کتک خوردن زن از شوهرش به خاطر جراحی زیبایی! +عکس
مسافر اروپا وقتی به خانه اش در ایران بازگشت زنی را دید که نمیشناخت و وقتی راز عجیب را شنید شوکه شد.
روزنامه خراسان: مسافر اروپا وقتی به خانه اش در ایران بازگشت زنی را دید که نمیشناخت و وقتی راز عجیب را شنید شوکه شد. او آن قدر عصبانی شده بود که به خندههای زن توجهی نکرد و او را به باد کتک گرفت. چندی قبل زن جوانی که به شدت از سوی شوهرش کتک خورده بود به بیمارستان منتقل شد و دختر جوان که مادرش را همراهی میکرد با گریه ادعا کرد پدرش این بلا را سر مادرش آورده است.
این صحنه درحالی رخ داده بود که چسب روی بینی زن جوان نشان از عمل زیبایی او داشت. زن جوان از ناحیه بینی و فک دچار شکستگی شده بود و درد زیادی را تحمل میکرد که پزشکان دست به کار شدند و پس از تزریق چند داروی آرام بخش شروع به درمان زن کردند. زندگی عاشقانه زن جوان که منیر نام دارد پس از درمان به ماموران که به بیمارستان پا گذاشته بودند، گفت: سالها قبل برای دیدن خواهرم به کشور ایتالیا رفتم و در هواپیما با مرد شیک پوشی که امیر نام داشت آشنا شدم. وی افزود: خانواده ام وضعیت مالی خوبی دارند و در سفر ایتالیا یک بار با امیر ملاقات کردم و در آن جا متوجه شدم او مدیر یک شرکت خصوصی است و شرایط مالی خوبی دارد، اما وضعیت مالی امیر برای من مهم نبود و تنها رفتار و شیک بودنش مرا دل باخته خودش کرد. این زن ادامه داد: بعد از یک ماه به ایران بازگشتم و به دیدن امیر رفتم، پس از مدتی با توجه به شناخت بیشتر همدیگر تصمیم به ازدواج گرفتیم، امیر همراه خانواده اش به خواستگاری ام آمد و خانواده ام نیز با توجه به صحبتها و تحقیقاتی که خودشان کرده بودند به این خواستگاری جواب مثبت دادند و با هم ازدواج کردیم. همه چیز خوب پیش میرفت، امیر کمی بداخلاق بود، اما مرد خوبی بود و کمتر با هم مشکل داشتیم و پس از چند سال دخترانم به دنیا آمدند، در ۳۹ سالگی صاحب دو دختر بودم و به خاطر زایمانهای سختی که داشتم مدتی بعد دچار افسردگی شدم. منیر به سختی ادامه داد: رفتارهای امیر تغییر کرده بود و بدخلقی میکرد، اما هیچ وقت دست بزن نداشت، برای درمان افسردگی ام با راهنمایی شوهرم به سراغ یک مشاور رفتم که دکترم پیشنهاد داد خودم را مشغول ورزش کنم و تصمیم بر آن شد که برای سرگرم شدن و رهایی از فکر و خیالهای منفی ورزش کنم. شوهرم نیز پذیرفت و در یک باشگاه ورزشی ثبت نام کردم آن جا دوستان زیاد و خوبی پیدا کردم و با توجه به این که بچههایم بزرگ شده بودند در زمان سفرهای خارجی شوهرم نگرانی ام کمتر بود و بیشتر با دوستانم بودم و ورزش میکردم. منیر گفت: دوستانم عملهای زیبایی کرده بودند و پیشنهاد دادند تا من هم برای سورپرایز کردن شوهرم عمل زیبایی کنم به همین خاطر منتظر ماندم تا شوهرم به یک سفر خارجی طولانی مدت برود تا من در فرصت مناسب این عمل زیبایی را انجام دهم. از قبل هماهنگیها انجام شد و تصمیم بر آن شد که عمل جراحی زیبایی بینی، پلک و گونههایم را انجام دهم و روزی که شوهرم به ماموریت کاری سه هفتهای به خارج از کشور رفت من نیز زیر تیغ جراح زیبایی رفتم. کتک کاری سه هفته از عمل زیباییام گذشت و روی بینیام چسب داشتم و روی صورتم هنوز کبودی بود تا این که شوهرم به خانه بازگشت، امیر وقتی مرا دید ابتدا فکر کرد که من تصادف کرده ام و گفت چرا درباره تصادف حرفی نزدی که من با لبخند گفتم نمیخواستم ناراحتت کنم که در همین لحظه دختر بزرگم از اتاقش بیرون آمد و با خنده گفت که تصادف کجا بود؟! مامان عمل زیبایی کرده است. وقتی صحبت دخترم تمام شد و من با لبخند منتظر خوشحالی شوهرم بودم در چهره اش عصبانیت را دیدم او مرا به باد کتک گرفت به حدی که بینی و فکم شکسته شد و همسایهها به دادم رسیدند وگرنه معلوم نبود چه بلایی سرم بیاید. شکایت از شوهر منیر که روی تخت بیمارستان بود گفت: دیگر امنیت جانی ندارم و شاید دیگر صورتم درست نشود، از شوهرم شاکی هستم و میخواهم از او جدا شوم. بدین ترتیب ماموران وارد عمل شدند و به سراغ امیر رفتند و او را دستگیر کردند که امیر در دفاع از خود به ماموران گفت: من، همسر و فرزندانم را دوست دارم و حتی عاشق زنم هستم و روز اول که با منیر آشنا شدم به چهره اش علاقهمند شدم و پس از آن بود که رفتارش مرا شیفته خودش کرد. وی افزود: قبول دارم برخی اوقات بد اخلاقی میکنم، ولی وقتی از سفر آمدم ابتدا فکر کردم همسرم تصادف کرده است و کلی ناراحت شدم، اما وقتی شنیدم همسرم عمل زیبایی کرده است عصبانی شدم، چون هیچ وقت دوست نداشتم تغییری در چهرهاش ببینم و دیگر کنترلم را از دست دادم. مرد جوان ادامه داد: مجازات را میپذیرم و هر خسارتی باشد میپردازم، اما حاضر به جدایی از همسرم نیستم، چون او را دوست دارم و نمیخواهم دخترانم در نوجوانی طعم جدایی ما را بچشند. پزشکی قانونی کارشناسان پزشکی قانونی برای منیر طول درمان دادند و شکستگی بینی و فک نیز تایید شد و بازپرس پرونده برای امیر پرداخت دیه و مجازات را خواستار شد. سه ماه بعد از این ماجرا امیر و منیر به دادسرا رفتند و زن جوان که از شکایت خود گذشته بود، گفت: من قبول دارم که اشتباه کردم و باید برای عمل جراحی زیبایی از همسرم مشورت میگرفتم و وقتی صحبتهای امیر را شنیدم به اشتباه خودم پی بردم، من عاشق امیر و بچههایم هستم و شکایتم را پس میگیرم و قرار شد با هم به زندگی ادامه دهیم.
دیدگاه تان را بنویسید