خبرگزاری میزان: فرزند امام حاج آقا مصطفی میگوید:نوافل مغرب و عشا را تند میخواند و حتی گاهی طمانینه را رعایت نمیکرد روزی به ایشان عرض کردم چرا در نوافل طمانینه را رعایت نمیکنید؟ فرمود: در نماز واجب هم دلیل ندارد. یکی از ویژگیهای بارز زندگی امام خمینی، نظم و برنامهریزی دقیق در کارها بود و ساعات خاصی را در دوران تبعیدِ نجف برای زیارت امیرالمومنین (ع) اختصاص داده بودند.
نمایی از بیت امام خمینی در شهر قم
این نحوه زندگی امام راحل بر مدار نظم در دوران اقامت در جماران هم ادامه داشت و برنامه دیدارها و ملاقاتها و همچنین عبادت ایشان طبق نظم پیش میرفت. متن زیر برگرفته از کتاب خاطرات آیتالله ابراهیم امینی درباره برنامه عبادت امام و سادهزیستی ایشان نقل میشود: از فرزند امام حاج آقا مصطفی پرسیدم "برنامه حاج آقا شبها چیست؟ گفت: "شبها زود میخوابد و سحر بیدار میشود. بعد از ادای نماز شب و ذکر و دعای معمول به مطالعه میپردازد تا اذان صبح، نافله و نماز صبح را میخواند و بعد از تعقیبات باز هم مطالعه میکند. به دعا و مناجات علاقه داشت و به مداومت خواندن مناجات شعبانیه (مناجات امیرالمومنین و امامان) توصیه میکرد. اهل عبادت و ذکر و دعا و قرائت قران بود، ولی در حد اعتدال. گهگاه برای زیارت به حرم حضرت معصومه مشرف میشد. از پذیرش امامت جماعت امتناع میورزید، ولی در نماز جماعت مدرسه فیضیه به امامت آیتالله سید محمدتقی خوانساری شرکت میکرد و گاهی که ایشان تشریف نمیآوردند به پیشنهاد بعضی از حاضران امامت را میپذیرفت. در نماز جماعت آیتالله بروجردی نیز شرکت میکرد، اما از سال ۱۳۴۲ که مبارزات با رژیم پهلوی آغاز شد به
پیشنهاد بعضی از فضلا امامت جماعت را پذیرفت و در حیاط منزل نماز مغرب و عشا را برپا میساخت. در وضو و نماز وسواسیگری نداشت، باکمی آب و با سرعت وضو میگرفت، حمد و سوره را بطور معمول میخواند. رکوع و سجدهاش طولانی نبود. نوافل مغرب و عشا را تند میخواند و حتی گاهی طمانینه را رعایت نمیکرد. روزی به ایشان عرض کردم "چرا در نوافل طمانینه را رعایت نمیکنید؟ " فرمود: "در نماز واجب هم دلیل ندارد.
نمایی از بیت امام خمینی در شهر قم آقای خمینی زندگی متوسط و زیبایی داشت. مدتها اجاره نشین بود و در اواخر خانه ملکی تهیه کرد. منزل او در محله یخچال قاضی و دارای پنج اتاق بود و تا زمان تبعید در همان خانه زندگی کرد. فرش اتاقها قالیهای ارزان قیمت و بعضا گلیم بود. یکی از اتاقها به عنوان بیرونی و محل ملاقات انتخاب شده بود. از ملاقات کنندگان با یک فنجان چای پذیرایی میشد و جز آن چیزی ندیدیم. تنها یک مرتبه اتفاق افتاد که یک جعبه شیرینی را که گویا برایش هدیه آورده بودند تعارف کرد. البته در آن زمان زندگی همه علما و مراجع ساده و بدون تشریفات بود.
دیدگاه تان را بنویسید