تصاویر و صوت /شب شعر اشک قلم برگزار شد

عقیق : شب شعر آیینی اشک قلم به همت دبیرستان ثامن الائمه و پایگاه اطلاع رسانی محافل مذهبی(عقیق) با حضور ده ها نفر از ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت شب گذشته، برگزار شد.

در این مراسم چهره هایی چون استاد علی انسانی، حاج محمود ژولیده، حجت الاسلام حسین دانی، استاد ترابی، محمد سهرابی، رسالت بوذری، حنیف طاهری، حامد عسگری و دیگر شاعران و ذاکران اهل بیت حضور داشتند .

این مراسم با اذان حاج محمود ژولیده آغاز شد و سپس حاضران به اقامه نماز جماعت پرداختند .

در آغاز برنامه، پس از قرائت اشعار توسط چند تن از اساتید، تعدادی از دانش آموزان و فارغ التحصیلان دبیرستان ثامن الائمه به شعر خوانی پرداختند و پس از هر شعر نکاتی توسط محمد سهرابی و حامد عسکری درباره اشعار، به آنها تذکر داده شد. از جمله این شاعران جوان می‌توان به «امیرحسین مسجد سرایی»، «عبدالرضا ساداتی‌فرد»، «علی مسعودیان»، «علی حضرتی» و «امیرمحمد وندی» اشاره کرد . پس از پایان شعرخوانی دانش آموزان، برخی دیگر از شاعران آئینی مانند محمد بیابانی و هادی ملک پور اشعاری را در وصف سیدالشهدا و حادثه کربلا قرائت کردند که با استقبال حاضران مواجه شد . هادی ملکپور دبیر سرویس شعر آئینی سایت عقیق، پس از شعرخوانی خود به معرفی این بخش تازه تاسیس سایت عقیق پرداخت و از همه هم صنفان خود خواست تا عقیق را در فعالیت بهتر در حوزه شعر آئینی یاری کنند.

نهضت خونین عاشورا رهین زینب است

حاج هوشنگ ترابی، شاعر و یکی از پیرغلامان اهل بیت (ع) به عنوان یکی از سخنرانان مراسم گفت: امسال اول عاشورا به کربلا مشرف شدم؛ تصمیم داشتم در آن مکان مقدس اگر خدا همتی کند، چندین شعر در وصف سیدالشهداء (ع) و حضرت زینب (س) بسرایم، اما با محو شدن در مسئله عاشورا و قتلگاه، خیمگاه، گودال قتلگاه امام حسین (ع)، این مهم محقق نشد

وی اضافه کرد: آنقدر واقعه عظیم کربلا و حوادث و اتفاقاتی که بر سر حضرت زینب (س) آمده بود، ذهنم را درگیر کرد که تنها توانستم چندین بیت شعر بگویم .

نهضت خونین عاشورا رهین زینب است

سرخی این پرچم از خون جبین زینب است

گر به دست آری تو دامانش، مده آسان به کف

عروة الوثقای تو حبل المتین زینب است

ورود استاد انسانی میهمان ویژه این مراسم استاد علی انسانی، شاعر و مداح با اخلاص اهل بیت بود که در این مراسم حاضر شد . همزمان با آغاز سخنرانی ایشان، رسالت بوذری نیز وارد مجلس شد که به دعوت حاج علی انسانی در جایگاه نشست. استاد انسانی پس از استماع شعر تعدادی از جوانان، نکاتی را بیان کرد که در ادامه می توانید بخشی از گفته های ایشان را بخوانید .

اولا باید تشکر کنم از بانیان این مراسم که به فکر تشویق شاعران جوان افتادند، این موضوع آنقدر مهم است که امشب با وجود مشغله‌ها، بنده به اینجا آمدم.

ماجرای خانه دادن به شاعران!

آن کس که حس سرایندگی را در خود احساس کرده، باید تاوان شعر گفتن را بدهد. متاسفانه امروز از شاعران حمایت نمی شود و این شرایط را سخت کرده است. ما در این سال ها زحمت ها کشیدیم، تلفن ها زدیم، رو ها انداختیم به مسئولین تا از شاعران جوان حمایت کنند و مثلا وامی به آنها بدهند. یک و سال و نیم بعد مبلغ ناچیزی برای تعداد زیادی شاعر گذاشتند با شرایط عجیب. در جای دیگری قرار بود به شعرای جوان خانه بدهند، شرایطش را که گفتند همه شان مایوس شدند. برای کار آنها رباعی طنزی ساختم، البته خوب است بدانید که طنز از مشکل ترین نوع شعرهاست، طنز شعری است که لب را بخنداند، دل را بگریاند، مغز را به تفکر وا دارد و گرنه هجو و مطایبه و..است. حالا آن رباعی را برای شما می خوانم:

ای دوست تو بی نیازم از عالم کن/ آزاد مرا ز دست رنج و غم کن

گفتی که لکل بیت بیتٌ فردا / یک بیت بده، سه بیت آنجا کم کن!

بعضی خشک و تر را با هم سوزاندند

اخیرا عده ای سروده هایی ارائه کرده اند که مثلا می خواستند حرف درستی بزنند ولی با درشتی توام بوده، آنها در وادی سینه زنی تر و خشک را با هم سوزاندند و مثلا می گویند: چرا می گویید سگ حسینیم؟ امام حسین سگ نمی خواهد! باشد، امام حسین(ع) سگ نمی خواهد، ولی من می توانم بگویم که آقا من نمی توانم به مراتب انسانیت برسم، آقا من را سگ در خانه ی خود حساب کنید، شیخ عباس قمی با آن همه تالیفات چه گفته؟ شیخ نصیرالدین طوسی چه گفته است؟

خون احساس اگر به رگ باشد/ مقصد از سگ وفای سگ باشد

تو بگو یار خود خطاب کند/کاشکی سگ مرا حساب کن

خاک او داده آب بر رویم/نه سگ او، سگ سگ اویم

هلالی جغتایی را به جرم تشیع و حب امیرالمومنین کشتند، آن شاعر در یک مرثیه بلند میگوید :

سگ اصحاب چهار یارم من/ علی و فاطمه، حسین و حسن

ما بر این نکته باور عمیق داریم که حب امام حسین(ع)، سریع ترین راه رسیدن به خداست.

روزگاری بوی محبت اهل بیت اگر از یک خانواده می شنیدند، خون آن خانواده حلال بود.

رصد شیعه کمیت اسدی داده نشان/هیچ منظومه چو او نیّر و نور افشان نیست

اهل بیت شاعری می خواستند که تا پای جان خود پای اهل بیت بایستند، و پشتییان اهل بیت(ع) باشد.

دعبلا، زنده دلا، خیز هلا، شعر بگو/ دار بر دوشی و آوارگی و زندان نیست

ا مروزه از شاعران اهل بیت تقدیر می کنند، سکه می دهند، تجلیل می کنند. ما همه گونه باید سپاسگزار این شاعران رنجدیده اهل بیت باشیم، آنها تره را خورده اند، کره به ما رسیده.

شاعر نمی تواند شعر دیگران را ندیده باشد و شعر بگوید .

باش غواص بزن غوطه گوهر آر بکف / تا نگویند به سامان سخن عمان نیست

مدد روح قدس کو که دمد رود به طبع/ و رنه شاعر شدن ازداشتن دیوان نیست استاد انسانی در پایان سخنان خود اشعاری را به مناسبت اربعین حسینی خواند و برای دقایقی به روضه خوانی پرداخت که باعث شد مجلس نورانینت بیشتری بگیرد.

