زن مطلقه به خانه مرد آشنا رفت و دیگر برنگشت! +عکس
مرد جوان که در یک سناریوی عاشقانه وقتی فهمید همسر سابقش قصد ازدواج دارد دست به قتل زد و پس از ۹ روز فرار خود را تسلیم پلیس کرد.
رکنا: سرهنگ علی ولیپور گودرزی معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران گفت:: ساعت یک ظهر شنبه ۲۷ مرداد ماه سال جاری از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ وقوع یک جنایت در منطقه پیروزی - خیابان پیچک به کلانتری ۱۲۸ تهران نو اعلام شد.
با حضور مأمورین در محل و تأیید خبر اولیه مبنی بر کشته شدن زن جوان ۳۵ ساله، موضوع به اداره دهم ویژه قتل Murder پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام و پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" تشکیل و ضمن هماهنگی با بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، اقدامات برای دستگیری قاتل در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
کارآگاهان در همان تحقیقات اولیه پی بردند همسر سابق قربانی جنایت به نام "محمد" (متولد ۱۳۵۸) در تماس تلفنی که با برادرش داشته، موضوع ارتکاب جنایت و قتل همسر سابقش را اطلاع داده و برادر قاتل نیز بلافاصله با مراجعه به محل سکونت برادرش (محل جنایت) و مشاهده جسد مقتوله موضوع را به پلیس اطلاع داده است.
خواهر مقتول نیز پس از حضور در محل جنایت به کارآگاهان عنوان داشت: خواهرزاده ام (پسربچه ۴ ساله) در حالیکه توسط پدرش تا ابتدای کوچهی محل سکونت ما آورده شده بود که پس از ورود به خانه و با همان بیان کودکانه عنوان کرد که شاهد کشته شدن مادرش توسط پدر خود بوده است؛ بلافاصله با شماره تلفن همراه خواهرم تماس گرفتیم، اما او جوابگو نبود؛ در همین زمان برادر قاتل در تماس تلفنی عنوان داشت که خواهرم به قتل رسیده است.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که قاتل و زن جوان، حدودا ۱۵ سال پیش با یکدیگر ازدواج کرده و نتیجهی ازدواج آنها یک دختر ۱۳ ساله و یک پسر ۴ ساله بوده است؛ در مدت زندگی مشترک آنها، بنا بر اظهارات خانواده مقتوله، محمد بارها او را مورد ضرب و جرح قرار داده تا اینکه سرانجام مقتوله در سال ۱۳۹۴ اقدام به طرح شکایت با موضوع ضرب و شتم از همسر خود کرده؛ همسرش در دادگاه محکوم و روانه زندان Prison میشود و در ادامه، در طول دوران محکومیت محمد به صورت غیابی از وی متارکه کرده است.
بنا بر اظهارات خانواده متهم، "محمد" پس از آزادی از زندان تا مدتها از محل سکونت همسر سابق خود (مقتوله) و فرزندانش اطلاعی نداشته تا اینکه حدودا ۲۰ روز پیش از جنایت، به صورت کاملا اتفاقی مقتول را در خیابان ملاقات و از وی درخواست کرده تا در هفته یک نوبت فرزندانش را ملاقات نماید.
بنا بر اظهارات خانواده مقتول، در همین مدت کوتاه مقتوله چندین نوبت فرزندانش را به خانه استیجاری پدرشان برده و پس از چند ساعت نیز به همراه آنها به خانه باز میگشته تا اینکه آخرین بار روز جمعه ۲۶ مرداد ماه پسر چهار ساله شان را به منزل محمد برده، اما پس از آن دیگر مراجعتی به خانه نداشته و پاسخگوی تماسهای تلفنی اعضای خانواده اش نیز نبوده تا اینکه فردای آنروز خواهر مقتول از موضوع جنایت اطلاع پیدا میکند.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه رسیدگی به پرونده اطلاع پیدا کردند که متهم پرونده (محمد) پس از جنایت، از تهران متواری و به یکی از شهرستان استان گلستان متواری شده است؛ تحقیقات جهت شناسایی دقیق مخفیگاه محمد در دستور کار کارآگاهان قرار داشت تا اینکه روز گذشته - ۵ شهریور ماه محمد با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی خودش را تسلیم کارآگاهان کرد.
محمد با اعتراف صریح به ارتکاب جنایت و قتل همسر سابقش به کارآگاهان گفت:: "در مدت کوتاهی که موفق به پیدا کردن همسر سابق خود و بچهها شده بودم، خیلی تلاش کردم تا موافقت همسرم را به زندگی مجدد با خود جلب کنم، اما او مخالف این موضوع بود تا اینکه پس از گذشت مدت زمان کوتاهی اطلاع پیدا کردم که وی قصد دارد تا با شخصی دیگر ازدواج کند؛ چندین بار از وی در این خصوص (قصد ازدواج مجدد با فردی دیگر) سؤال کردم، اما او هر بار جوابهایی مبهم میداد تا اینکه اطمینان پیدا کردم که واقعا قصد دارد با شخص دیگری ازدواج کند؛ در حالیکه قرار بود پسرم را روز جمعه ملاقات کنم از همسر سابقم خواهش کردم تا چادر سفید دوران عقدمان را با خودش بیاورد و او نیز چادر سفید دوران عقدمان را با خودش آورد؛ به بهانه اینکه از بیرون سفارش غذا دادم خواهش کردم تا زمان بیشتری در خانه بمانند و او نیز به خاطر پسرمان قبول کرد. در زمان صرف شام، مقتوله نوشیدنی مسموم شده به داروی خواب آور را نوشید و پس از مدت کوتاهی بیهوش شد؛ ابتدا قصد داشتم تا او را با دست خفه کنم که در همین زمان متوجه پسر ۴ ساله مان شدم که شاهد صحنه بود؛ [ مقتول]را یک لحظه رها و پسرمان را به داخل اتاق بردم؛ پس از آن مجددا به سراغ [ مقتول]آمده و اینبار او را با پارچه خفه کرده [ و به قتل رساندم]؛ پس از ارتکاب جنایت چادر سفید دوران عقدمان را که همسرم همراه خود آورده بود روی جسد انداختم؛ پسرم را برداشته و تا ابتدای کوچهی محل سکونت خاله اش رسانده و پس از آن محل دور شدم؛ همزمان، با برادرم تماس گرفته و موضوع [ جنایت]را به او اطلاع دادم و از اوخواستم تا به خانه ام برود؛ پس از آن از تهران خارج شدم ".
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت:: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید