پیشگویی مهدوی پیامبر (ص) در خطبه غدیر
گویى پیامبر (ص) از نیت منافقان خبر داشت که نخواهند گذاشت سنت نبوى به امامت علوى اتصال یابد و کسى جز حضرت مهدى (عج) نخواهد توانست این آتش شعله گرفته از سقیفه را، با خنکای عدالت مهدوى خاموش کند.
خبرگزاری فارس: واقعه غدیر یکى از رویدادهاى مهم تاریخ اسلام است. غدیر براى حضرت على (ع) مانند بعثت براى رسول خدا (ص) است. جنبههاى تاریخى و سیاسى و حقوقى غدیر از زاویه عقل و نقل قابل بررسى و تحقیق است، اگر چه در طول تاریخ صدها شرح و تفسیر در موضوعات تاریخى و مباحث استدلالى امامت آن به رشته تحریر درآمده است، اما از جنبه حقوقى و محتواى اجرایى کمتر مورد توجه واقع شده است.
غدیر وصیتنامه اجرایى پیامبر (ص)
از آنجا که اسلام داراى یک نظام و سیستم جامع هدایتى با کلیه ملزوماتش بوده، لذا جلوه حقیقى اجرایى آن بعد از زمان رسالت پیامبر اسلام (ص) از غدیر انتظار مىرفت، ولى صد افسوس که این آرزو جامه عمل نپوشید.
غدیر جدا از جنبه هاى گوناگون، از جنبه وصیتى نیز قابل توجه است. بیان رسول خدا (ص) در آخرین لحظات زندگى نسبت به اسلام و احکام آن، حکم یک وصیتنامه را دارد و قاعده وصیت این است که به اهمّ موضوعات اشاره شود و با اجراى موضوعات اصلى، جزئیات خواه ناخواه اجرا خواهد شد.
توجه به آغاز و انجام هدایت الهى
در وصیتنامه الهى غدیر، رسول خدا (ص) پس از توجه دادن به عظمت توحید، مسأله اساسى دیگرى را که امامت و ولایت امامان بعد از خود است مطرح مىکند. سپس به جایگاه حضرت على (ع) در اسلام و همچنین خودش اشاره مىنماید. آنگاه از آخرین وصى خود یعنى حضرت مهدى (عج) سخن مى وید که این قسمت از پیام رسول خدا (ص) قابل توجه است.
دقت در این وصیت الهى این مطلب را آشکار مى نماید که نبى مکرم اسلام (ص) به آغاز و انجام هدایت دین توجه بیشتر دارد. یعنى اگر هدایت جامعه بعد از رسالت با امامت و ولایت حضرت على (ع) آغاز مىشود، به طور قطع و یقین سرانجامش از آنِ حضرت مهدى (عج) است.
مشخصات حکومت مهدوى در غدیر
در این پیام مشخصات حکومت مهدوى - که صورت عملى حکومت علوى است- بیان مىشود که دقت در هر یک از فرازهاى این قسمت از خطبه این حقیقت را آشکارا بیان مىکند.
رسول اکرم (ص) خطاب به حاضران این گونه مىفرمایند:
اى مردم! آخرین هادى این امت مهدى از ماست و فرزند من است. با این ویژگىها:
۱- آگاه باشید که او بر همه دینها غالب آمده و حقیقت دین اسلام را ظاهر خواهد کرد.
۲- آگاه باشید که او از ظالمین و ستمکاران انتقام مىگیرد.
۳- آگاه باشید که او تمام دژهاى مستحکم را فتح کرده و همه را ویران خواهد کرد.
۴- آگاه باشید که او نظام شرک را برچیده و نظام هدایت را جایگزین خواهد کرد.
۵- آگاه باشید که او انتقامگیرنده از خون به ناحق ریخته اولیا خدا است.
۶- آگاه باشید که او یاور و حامى دین خدا است.
۷- آگاه باشید که او بهرهگیرنده دریاى ژرف حقایق است.
۸- آگاه باشید که او مشخصکننده فضیلت هر صاحب فضل و جهالت هر جاهل است.
۹- آگاه باشید که او انتخابشده و برگزیده خداوند است.
۱۰- آگاه باشید که او وارث همه علوم است و بر آنها احاطه و اشراف دارد.
۱۱- آگاه باشید که او خبردهنده از جانب خداوند و بیانگر مراتب ایمان و استوار کننده آیات الهى است.
۱۲- آگاه باشید که او رشید و استوار در صراط مستقیم است.
۱۳- آگاه باشید که همه امور به او تفویض شده است.
۱۴- آگاه باشید که به آمدن او پیشینیان بشارت دادهاند.
۱۵- آگاه باشید که او آخرین حجت خداوند است و بعد از او حجتى نخواهد بود و هیچ حقى نخواهد بود، مگر همراه او و هیچ نورى نیست مگر نزد او.
۱۶- آگاه باشید که بر او نه کسى غالب خواهد بود و نه پیروز.