صوت روضه خوانی حاج علی انسانی

دریافت

در ادامه برنامه، محمد سهرابی از شاعران مطرح آیینی، چند شعر خود را قرائت کرد:

شد ز نام دگران گرچه مُكَدَر گوشم / خورد از نام علي قند مُكَرر گوشم

هركسي نام تورا بُرد شنيدم به دو گوش / ميبرد فيض زبان را دو برابر گوشم

گوش اِستاده ام از كودكي ام نام تورا / زان اقامه كه ز لب ريخت پدر در گوشم

گوش چپ نيست كم از راست كه در ميلادم / دو سِري خورده مِي از نام علي هر گوشم

من ز هر لب طلب نام علي داشته ام / نيست امروز بدهكار كسي گر گوشم

نام آن تيغِ پُر از آب به گوشم خورده است / گوش ماهي نشد اين قدر كه شد پَر گوشم

بيتي از "قصري"ِ شيرين سخن آمد در ياد / كه از آن بيت به شوق تو سراسر گوشم

"قصري"از شوق غلامي شده يك پارچه گوش / قنبري كو كه دو صد حلقه كُنَد در گوشم

شعر دیگری که محمد سهرابی قرائت کرد:

گر شود کافه ی مردم به حساب آلوده/ قهوه ی چشم تو فالی ست به خواب آلوده

زودتر می شکند توبه ی خشک از آن روی/ سر سجاده کنم لب به شراب آلوده

زیر سنگ است به عشق تو علی جان دستم/ که عقیق یمنی شد به رکاب آلوده

نام ما را بنویسید به ایوان نجف/ نشد از نام سگ کهف، کتاب آلوده

دامن عصمتم از گَرد عبادت پاک است/ نشود بنده ی حیدر به ثواب آلوده

معنی از خیر گذشتن به درش بگذر باز/ حیف از آن لب که بگردد به عتاب آلوده

توصیه هایی برای شاعران جوان

در این مراسم محمد سهرابی، شاعر آئینی، به سرایش اشاره و با تأکید بر استفاده از کلمات فارسی و به کار نبردن دستور زبان عربی در اشعار فارسی به دانش‌آموزان و شاعران جوان آئینی و عاشورایی متذکر شد، شاعرانی که در قصیده گفتن، موفق هستند، در سایر حوزه‌های شعر هم موفق خواهند بود .

وی با اشاره به این مطلب که قرار نیست همه سیاه مشق‌های شاعر کتاب شود، ادامه داد: شاعران جوان باید به مطالعه کردن توجه ویژه‌ای داشته باشند، همچنین شعری موفق خواهد بود که از جان شاعر بجوشد یعنی شعر باید جان شاعر جوان شود .

سهرابی ادامه داد: شاعران جوان، زبان شعرشان را به زبان امروز نزدیک کنند و به زبان روز صحبت کنند چراکه این روش پسندیده‌تر و شعرشان ماندگارتر می‌شود .

این شاعر آئینی گفت: شاعر نمی‌تواند هر جا که شعر می‌رود، ضمیمه شعرش باشد و از آن دفاع کند، بلکه شعر باید آنقدر رسا و جامع باشد که اگر هر کجا رفت و سینه سپر کرد، بتواند از خودش دفاع کند .

وی اضافه کرد: خوشبختانه اکنون در کشور افرادی هستند که به اشعار نوقلمان و شاعران جوان بهاء می‌دهند اما در گذشته اینگونه نبود یعنی در زمان کودکی ما، اگر شعری توسط شاعر جوانی سروده می‌شد، گوش شنوایی وجود نداشت که شعرهایمان را برای آن بخوانیم اما اکنون این محافل ادبی برای حمایت و ارزش نهادن به شاعران جوان در اقصی نقاط کشور برگزار می‌شود .

صوت شعر خوانی محمد سهرابی

دریافت

در ادامه حامد عسکری، مجری و شاعر برنامه که اهل روستای زلزله زده بم است، به مناسبت 5 دی که سالروز حادثه دلخراش بم است، شعری را که در محضر مقام معظم رهبری نیز خوانده بود را قرائت کرد:

داغ داريم نه داغـی كه بر آن اخم كنيم

مرگمان باد اگر شكوه ای از زخم كنيم

مرد آن است كه از نسل سياوش باشد

"عاشقی شيوه‌ی رندان بلا كش باشد "

