با ازدواج با دختر خیابانی، تازه لانه مجردی شد پاتوقش +عکس
پدر و مادرم تنها به خودشان فکر میکردند و به ما توجهی نداشتند، تا حدی که یکی از برادرهایم به خاطر یک عشق خیابانی خودکشی کرد.
نوداد: پدر و مادرم تنها به خودشان فکر میکردند و به ما توجهی نداشتند، تا حدی که یکی از برادرهایم به خاطر یک عشق خیابانی خودکشی کرد.
من هم عاقبت، دست به سلاح بردم و سارق مسلح نام گرفتم ... جوان ۲۸ ساله که به اتهام سرقتهای مسلحانه از بانک دستگیر شده بود به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: کودک خردسالی بودم که قیچی طلاق به جان ریشههای زندگی پدر و مادرم افتاد و آنها از یکدیگر جدا شدند. مادرم به انگلیس رفت و آن جا پناهنده شد.
مدتی بعد پدرم نیز در مشهد ازدواج کرد و ما در کنار دیگر فرزندان پدرم رشد کردیم این درحالی بود که به خاطر سرکوفتهای خانوادگی نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و پس از ترک تحصیل در کلاس دوم راهنمایی شاگرد مکانیک شدم.
چند سال بعد وقتی بزرگتر شدم از پدرم خواستم تا سرمایهای برای راه اندازی تعمیرگاه در اختیارم بگذارد و یا یک دستگاه پیکان وانت برایم بخرد، اما او این کار را نکرد و من از خانه فراری شدم اگرچه سعی میکردم در برخی از شرکتها کار کنم، اما همواره دیگران از من سوء استفاده میکردند تا این که با دختری در خیابان آشنا شدم و مدتی بعد از او خواستگاری کردم، اما خانواده دختر که میدیدند من کسی را ندارم پاسخ منفی میدادند.
حدود یک سال با آن دختر رابطه عاشقانه داشتم تا این که پس از ۶ بار خواستگاری در نهایت با ازدواج ما موافقت کردند و اکنون نیز دختری یک ساله دارم. از سوی دیگر نیز من در یکی از تعمیرگاههای مشهد مشغول کار شده بودم که در آن جا با یکی از دوستان قدیمی خودم به نام «عباس» روبه رو شدم او مرا به خانه مجردی برد که در آن جا با «میثم» (متهم دیگر پرونده) آشنا شدم از آن روز به بعد لانه مجردی پاتوق ما شده بود و برای مصرف مواد مخدر معمولا دور هم جمع میشدیم تا این که سال گذشته «میثم» پیشنهاد سرقت از بانک را مطرح کرد او ساقی تریاک در لانه مجردی هم بود به همین خاطر خیلی با هم صمیمی شده بودیم او میگفت: جایی را سراغ دارد که به راحتی میتوانیم سرقت کنیم.
ابتدا فکر میکردم شوخی میکند، اما روز بعد اسلحهای با خودش آورد و گفت: این سلاح را خریده ام! این گونه بود که با تهیه دیگر لوازم سرقت مسلحانه دست به کار شدیم و درحالی که به پول زیادی نیاز داشتم، سرقت از بانکها و موسسات مالی را آغاز کردیم، اما هیچ گاه فکر نمیکردم پلیس بتواند با این نقشههای حساب شده و به راحتی ما را شناسایی کند.
دیدگاه تان را بنویسید