خبرگزاری تسنیم: حمید صدیق از فعالان فضای مجازی در قالب مطلب طنزی و با عنوان نامه نانوشته چارلی چاپلین به دخترش درباره فیلتر تلگرام نوشت: «جرالدین دخترم! اکنون که از تو دورم، ولی یک لحظه از تو بیخبر نبودم و نیستم و هر لحظه کانال تلگرامی تو را چک میکنم و نظرات و مطالبت را میبینم، شگفت زده میشم چگونه برای خودت یک شهروند خبرنگار حرفهای شدهای! اما دقیقا تو کجا هستی؟ شنیدهام تلگرام تنها محبوب ایرانیهاست مگر تو به ایران رفتهای؟ یا نکند همسر ایرانی گرفتهای و بهانهای شده است تا تلگرام رو نصب کنی؟! شنیدهام که تلگرام رقبای ایرانی هم دارد، واقعا حقیقت دارد ... من که باورم نمیشود؛ مگر میشود کشوری که در تحریمهای جور واجور است توانسته باشد در صنایع هایتک از خیلی کشورهای مدعی جلو بزند؟! اینجا هم (برزخ) برای اینکه کسی گفتگوهای مارو شنود نکند ما هم مثل شما به سرویس تلگرام روی آوردهایم، اما انگار حقیقت ندارد و موقع عذاب که میشود تمام چتها و ویدئوهایی که ما دیدهایم را از جلوی چشمانمان رد میکنند انگار دستی تو کار است و این جوانک روس تلگرامی راستش را نگفته است و اطلاعات ما را به سرویسهای اطلاعاتی برزخ هم
میفروشد. این را گفتم تا بیشتر مراقب خودت باشی، چون شاید توی دنیا معلوم نشود، اما اینجا اینترنتش شیشهای است و در و دیوار ندارد و هرکاری به موقعش فاش میشود. دختر چشم سفیدم! آن کانال تلگرامی وامونده را چند لحظه بذار کنار. گوش بده ببین چه میگویم؟ همه اش حواست به تلگرام است! راستی یادم رفت بگویم یک کاربر تلگرامی گمنام، تصاویر نامناسبی از تو برایم فرستاده و درخواست باج کرده! مگر موبایلت را به اتاق خواب خودت میبری؟! فکر آبروی من هم باش! نام فامیلیام به دنبال اسم توست. دخترکم! اگر به نکاتی که میگویم دقت نکنی، شیرم را حلالت نمیکنم، خنده ندارد... منظورم شیرخشکهایی است که برایت خریدم مادرت که نبود شیرت بدهد. حواست باشد گول بازیهای رسانهای را نخوری، من همه چیز را از بالا نگاه میکنم و حواسم هست تو هم بهتر است نگاهت را به اتفاقات از بالا بیاندازی، اینجوری در جزئیات غرق نمیشوی و گول نمیخوری! من اینجا متوجه شدم که همه اتفاقات دنیا امتحانه مثل امتحان مدرسه! حواست باشه مثل من رفوضه نشی... تا دیر نشده یه نگاه به پرونده اعمالت بنداز، حتما میپرسی چه جوری؟ کاری نداره، پیج اینستاگرامی و گفتگوهای تلگرامیت، سلفیهایی
که گرفتی مطالبی که لایک کردی و مشاهده کردی، اونایی که برای دوستات فوروارد کردی و اونایی که با دروغهای کانالت داری رسواشون میکنی همه شون یه جایی هست اینجا به نام پل که همون بریدج خودمونه، اما یه خورده مستقیم تره، یقهات را میگرن؛ بهتر است توهم از الان فکر کنی در یه اتاق شیشهای زندگی میکنی. اینجوری حواست را بیشتر جمع میکنی، اصلا به اینترنت اعتماد نکن ... حتی اگر خواستی برای من هم استوری بفرستی، بهتر است از این اینستای وامونده استفاده نکنی ... میگی چرا؟ بعد از ماجرای کالج آنالیتیکا و فیس بوک اینجا هم دیگه کسی به سرویسهای فیس بوک اعتماد نداره، چون هرکاری و هر مطلبی بر علیه خودش برای عذاب استفاده میشه جرالدکم! عزیز بابا! قانون گل طلایی رو فراموش نکن! اول داستان این شبکههای اجتماعی همهاش خوش است، اما امان از آخرش ... یه سر به این سایت پلیس فتای ایرانی بزن تا ببینی چقدر از دختران معصوم گرفتار همین اعتماد بیجا شدهاند. دختر عزیزم! اصلا فریب حرفهای مدیران شبکههای اجتماعی رو نخور، دعوای حریم خصوصی یه شوخی بزرگ است حتی اگر قانون هم بروز شود و قاضی هم باسوادشوند و این سرورهای وامونده تلگرام هم به ایران بیاید
تا بشود حکم قضایی برای مجرمین برید، آبرویی که از من بردهای برنخواهد گشت! دخترکم جرالدین! حواست کجاست؟ باز رفتی سراغ کانال تلگرامت! بویی به مشامت نمیرسد؟ بوی الرحمن تلگرام است که بلند شده است اگرچه دروف به روی خودش نمیآورد، اما خبر دارم بزودی توئیت عجیبی خواهد کرد ... بهتر است تو هم قبل از اینکه زحمتهای این کانالت به باد نرود به فکر مهاجرت باشی؛ حتما میپرسی کجا بری؟ خوب این همه سرویس دیگه؛ از من میشنوی برو اونجایی که خیلی ازش بد میگن، اونی که خیلی باهاش دشمنی میکنن معمولا بهترینه ... هر تصمیم گرفتی، منو بیخبر نذار؛ به منم بگو تا نصبش کنم و رایگان بازم باهم چت تصویری کنیم؛ حرفهای بیشتری برات داشتم، اما این تلگرام واموندی بازم بسته نتم رو تموم کرد! قربانت؛ بابا چاپلینت»
دیدگاه تان را بنویسید