خبرگزاری تسنیم: در بررسی صحبتهای مطرح شده پیرامون حوادث هوایی اخیر در اثر شرایط نامناسب هوا و ضعف عملکرد سازمان هواشناسی کشور، لازم است به دو مسئله مهم توجه داشته باشیم. مسئله اول مربوط به عدم بهرهبرداری و کنار گذاشتن سامانههای موجود این سازمان است و مسئله دوم به ناکافی بودن ارائه اطلاعات لازم برای ایمنی پروازهای آسمان کشور از سوی این سازمان مربوط میشود. یکی از مهمترین وظایف عملیاتی سازمان هواشناسی کشور در اداره پیشبینی این سازمان، ارائه خدمات به بخش هوانوردی است که برای همین منظور علاوه بر استانداردهای سازمان جهانی هواشناسی (WMO)، استانداردهای سازمان هوانوردی غیر نظامی بینالمللی (ICAO) نیز باید در نظر گرفته شوند. به صورت استاندارد، دو گروه داده و اطلاعات باید در اختیار خلبانان قرار داده شود که گروه اول بهصورت متن و گروه دوم به صورت نقشه است؛ دادههای متنی شامل گزارشهای TAFOR میشود که برای پیشبینی وضع هوای فرودگاه مقصد است که از اهمیت زیادی هم برخوردار است. شاید ویدئوی صحبتهای آقای دکتر ملائک که اخیراً در فضای مجازی پخش شد و در آن به سانحه پرواز هواپیمای تهران ـ. خرمآباد در بهمن ماه
۱۳۸۰ اشاره میشود، مربوط به همین اطلاعات است که بر اساس دادههای بهروز نشده در اختیار خلبان قرار گرفته و باعث بروز حادثه شده است؛ سایر دادههای متنی مانند WARNING، SIGMET و AIRMET نیز اطلاعاتی هستند که برای ارتفاع پرواز و بهصورت منطقهای یا بر اساس طول و عرض جغرافیایی صادر میشوند، اما در کنار این دادهها، نقشههای SIGWX بسیار مهم هستند که باید روزانه چهار مرتبه و هر کدام با اعتبار ۶ ساعته برای سه ارتفاع پروازی بالا، متوسط و پایین صادر شوند. یکی از مشکلات بزرگ در سازمان هواشناسی کشور، نبود برنامه عملیاتی برای صدور این نقشهها بر اساس استاندارد است، زیرا برای ارائه اطلاعات درست و دقیق به خلبان در قالب «پوشه پروازی»، نیاز است که این نقشهها هر ۶ ساعت یک بار ترسیم و تنظیم شوند؛ بر اساس آخرین اطلاعات موجود بر روی سایت سازمان هواشناسی کشور، نقشههای مزبور هر ۱۲ ساعت (آنهم فقط دو نقشه یکی برای شرق ایران تا چین و دیگری برای اروپا در ارتفاع ۱۰ هزارپایی تا ۴۵ هزارپایی و یک نقشه نیز برای ایران فقط تا ارتفاع ۱۵ هزارپایی) تهیه و بههنگام میشوند که مطابق استاندارد نیست. دادههایی مانند AIRMET و SIGMET
نیز باید با ذکر طول و عرض مشخص ارائه شوند تا خلبان به طور دقیق از منطقه پدیده اطلاع پیدا کند؛ با توجه به وسعت کشورمان همچنین تنوع آب و هوایی و وجود مسیرهای کوهستانی، ایجاب میکند که اطلاعات مربوط به پدیدهها و اغتشاشات جوی با جزئیات بیشتر و دقیقتری ارائه شوند؛ ارائه بهتر این اطلاعات میتواند در جلوگیری از سوانحی مانند پرواز اخیر تهران ـ. یاسوج بسیار مفید باشد. قابلیت «پوشه پروازی» یا Flight Folder که تولید خودکار آن به عنوان یکی از خروجیهای پروژه «نوینسازی سامانههای اطلاعاتی هواشناسی کشور (IRIMO-IS)» محقق شده است، در صورت اصلاح عملکرد سازمان هواشناسی و با رعایت موارد ذکر شده، میتواند اطلاعات لازم را در اختیار خلبانان قرار دهد و ابزار بسیار مؤثری برای ارتقای ایمنی پروازهای آسمان کشور باشد. حال در اینجا و با این توضیحات، آیا جا ندارد از مسئولان محترم سازمان هواشناسی کشور سـؤال شود در شرایطی که فرآیندهای دادهورزی در آن سازمان اصلاح نشده است و دادهها به صورت استاندارد تولید نمیشوند، چرا به جای استفاده از خروجی سامانههای موجود سازمان، راهکار بهبود عملکرد سازمان را تنها در خرید خارجی
سامانههای جدید که هیچ برتری خاصی نسبت به سامانههای موجود ندارند، دنبال میکنند؟ خرید جدید سازمان هواشناسی کشور که به دنبال کسب مجوزهای قانونی برای ترک تشریفات مناقصه و امضای قرارداد آن هستند، نه تنها کمکی به بهبود وضعیت فعلی سازمان هواشناسی کشور نمیکند بلکه به طوری که از اطلاعات این قرارداد در سایت شرکت MFI متعلق به هواشناسی دولت فرانسه مشخص است، این قرارداد پیشزمینهای برای حذف دو سامانه اصلی موجود سازمان هواشناسی یعنی سامانههای CIPS و CDMS است و این در حالی است که هر دوی این سامانهها بهخوبی قادر به انجام وظایف خود و تأمین نیازهای سازمان هواشناسی کشور در حال و آینده هستند. با این وصف معلوم نیست برخی مدیران چگونه میتوانند توجیه و دفاع کنند که این قرارداد باید اجرا شود؟ آیا ایشان از دستاوردهای پروژه IRIMO-IS به عنوان یکی از پروژههای بسیار موفق کشور در حوزه فناوری اطلاعات که با یک تلاش چندساله و تصویب هزینه چندین میلیارد تومانی برای آن از سوی شورای اقتصاد، زیرساختها و سامانههای اطلاعاتی هواشناسی کشور را بهروز کرده است، مطلع نیستند؟ CIPS (سامانه اطلاعات و پردازش مرکزی) و CDMS
