جنایت به خاطر ۶۰۰ هزار تومان حقوق معوقه
رد جوانی که ۱۲ سال پیش در جریان از دست رفتن پولهایش در یک شرکت هرمی دست به جنایت زده بود پس از محاکمه به قصاص محکوم شد. اما خانواده مقتول هنوز برای اجرای حکم اعدام اقدام نکردهاند.
روزنامه ایران: مرد جوانی که ۱۲ سال پیش در جریان از دست رفتن پولهایش در یک شرکت هرمی دست به جنایت زده بود پس از محاکمه به قصاص محکوم شد. اما خانواده مقتول هنوز برای اجرای حکم اعدام اقدام نکردهاند.
این متهم صبح دیروز با درخواست اعمال ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی درباره مشخص شدن وضعیت کنونیاش از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری منتقل شد واز قضات خواست اورا از برزخ ۱۲ ساله نجات دهند. به گزارش خبرنگارحوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال ۸۵ کلید خورد. حامد با دو نفر دیگر صاحب یک شرکت را به خاطر اینکه حاضر نبود حقوقاش را بدهد ربودند حامد در این درگیری رئیس شرکت را با شلیک دو گلوله کشت و گریخت.
پلیس پس از پیدا کردن جنازه و تکمیل تحقیقات به راز جنایت کینه جویانه پیبرد ومتهم را بازداشت کرد.
وی در بازجوییها قتل را قبول کرد و گفت: بهخاطر شرایط روحی و مالی بدی که داشتم مرتکب قتل شدم. پدر مقتول بهعنوان تنها، ولی دم برای او درخواست قصاص کرد. حامد درحالی که اشک میریخت گفت: مدتی بود به عضویت شرکت هرمی گلدکوئیست درآمده و تمام پس اندازم را از دست داده بودم. وضع مالی خوبی نداشتم و زندگیام در آستانه فروپاشی بود. همه چیز را یکجا از دست دادهبودم و هیچ مدرکی هم نداشتم. در همان روزها بود که رئیس شرکتی که در آن کار میکردم عذرم را خواست و گفت: تو دیگر به درد من نمیخوری از من خواست شرکت را ترک کنم. از او خواستم تا حقوق چندین ماهم را که به تعویق افتاده بود و در مجموع ۶۰۰ هزار تومان میشد به من بدهد، اما هر روز بهانهای میآورد.
آخرین بار وقتی با رئیس شرکت درگیر شدم و او مرا از شرکت بیرون انداخت آنقدر عصبی شدم که تصمیم گرفتم او را بکشم. من برای اجرای نقشهام از دو نفر از دوستانم کمک گرفتم. من و یکی از دوستانم روی صندلی عقب پراید نشستیم و یکی از دوستانم رانندگی را به عهده گرفت. ما بهعنوان مسافرکش مقابل در شرکت رفتیم و رئیس را سوار کردیم تا او را به خانهاش برسانیم. من با کلاه و ماسک صورتم را پوشانده بودم. در حوالی مشکین دشت کرج بود که کلاه و ماسک را از صورتم برداشتم و از رئیس شرکت خواستم تا حقوقم را بدهد، اما قبول نکرد. عصبانی شدم و به رویش اسلحه کشیدم و دو گلوله به سرش شلیک کردم، اما دو دوستم در قتل دخالتی نداشتند. آنها فکر میکردند فقط قصد تسویه حساب دارم.
این مرد جوان به قصاص محکوم شد و حکم صادره در دیوان عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت. حکم قطعی شده بود که مرگ پدر مقتول بهعنوان، ولی دم موجب شد تا خواهر و برادرهای مدیر شرکت، ولی دم جدید محسوب شوند. آنها هنوز درخواستشان را برای مجازات حامد مطرح نکرده بودند که در فاصله کمی یکی از برادرهای مقتول نیز بهخاطر سانحه رانندگی فوت شد.
این ماجرا باعث شد تا آنها پیگیر پرونده نشوند و حامد ۱۲ سال بلاتکلیف در زندان بماند. وی از زندان نامهای به قضات دادگاه نوشت و براساس اعمال ماده ۴۲۹ درخواست تعیین تکلیف را مطرح کرد به این ترتیب دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
حامد که حالا ۴۲ ساله است در حالی که اشک میریخت گفت: من در آن زمان جوان بودم و اشتباه کردم. باید صبر میکردم و به رئیس شرکت فرصت میدادم تا پولم را تسویه کند، اما چون در شرایط بد مالی و روحی قرار داشتم چنین تصمیم اشتباهی گرفتم. حالا ۱۲ سال است که بلاتکلیف در زندان ماندهام و هر شب کابوس اعدام میبینم. من از این وضعیت خسته شدهام از قضات دادگاه میخواهم یا زودتر حکم اعدام را اجرا یا حکم آزادیام را صادر کنند.
در پایان جلسه هیأت قضایی وارد شور شد تا طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی برای این متهم حکم صادر کند.
دیدگاه تان را بنویسید