۱۷- آگاه باشید که او ولى و حکم کننده و امین پنهان و آشکار خداوند در زمین است.
آنگاه بعد از این معرفى صریح و گویا مىفرماید: «اى مردم! آنچه لازم و ضرورى بود براى شما روشن کرده و تفهیم کردم». یعنى دیگر هیچ بهانه اى براى نپذیرفتن وجود ندارد و به یقین استمرار حاکمیت علوى به حاکمیت مهدوى ختم خواهد شد.
با توجه به این شاخصههاى گویا و با نگاهى به فرازهایى از دعاى ندبه - که آن نیز بیان معصوم (ع) است- قالب سیستم حکومتى حضرت مهدى (عج) و نوع اجراى آن به وضوح معلوم مىشود. در واقع آنچه قرار بود به دست با کفایت على (ع) اجرا شود، به دست این ذخیره غدیر انجام خواهد گرفت.
طراحى دو حکومت علوى و مهدوى در غدیر
پس در غدیر تصویر دو حکومت با یک محور طراحى شده است. گویى رسول عالیقدر از نیت منافقان و کافران خبر داشت که چه توطئهاى در سر دارند و نخواهند گذاشت سنت نبوى به امامت علوى اتصال یابد. گویى مىبیند که چگونه سنتش به بدعت تبدیل شده و ظلم و ستم جایگزین عدل و قسط خواهد شد و چه ستم و ظلمى که شعله آتش آن تا ظهور زبانه خواهد کشید و کسى جز حضرت مهدى (عج) نخواهد توانست این آتش شعله گرفته از سقیفه را، با آب عدالت مهدوى خاموش کند، چرا که «اِذا قامَ الحُجَّةُ سارَ بِسیرَةِ اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلِىٍ (ع)»؛ هنگامى که حضرت مهدى (عج) ظهور کند به مانند سیره امام على (ع) رفتار مىکند. در حقیقت یک هماهنگى و وحدت روش بین این دو امام همام برقرار است.
از آنجا که بر اساس آیه صریح قرآن «وَ اِذا حَکَمتُم بَینَ النّاسِ اَن تَحکُموا بِالعَدلِ»، بنیان حکومت امام عصر (عج) بر تحقق عدل الهى در تمام زمینهها است و روایات رسیده از معصومین (ع) این حقیقت را آشکار مىکند. وجود سه واژه عدل و عقل و حق که از نظر کاربردى در فرهنگ اسلام و تشیع بیشتر استفاده شده و از موقعیت مقدسى برخوردار است و علیرغم معانى متفاوت هر سه در نهایت به یک معنى ختم مىشود و اینکه هر شى آن گونه که خداوند مىخواهد سر جایش باشد و تحقق این امر انجام نمىپذیرد، مگر به دست منتخب خداوند حکیم، علیم و مهربان.
نکته مهمتر اینکه عدالت اگر چه واژه بسیار شیرین و مورد قبول مؤمن و کافر است، اما در اجرا تلخ و ناگوار است. بیان امیر کلام حضرت على (ع) گواه این مطلب است، آنجا که فرمودند: «عدالت به هنگام سخن گفتن داراى میدان وسیعى است، اما به هنگام عمل بسیار ضیق است».
وحدت روش بین امیرالمؤمنین و امام زمان (عج)
نکته جالب دیگر اینکه حضرت مهدى (عج) فرزند کسى است که رسول معظم (ص) او را معیار حق قرار داده، هم در دنیا و هم در آخرت. «عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ یَدورُ حَیثُما دار»؛ على همراه حق و حق همراه على است. حق مىگردد همان جا که على مىگردد. «عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ وَ لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ یَومَ القِیامَةِ»؛ على با حق و حق با على است و هرگز از یکدیگر جدا نمىشوند تا در روز قیامت کنار حوض بر من وارد گردند.
این حدیث از احادیث عجیب است، چرا که على (ع) را میزان حق معرفى میکند؛ زیرا که حق محض على (ع) است. امام مهدى (عج) فرزند چنین شخصیتى است و همه افعال و رفتار او حق محض است، چون پدرش حق محض بوده و او به سیره پدرش عمل خواهد کرد؛ لذا تمام آنچه در دوران حکومت ایشان اتفاق مىافتد و او انجام خواهد داد حق است. آن روز است که عدل زیباترین آرزوى انسانها تحقق مى یابد. به عبارت ساده باید گفت: حضرت مهدى (عج) در اجراى نظام عدالت پا جاى پاى حضرت على (ع) خواهد گذاشت.
حضرت على (ع) مىفرماید: «العَدلُ اَساسٌ بِهِ قِوامُ العالَمِ»؛ عدل اساسى است که هستى بدان استوار و محکم است یا در بیانى کوتاه شکل حیات را معین مىکند: «العَدلُ حَیاةٌ»؛ عدل زندگى است.
در این بیان، مولا چهارچوب زندگى را معلوم مىکنند و، چون در زمان حیات خود با توجه به مشکلات ایجاد شده چنان که شایسته بود اجراء نشد در حاکمیت سراسر عدل حضرت مهدى (ع) انجام خواهد شد.