چند قرن است كه زخمی متوالی دارند

از كويــر آمده‌ها بغض سفالـــــــی دارند

بنويسيد گلــــو هــــای شما راه بهشت

بنويسيد مرا شهر مرا خشت به خشت

بنويسيد زنـی مُرد كــــه زنبيل نداشت

پسری زير زمين بود و پدر بيل نداشت

بنويسيد كه با عطر وضو آوردند

نعش دلدار مرا لای پتــو آوردند

زلفها گرچه پر از خاک و لبش گرچه كبود

"دوش مــی‌آمد و رخساره بر افروخته بود

خوب داند كه به اين سينه چه ها می گذرد

هر كه از كوچه ی معشوقه ما می گذرد

بنويسيد غـــم و خشت و تگرگ آمده بود

از در و پنجره‌ ها ضجـــه‌ی مرگ آمده بود

شهر آنقدر پريشان شده بود از تاريخ

شاه قاجار بـــه دلداری ارگ آمده بود

با دلی پر شده از زخـــم نمک می‌خورديم

دوش وقت سحر از غصه ترک می‌خورديم

بنويسيد كـــه بم مظهر گمنامی ‌هاست

سرزمين نفس زخمی بسطامی‌هاست

ننويسيد كـــه بـــم تلـــی از آواره شده است

بم به خال لب يک دوست گرفتار شده است

مثل وقتی كه دل چلچله‌ای می‌شكند

مرد هـــم زير غــــم زلزله‌ای می‌شكند

زير بارِ غــم شهرم جگـرم می سوزد

به خدا بال و پرم بال و پرم می‌سوزد

مثل مرغی شده‌ دل در قفسی از آتش

هــــر قدر اين ور آن ور بپرم مـــی‌سوزد

بوی نارنج و حناهای نكـــوبيده بخيـــــــر!

که در اين شهر ِ پر از دود سرم می‌سوزد

چاره‌ای نيست گلم قسمت من هم اين است

دل بـــــه هـــر سرو قدی مـی‌سپرم می‌سوزد

الغرض از غـــــم دنيــا گله‌ای نيست عزيز!

گله‌ای هست اگر، حوصله‌ای نيست عزيز!

ياد دادند به ما نخل ِ كمر تا نكنيم

آنچــــه داريــم ز بيگانه تمنا نكنيم

آسمان هست، غزل هست، كبوتر داريم

بايد اين چـــادر ماتـــــــــــم زده را برداريم

تن ترد همه ی چلچله ها در خاك و

پای هــــر گور، چهل نخل تنـاور داريم

مشتی از خاک تو را باد كه پاشيد به شهر

پشت هــر حنجــــــــره يک ايرج ديگر داريم

مثل ققنــــوس ز ما باز شرر خواهد خاست

بم همين طور نمی‌ماند و بر خواهد خاست

داغ ديديم شما داغ نبينبد قبول!

تبــری همنفس باغ نبينيد قبول!

هيـــچ جای دل آباد شما بـــــم نشود

سايه‌ی لطف خدا از سر ما كم نشود

گاه گاهی به لب عشق صدامان بكنيد

داغ ديديــــم اميــد است دعامان بكنيد

بــم به اميد خدا شاد و جوان خواهد شد

"نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد "

شعر دیگری که حامد عسکری خواند:

چرا این شهر بی دروازه مونده

کتاب عشق بی شیرازه مونده

اگه ده سال ازاین ماتم گذشته

چرا داغ دل ما تازه مونده

الهی غربت ساقی نبینی

الهی درد مشتاقی نبینی

الهی بالای عکس نگارت

بمیری و هو الباقی نبینی

صوت شعر خوانی حامد عسگری

دریافت

پس از پایان شعر خوانی، کربلایی حنیف طاهری نیز به مجلس وارد شد و برای دقایقی به ذکر مصیبت پرداخت. مداحی این ذاکر جوان و توانمند کشور نیز بسیار مورد استقبال حاضران قرار گرفت و صفای دوچندانی به مجلس داد.

صوت مداحی کربلایی حنیف طاهری

دریافت

در پایان مراسم، حاضران میهمان سفره اطعام اهل بیت شدند و هیئت داوران نفرات برگزیده را معرفی کردند و با اهدای جوایزی از آنها تقدیر شد.

تصاویر کامل این مراسم