نشانه کامل بودن عقل چیست؟
دین کامل و متعالی اسلام برای انسان و جایگاه او در نظام آفرینش بالاترین ارزش و مقام را قائل است و برجستهترین ویژگی اش را «عقل» میداند، به گونهای که مدار سعادت وشقاوت او را تعقل و تفکر دانسته است.
حوزه: منابع دینی ما سرشار از بیان ویژگیهای انسان کامل است و عقل به عنوان نماد انسانیت دارای خصوصیاتی است که در روایتی از امام رضا (ع) به آن اشاره شده است. امام رضا علیه السلام فرمود: عقل هیچ شخصی كامل نمي شود مگر در او ده امتياز باشد: 1- اميد به خير و نيكى از او وجود داشته باشد . 2- مردم از شر او در امان باشند. 3- كار خوب كم ديگران را زياد مىانگارد. 4- كار خوب زياد خود را كم می شمارد. 5- از تقاضا و درخواست نيازمندان خسته نمي شود. 6- در طول زندگى از طلب علم ملول نميگردد. 7- فقر در راه خدا برايش از ثروت بهتر است. 8- نزد او خوارى در رابطه با خدا از عزت در ارتباط با دشمن خدا محبوبتر است. 9- گمنامى برايش لذت بخشتر از شهرت است . 10-سپس فرمود: آیا می دانید که دهمى چیست ؟ حضار پرسیدند : دهمى چيست؟ آن حضرت فرمود: دهمى اين است كه با هر كس برخورد كرد بگويد او بهتر از من و پرهيزكارتر از من است زيرا مردم دو نوعند، يك دسته واقعا بهتر و پرهيزكارتر از او هستند و يك دسته بدتر و پستتر. وقتى شخصى را ديد كه از او بدتر و پستتر است بگويد شايد خوبى او در باطن است و پنهان بودن خوبيش به نفع اوست و خوبى من آشكار است كه شاید اين به ضرر من است. اما وقتى كسى را ديد كه از او بهتر و پرهيزگارتر است در مقابلش تواضع مي نمايد تا به او برسد اگر چنين بود مقامى ارجمند يافته و به نيكى ياد مىشود و برتر از اهل زمان خويش مي گردد. و اما متن روایت: قال الرضا ع لَا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى تَكُونَ فِيهِ عَشْرُ خِصَالٍ- الْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ- يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ- وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ- لَا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَيْهِ- وَ لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ- الْفَقْرُ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنَى- وَ الذُّلُّ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فِي عَدُوِّهِ- وَ الْخُمُولُ أَشْهَى إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ-ثُمَّ قَالَ ع الْعَاشِرَةُ وَ مَا الْعَاشِرَةُ- قِيلَ لَهُ مَا هِيَ قَالَ ع لَا يَرَى أَحَداً إِلَّا قَالَ- هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَتْقَى- إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ رَجُلٌ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى- وَ رَجُلٌ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى- فَإِذَا لَقِيَ الَّذِي شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى- قَالَ لَعَلَّ خَيْرَ هَذَا بَاطِنٌ وَ هُوَ خَيْرٌ لَهُ- وَ خَيْرِي ظَاهِرٌ وَ هُوَ شَرٌّ لِي- وَ إِذَا رَأَى الَّذِي هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى- تَوَاضَعَ لَهُ لِيَلْحَقَ بِهِ- فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ عَلَا مَجْدُهُ- وَ طَابَ خَيْرُهُ وَ حَسُنَ ذِكْرُهُ وَ سَادَ أَهْلَ زَمَانِه. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج75، ص: 336
دیدگاه تان را بنویسید