همچنین مى فرماید: «العَدلُ حَیاةُ الاَحکامِ»؛ حیات و روح احکام با عدل است. حکمى که عدل در آن نباشد حکم مرده را دارد و در ایام حکومت حضرت بقیة اللَّه (عج) تمام احکام صادره بر اساس عدل خواهد بود.
«الرَّعِیَّةُ لا یُصلِحُها اِلاَّ العَدلُ»؛ رعیت جز به عدل اصلاح نمىپذیرد؛ یعنى اصلاح وضع مردم در همه زمینهها بستگى به عدالت حاکم دارد و، چون حاکمان با حقیقت عدالت مأنوس نیستند وضع مردم هم روز به روز بدتر مىشود.
در حکومت حقّه مهدوى، چون عنصر عصمت مقدم بر عدالت است، آن حضرت با روندى آسان به اصلاح وضع رعیت و مردم مى پردازد، چون براى حکومت صرف عدالت کافى نیست، بلکه عصمت لازم است.
«اِنَّ العَدلَ میزانُ اللَّهِ سُبحانَهُ الَّذى وَضَعَهُ فِى الخَلقِ وَ نَصَبَهُ ِلاِقامَةِ الحَقِّ فَلا تُخالِفهُ فى میزانِهِ وَ لا تُعارِضهُ فى سُلطانِهِ»؛ عدل ترازویى است که خداوند سبحان در میان خلق براى برپایى حق قرار داده، پس با او در میزانش مخالفت نکن و با او در حاکمیتش معارضه منما.
در این بیان، عدل به ترازو تشبیه شده و مخالفت با آن مخالفت با حاکمیت خداوند خواهد بود؛ و کسى که توان اجراى عدالت را ندارد عملاً با خدا در حال معارضه است.
تصویرى از حکومت مهدوى بر اساس غدیر
حضرت صادق (ع) حکومت حضرت مهدى (عج) را این گونه به تصویر میکشند:
اِذا قامَ القائِمُ حَکَمَ بِالعَدلِ وَ ارتَفَعَ فى اَیّامِهِ الجَورُ وَ آمَنَت بِهِ السُّبُلُ وَ اَخرَجَتِ الاَرضُ بَرَکاتِها وَ رَدَّ کُلَّ حَقٍّ اِلى اَهلِهِ وَ لَم یَبقَ اَهلُ دینٍ حَتّى یُظهِروا الاِسلامَ وَ یَعتَرِفوا بِالایمانِ، ... وَ حَکَمَ بَینَ النّاسِ بِحُکمِ داوُدَ وَ حُکمِ مُحَمَّدٍعلیه السلام. فَحینَئِذٍ تُظهِرُ الاَرضُ کُنوزَها وَ بَرکاتِها، تُبدى زینَتَها فَلا یَجِدُ الرَّجُلُ مِنکُم یَومَئِذٍ مَوضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لا لِبِرِّهِ لِشُمولِ الغِنى جَمیعَ المُؤمِنینَ ... اِنَّ دَولَتَنا آخِرُ الدُّولِ وَ لَم یَبقَ اَهلُ بَیتٍ لَهُم دَولَةٌ اِلاّ مَلَکوا قَبلَنا لِئَلاّ یَقولوا: «اِذا رَأَوا سیرَتَنا لَو مَلَکنا سِرنا مِثلَ سیرَةِ هؤُلاءِ»، وَ هُوَ قَولُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین».
هنگامى که حضرت مهدى (عج) ظهور میکند همه چیز را این گونه متحول مىکند:
۱- حکومتش بر اساس عدل است.
۲- ظلم و جور در ایام حکومتش از بین مىرود.
۳- راهها در پرتو حکومتش امن و امان مى شود.
۴- زمین برکاتش را خارج مىکند.
۵- حق هر کسى به خودش مىرسد.
۶- جز اسلام دینى باقى نمىماند و همه با ایمان به اسلام شناخته مىشوند.
۷- در میان مردم همانند حضرت داود (ع) و حضرت محمد (ص) حکم و داورى مىکند.
۸- به برکت وجود حضرت زمین گنجهاى خود را آشکار مىسازد و برکات خود را نمایان و آشکار مىکند.
۹- کسى در آن زمان براى انفاق و صدقه موردى پیدا نمى کند، زیرا همه بىنیاز و غنى هستند.
حضرت صادق (ع) در ادامه به یک نکته اساسى اشاره دارد و مى فرماید: دولت ما آخرین دولت است. همه کسانى که قرار بود حکومت کنند قبل از ما به حکومت مىرسند تا چنانچه روش ما را در حکومت ببینند نگویند: اگر ما به حکومت مىرسیدیم مانند اینان حکومت مى کردیم و این همان گفته خداوند متعال است که فرمود: «وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ».
منبع: کتاب تجلی غدیر در عصر ظهور
دیدگاه تان را بنویسید