تبیان: بعد از عید فطر اوضاع و احوال ما طبیعی میشود و باز شیطان و وسوسهها هست و ممکن است اعمال خوب ما در این ماه مبارک دستبرد شیطان قرار گیرد و این نعمتهایی که خداوند به ما در این ماه داد توسط شیطان دزدیده شود. چیزی که باید همیشه از خداوند خواست این است که خدایا این کارها و اعمال خوبی که در ماه مبارک رمضان به فضل خودت توانستیم انجام دهیم، برای اینکه مورد سرقت شیطان واقع نشود و آنها را از دست ندهیم، آنها را به رسم ودیعه نزد خودت میگذاریم؛ که اگر این اعمال خوب ما در صندوق آهنین خدا به عنوان ودیعه قرار دهید دیگر شیطان هیچ وقت دستش به آنجا نخواهد رسید. انتخاب دنیا یا آخرت و عوامل دوری از آخرت ما باید بین دنیا و آخرت یکی را انتخاب کنیم، اما طبیعی است که دنیا ما را هل میدهد تا دنیا را انتخاب کنیم. آقا امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: من نمیگویم بروید دنبال دنیا خودتان میروید. مثلا وقتی صبح از خواب بیدار میشویم و گرسنه هستیم به طور طبیعی چه خودمان بخواهیم چه نخواهیم به سمت نانوایی میرویم و دنیا هم چنین است. ما آخرت را هم دوست داریم و دلمان آخرت را هم میخواهد، اما کار مشکلی که
داریم وفق بین این دو است. دنیا با آخرت بد است و آخرت هم گاهی با دنیا جور در نمیآید و چیزی که سبب آن میشود تنبلی ما است که این تنبلی باعث میشود که به واجبات عمل نکنیم. تنبلی و بی برنامه بودن علت دوری از آخرت در ایام ماه مبارک رمضان در دعای ابوحمزه خواندیم: «اللهم إنی أعوذ بک من الکسل و الفشل و الهم و الجبن»؛ بنابراین علاوه بر تنبلی انسان بی برنامه بودن او به تنبلی اضافه میشود و این دو باعث میشود از آخرت غافل شویم. روایت است که باید وقت خود را به چهار قسمت تقسیم کرد و برنامه داشته باشیم. سومین عامل این غفلت جامعه است و وقتی جامعه ما یک جامعه بی نظم باشد، دیگر نمیگذارد کسی در آن منظم شود؛ و گاها تنبلی هم در جامعه هست. مثلا اگر ساعت کار ۸ ساعت است، اما کارمندان در یک جامعه ۵ ساعت کار میکنند، در جامعه و کشور دیگری از این ۸ ساعت فقط ۱ ساعت کار مفید دارند و به همین نحو تنبلی و بی نظمی در کار دارند که بر روی جامعه هم اثر منفی میگذارد. صومعه نشینی و دوری از جامعه و نکوهش آن توسط پیامبر (ص) عدهای برای این که دنیا روی آنها اثر نگذارد و از آخرت و خدا غافل نشوند صومه نشین
میشوند؛ و این صومعه نشینی مورد تایید پیامبر (صلی الله و علیه وآله) نیست. غالبا کسانی که الان در این صومعهها هستند چنین مشکلاتی در دنیا داشته اند و یک دفعه بهم ریخته اند و گفته اند برویم به فکر آخرت خود و خدا باشیم. اما در گذشته که در تاریخ هم آمده صومعه نشینی به این دلیل نبود، بلکه مومنین با دولتهای جبار مبارزه میکردند و در آخر وقتی میدیدند شر جبارین دفع نمیشود و در توان آنها نیست، به کوهها و غارها فرار میکردند و آنجا مشغول عبادت میشدند. بدانید که هر جا هستید آنجا را میشود عبادتگاه و صومعه کرد. حتی مغازه هستید، در مغازه دارید جنس میفروشید، همانجا را میشود عبادتگاه کرد، در همان حال شما در دل خود ذکر خدا را داشته باشید و فکر کنید یک جوری کاری کنید که خدا از شما راضی شود؛ پس همین مغازه شما روز قیامت شهادت خواهد داد که شما در ذکر و عبادت خدا بودید؛ بنابراین ما میتوانیم مغازه، خانه، ماشین و محل کار خود را جای الهی کنیم و این ممکن است. نقل است یکی از اصحاب پیامبر (صلی الله و علیه وآله) یک یا دو تا از بچههای خود را از دست داد و این حادثه او را شوکه نمود، به این دلیل گفت: دیگر من با دنیا کاری
ندارم و رفت در خانه اش معتکف شد و مشغول عبادت بود تا اینکه موضوع را به پیامبر (صلی الله و علیه وآله) خبر دادند و پیامبر (صلی الله و علیه وآله) گفت: این کار در دین من نیست بلکه دین من جهاد، صلاة، صوم، حج و عمره است؛ اگر میخواهید خدا از شما راضی شوید این کارها را انجام دهید نه اینکه جایی خلوت بنشینید و از همه دوری کنید و نماز بخوانید. دنیا محل گرفتاری در دنیا هر کس به اندازه خودش درگیر است و اصلا دنیا محل گرفتاری است، اگر میخواهید گرفتاری نداشته باشید و این گرفتاریها حل شود باید به آخرت بروید و هر وقت فوت کردید آنجا هیچ وقت گرفتاری نیست. با فوت نمودن انسان به آخرت میرود و آنجا این گرفتاریها نیست، اما دنیا اسمش مشخص است و پست است و اینجا محل گرفتاری است. در جلسهای نزد آقا امیرالمومنین (علیه السلام) فردی برای یکی دیگر از آن افراد برای گرفتاری یکی از رفقایش دعا کرد و گفت: خدایا از این گرفتاریها این رفیق مرا نجات بده؛ حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) تا این جمله را شنید گفت: چرا برای رفیق خود درخواست مرگ کردی؟ این دعایت خوب نبود، چرا او بمیرد؛ بعد حضرت فرمودند: از گرفتاریها نجاتش بده
یعنی اینکه او بمیرد.
دیدگاه تان را بنویسید