(سامانه مدیریت پایگاهداده اقلیمی) در حال حاضر در زمره پیشرفتهترین سامانههای اطلاعاتی هواشناسی در دنیا محسوب میشوند که میتوانند با قابلیتهای خود به نیازهای هواشناسی کشور پاسخ دهند، اما اگر ارادهای در سازمان هواشناسی کشور وجود نداشته باشد که از این سامانهها به طور اصولی و صحیح استفاده شود، آیا کنار گذاشتن آنها و رفتن به سراغ خرید سامانههای جدید، مشکلی از مشکلات این سازمان را حل خواهد کرد؟ بزرگترین مشکل این سازمان در حال حاضر، نبود برنامه اصولی برای افزایش ظرفیتهای تخصصی و مدیریتی منابع انسانی به خصوص در بخش پیشبینی و استفاده درست و بهینه از سامانههای موجود است، چه آنها که در پروژه IRIMO-IS به صورت کاملاً عملیاتی در سال ۱۳۹۴ به این سازمان تحویل شدهاند و چه آنها که از قبل وجود داشتهاند. برای مثال سازمان هواشناسی کشور سالهاست که دارای رادار هواشناسی بوده، اما حتی قادر نیست تصاویر رادار خود را ذخیره کند یا آنها را بر روی وب سایت رسمیاش نمایش دهد؛ این سازمان سالهاست که تصاویر ماهواره را دریافت میکند، اما حتی آرشیوی از تصاویر پدیدههای خاص یک سال گذشته را نیز در اختیار ندارد و
تأسفبارتر اینکه از بین تمامی ایستگاههای هواشناسی جادهای که با اجرای پروژه «سامانه یکپارچه ایستگاههای هواشناسی جادهای کشور (RWIS)» با هزینه چندین میلیارد تومانی و بر اساس فناوری پیشرفته کشور اسپانیا (تقریباً همزمان با اجرای پروژه IRIMO-IS) در گردنههای مهم جادههای کشور نصب و راهاندازی شدند، هماکنون تقریباً هیچیک به صورت عملیاتی مورد استفاده قرار نمیگیرند و هیچ دادهای از آنها برای بهبود ایمنی جادههای کشور در اختیار کاربران و ناوگان حملونقل جادهای قرار نمیگیرد. دستاوردهای پروژه IRIMO-IS به خوبی میتوانند نیازهای سازمان هواشناسی کشور برای ارائه خدمات کاربردی هواشناسی در تمامی زمینهها را تأمین کنند، اما معلوم نیست که چرا این دستاوردها را کنار گذاشتهاند و بهبود عملکرد سازمان منوط به خرید خارجی جدید میشود! دستاوردهای پروژه IRIMO-IS فقط به سامانههای نرمافزاری و تجهیزات سختافزاری آن خلاصه نمیشوند بلکه در جریان اجرای این پروژه، یک گروه تخصصی از کارشناسان حوزه مهندسی نرمافزار و هواشناسی به صورت حرفهای آموزش دیدهاند که امروز در کنار متخصصان و مدیران علاقهمند
سازمان هواشناسی و بخشهای تحقیقاتی وابسته به آن مانند پژوهشکده هواشناسی و علوم جو میتوانند به توسعه سامانههای عملیاتی مورد نیاز این سازمان بپردازند و علاوه بر آن، امکان صدور خدمات فنی و مهندسی در حوزه هواشناسی به خارج از کشور را نیز فراهم کنند. در این شرایط آیا این یک ضعف مدیریتی آشکار نیست که سامانههای پیشرفته عملیاتی موجود را کنار بگذارند و بجای بهرهبرداری از سرمایهگذاریهای قبلی، با پیگیری خریدهای جدید خارجی، تأمین منافع یک شرکت خارجی و عدهای وابستگان داخلی آن را دنبال کنند و راه برای توسعه سامانههای هواشناسی کاربردی توسط جوانان خلاق و متخصصین داخل را مسدود کنند. یکی از توجیهاتی که برای خریدهای خارجی جدید از شرکت MFI ارائه میشود، این است که تنها راهکار برای بهبود وضعیت هواشناسی کشور، پیادهسازی سامانههای نرمافزاری یک کشور پیشرفته در ایران است و هرگونه توسعه بعدی هم انحصاراً باید توسط همان کشور انجام شود تا سامانهها بهروز و یکپارچه باشند! این نسخه توسط برخی مدیران سازمان هواشناسی در ارتباط با هواشناسی کشور فرانسه برای ما پیچیده شده است و ثمره آن برای کشور چیزی جز از بین رفتن
سرمایههای موجود جهت توسعه نرمافزارهای بومی هواشناسی و وابستگی دائمی به این شرکت برای هرگونه توسعه در آینده نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید