خبرگزاری فارس: این روزها با گشتی در صفحات کاربران مجازی یا در جریان گفت و شنود با دوستان و آشنایان، موضوعی که خیلی به چشم میخورد؛ «بحران» است. «بحران» کمبود آب، «بحران» خشکسالی، «بحران» اقتصادی و این اواخر «بحران» زلزله و «بحران» برف. هیچ وقت فکر نمیکردیم بارش برف روزی به بحران تبدیل شود. هرچند که یکی از خصوصیات جوامعی که بیش از حد در فضای مجازی غرق شده، همین «بحرانسازی» است. درست است که امروزه استفاده از کانالهای تلگرامی و اینستاگرامی در فضای مجازی میتواند فرصتی برای مسئولان باشد تا تهدید؛ اما متاسفانه گاهی غلیان هیجانات، ترس، عدم آگاهی و نداشتن اطلاعات کافی مردم را روانه ناکجاآباد میکند. در جریان وقوع زلزله کرمانشاه که عمق فاجعه و درد آن در بین مردم بسیار زیاد بود، گاها در کنار سرازیرشدن کمکهای مردمی و خیرخواهانه، حضور افراد چهره و مشهور سیاسی، ورزشی و هنری برای ارسال این کمکها پررنگ شد. جیبهایی که از پول و کمک مردم پُر شد. اما در همین فضای مردمی، برخیها که معنای واقعی کمک را درک نکرده بودند روی احساسات پاک مردم موجسواری کردند و اکنون که بیش از ۲ ماه از این حادثه تلخ میگذرد حسابهای
بانکیشان هنوز میلیاردی است و سود حاصل از آن را به جیب میزنند، بدون کوچکترین ارسال کمکی. در این رابطه اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور به صراحت اعلام کرد که هر کسی اگر پولی جمعآوری کرده باید در اختیار دستگاههای متولی قرار دهد گاهی همین اخبار و جمعآوری کمکها ایجاد توقع میکند و در این زمینه با دادستان کل کشور مذاکره داشتهایم که باید این کمکها در مسیر اصلی قرار گیرد، اما تا کنون نشنیدهام که هیچ یک از این اشخاص مشهور پول جمعاوری شده را به متولی مربوطه داده باشند. ظهور دلالان پیش بینی کننده زلزله در کنار این کمکهای میلیاردی بی حساب و کتاب، موج دیگری که معمولا پس از وقوع زلزله در بین مردم به خصوص پایتخت نشینان راه افتاد ترس بود و ترس! اینکه چه کنند تا زلزله کرمانشاه برای آنها تکرار نشود. چه کنند تا عزیزانشان جان سالم به در ببرند و آواره نشوند. اینجا بود که بازار سیاه پیشگویی و پیش بینی زلزله به راه افتاد. دلالانی پیدا شدند که میگفتند میتوانند زلزله را پیش بینی کنند. یا دستگاههای ردیاب و پیش بینی کننده زلزله دارند. در کوچه و خیابان راه میافتادند و به مردم پیشنهاد
میدادند که در ازای سلامتی خانوادهشان هر چقدر که میخواهند پول بدهند تا از زلزله باخبر شوند. برخیها هم ادای کارشناس درآورده و به سازمان مدیریت بحران میرفتند و ادعای پوشالی خود را مطرح میکردند، ادعایی که به گفته مسئولان مدیریت بحران کشور، دکانهایی بود که در جریان زلزله باز شده بود. رئیس سازمان مدیریت بحران میگوید: برای اینکه دست این افراد را رو کنیم، یکی از این افراد را خواستیم؛ او مدعی بود که میتواند زلزله را پیش بینی کند؛ با او صحبت کردم. او میگفت: طی ۵۰ روز آینده زلزلهای در فلان استان رخ میدهد. ما به او گفتیم که زلزله پیش بینی نمیشود؛ در ایران روزانه ۷۰ زلزله رخ میدهد و اگر بنا به این کار باشد من میگویم طی ۷۰ روز آینده یک زلزله در کرمانشاه رخ میدهد. اگر کسی میتواند زلزله را پیش بینی کند در یک شعاع ۵۰ کیلومتر و یک هفته قبل از وقوع و زلزله بالای پنج ریشتر را پیش بینی کند؛ که دست آخر نتوانست. مُرده یابی به سبک مدرن گویا در فضای ملتهب پس از هر بحرانی در جامعه، که هرکسی دوست دارد خبر تازهای بگیرد و منفعتی کسب کند، شغلهای کاذب هم شکل میگیرند و برخی از سودجویان سعی میکنند
از این فضای گلآلود ماهی بگیرند. طبق مستندات موجود در سازمان مدیریت بحران، عدهای مدعی شده اند که با شگردهای مختلف و با ارتباط با ماوراء میتوانند اجساد زیر آوار را ردیابی کنند. یکی از این مرده یابها مدعی بوده که میتواند با استفاده از ابزاری ساده و با کمک سنجاق و آهنربا اجساد را کشف کند. زمانی که کار و بار این فرد در فضای مجازی میگیرد به سازمان مدیریت بحران میآید و آنها نیز از او میخواهند که در پیداکردن اجساد کوهنوردان مفقودی در لرستان به آنها کمک کند. وی ابتدا قبول میکند، اما زمانی که قرار بوده به آنجا برده شود بهانهای میآورد و نمیرود و تا این لحظه اثری هم از او نیست. انگار هر چقدر هم که در جامعه کار فرهنگی و آموزشی شده بازهم کم است. براساس آمارها مردم فقط از ۱۰ درصد مخاطرات طبیعی و پیامدهای آن آگاهی دارند و این وظیفه مسئولان را سنگینتر میکند و نباید فراموش کنیم که در کنار تمام اقدامات و برنامههای آموزشی انجام شده به عزم خود مردم نیاز است تا در مواقع بحرانی هوشمندانه برخورد کنند.
دیدگاه تان را بنویسید