سرقت مسلحانه ۵/ ۱ میلیون تومانی از رایزن سفارت ژاپن
پسر فوتبالیست و همدستش که دست به سرقتهای مسلحانه میزدند در جریان تحقیقات پلیس بازداشت شدند. متهم در گفتگو با خبرنگارما، انگیزهاش را از دست بردن به اسلحه شرح داد.
روزنامه جوان: پسر فوتبالیست و همدستش که دست به سرقتهای مسلحانه میزدند در جریان تحقیقات پلیس بازداشت شدند. متهم در گفتگو با خبرنگارما، انگیزهاش را از دست بردن به اسلحه شرح داد. به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۲۲شامگاه چهارشنبه ۱۱مهرماه بود که به مأموران پلیس تهران خبر دادند دو سارق مسلح تیباسوار پس از ضرب و جرح مرد خارجی کیف وی را سرقت کرده و از محل گریختهاند. با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس به محل حادثه در خیابان مقدس اردبیلی در شمال تهران اعزام شدند. بررسیهای مأموران نشان داد مرد زخمی که از سوی دو مرد مسلح مورد دستبرد قرار گرفتهاست رایزن سیاسی سفارت ژاپن در ایران بوده که از ناحیه سر زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل شده است. بدین ترتیب مأموران برای تحقیق راهی بیمارستان شدند.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: من رایزن سیاسی سفارت ژاپن هستم. لحظاتی قبل داخل خیابان به صورت پیاده به طرف خانهام در حرکت بودم که متوجه شدم خودروی سواری در تعقیب من است. خیابان خلوت بود و من هم به راهم ادامه دادم تا اینکه خودروی تیبا جلوی من توقف کرد و دو مرد جوان که یکی از آنها مسلح به کلت کمری بود از خودرو پیاده شدند و راه مرا سد کردند. مردی که اسلحه در دست داشت با زبان انگلیسی با من شروع به حرف زدن کرد و گفت: کیف دستیام را به آنها تحویل بدهم. من در مقابل آنها مقاومت کردم که مرد جوان به طرف من حمله کرد و با ته اسلحه به سرم ضربهای محکم وارد کرد به طوریکه سرم زخمی شد و گیج شدم. پس از این آنها کیفم را که داخل آن یک و نیم میلیون تومان پول نقد به همراه مدارک شناساییام بود سرقت کردند و با خودرو به سرعت از محل گریختند.
پس از طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان زبده پلیسآگاهی به دستور قاضی نصرتی، بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی سارقان مسلح رایزن سفارت ژاپن وارد عمل شدند. در حالی که تحقیقات درباره این پرونده ادامه داشت مأموران پلیس با شکایت تازهای از سارقان مسلح روبهرو شدند که حکایت از این داشت این بار سارقان تیبا سوار پس از گذشت چند ساعت از سرقت کیف رایزن سفارت ژاپن در ساعت۲ بامداد دوازدهم مهرماه با تهدید اسلحه خودروی پورشه گرانقیمتی را سرقت کردهاند.
شاکی گفت: همراه دوستم با خودروام در یکی از خیابانهای شمالی تهران در حال رانندگی بودم که خودروی سواری تیبایی راه ما را سد کرد. وقتی توقف کردم مرد جوانی که کلت کمری در دست داشت از خودرو پیاده شد و تهدید کرد از خودرو پیاده شویم. ما از ترس پیاده شدیم که تیری به جلوی پای ما شلیک کرد و بعد هم سوار بر خودروام شد و حرکت کرد و همدستش هم پشتسر او حرکت کرد و به سرعت از محل دور شدند. پس از این مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینکه دریافتند سارقان مسلح روز ۱۳مهرماه در پمپبنزینی حوالی پردیس بومهن هنگام بنزین زدن خودروی ماکسیمای سرقتی با راننده خودروی دیگری درگیر شده و وی را با کلت کمری تهدید کردهاند.
بدین ترتیب مأموران راهی پمپبنزین شدند و با بررسی دوربینهای مداربسته آنجا چهره دو متهم را بدست آوردند و در نهایت پس از انجام تحقیقات تخصصی مخفیگاه آنها را در حوالی پردیس شناسایی و دو متهم را بازداشت کردند. متهمان صبح دیروز به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند و به جرم خود اقرار کردند. در ادامه دو متهم به دستور قاضی نصرتی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفتند. گفتگو با متهم ردیف اول
- خودت را معرفی کن؟ - رامین هستم ۳۰ سال سن دارم. - سابقه داری؟ - نه. - معتادی؟ - من ورزشکارم، اما چند ماهی است به خاطر مشکلاتی که دارم تریاک مصرف میکنم. - چه ورزشی؟ - در دوران نوجوانی به صورت حرفهای فوتبال بازی میکردم و در تیمهای مطرحی، چون صبا، هما و پاس بازی کردهام. - چرا ورزش حرفهای را ادامه ندادی؟ - مادرم دوست داشت درس بخوانم و من هم از فوتبال حرفهای کنارهگیری کردم. - درس خواندی؟ - بله لیسانس گرفتم و در مقطع کارشناسی ارشد هم در تهران قبول شدم و سه ترم هم خواندم و فقط پایان نامهام مانده بود که ازدواج کردم و بعد از آن ادامه تحصیل ندادم. - شما که هم ورزشکار بودی و هم تحصیلکرده چه شد که سارق مسلح شدی؟ - از من کلاهبرداری کردند و بدهکار شدم که این تصمیم و گرفتم. - توضیح بده؟ - پس از اینکه ازدواج کردم در بنگاه املاکی شروع به کار کردم. ۱۰۰میلیون تومان سرمایه داشتم که از مرد دلالی دو قطعهزمین خریدم. وقتی خواستم بفروشم متوجه شدم زمینها جزو اراضی محیطزیست است و فهمیدم که دلال سرم کلاه گذاشته است. پس از آن از بنگاه املاک بیرون آمدم و انباردار مؤسسه مالی شدم، اما آنجا هم حق مرا خوردند که از آنجا هم بیرون آمدم و بیکار شدم و با دوستم تصمیم به سرقت مسلحانه گرفتیم. - همدستت را میشناختی؟ - بله، زمانی که در بنگاه املاک کار میکردم با او دوست شدم. - اسلحه را از کجا تهیه کردی؟ - به مبلغ ۲ و نیم میلیون تومان خریدیم. - میدانستی مردی که از او سرقت کردی رایزن سفارت ژاپن است؟ - نه، فکر کردم افغانی پولداری است. - پورشه را چه کار کردی؟ - قرار شد پورشه را رها کنیم، اما یکی از دوستانم گفت که صاحب آن آگهی داده و برای پیدا کردن خودرواش مژدگانی ۵۰میلیون تومانی تعیین کرده است. قرار شد او با نقشه صوری پورشه را تحویل صاحبش بدهد و مژدگانی را بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید