفاقی که در نمایش تلویزیونی مراسم عروسی کمیته امداد، بر خلاف مراسم ازدواج دانشجویی رخ میدهد. افراد در این مراسم نه تنها شاد نیستند، بلکه به دلیل مورد ترحم واقع شدن، ناراحت هم هستند و ترحم کردن نیز زیر عنوان چنین امری قرار میگیرد. به این ترتیب برای آنکه بتوان درک درستی از واژه ترحم به دست داد و در واقع معانی نادرست آن را از بین برد، باید معنای اصطلاحی این واژه را تغییر داد و تظاهر و خودی نشان
دادن را از آن حذف کرد. با این کار میتوان هرچه بیشتر به معنای لغوی و واقعی این واژه نزدیک شد.
دیدگاه تان را بنویسید