پرستار ایرانی، تنها شاهد جنایت در «پاتایا»
پرونده قتل جوان ایرانی در تایلند با کشف سرنخ جدیدی از ماجرا وارد مرحلهای تازه شد. بازپرس جنایی تهران دستور تحقیق از پرستار ایرانی بیمارستان را به عنوان تنها شاهد پرونده صادر کرده است.
جامجم: پرونده قتل جوان ایرانی در تایلند با کشف سرنخ جدیدی از ماجرا وارد مرحلهای تازه شد. بازپرس جنایی تهران دستور تحقیق از پرستار ایرانی بیمارستان را به عنوان تنها شاهد پرونده صادر کرده است.
چندی پیش خانوادهای با حضور در دادسرای جنایی تهران اعلام کردند پسر 30 سالهشان به نام رحمان فروردین سال 91 در کشور تایلند به قتل رسیده و از همکارش و دوست او شکایت دارند.
برای رازگشایی از این ماجرا، تحقیقات در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت .
برادر مقتول به افسر تحقیق گفت: برادرم رحمان در یک شرکت با مردی به نام علیرضا کار میکرد. او به من گفت قصد سفر دارد که گفتم اگر دوست دارد، برود. او میگفت بلیتهایشان را برای سفر به تایلند گرفتهاند و با علیرضا و دوست او مرتضی با تور به آنجا میروند. 8 فروردین سال 91 به تایلند رفتند.
وی افزود: برادر 30 سالهام میگفت که به دو شهر تایلند میروند و زمان بازگشتشان 16 فروردین است. از او خواستم در جریان سفرش تلفنی یا پیامکی ما را از احوال خود با خبر کند که قبول کرد. اما زمانی که به تایلند رسید تلفن همراهش خاموش شد. گمان کردیم خودش تماس میگیرد اما هیچ تماسی نگرفت. در همین حال، مردی که خودش را دوست برادرم معرفی میکرد چند بار با خانه پدریام تماس گرفت و مدام سراغ رحمان را میگرفت که بفهمد از سفر بازگشته است یا نه؟ همین باعث شده بود که نگران برادرم شویم. پس از جستوجوی فراوان متوجه شدیم آژانس هواپیمایی که آنها از آن بلیت تهیه کردهاند حوالی خیابان مطهری پایتخت است. با حضور در آنجا و گفتوگو با مدیر آژانس متوجه شدیم همه مسافران تور بازگشتهاند و تنها مسافری که بازنگشته و از او خبری ندارند برادرمن است. از همراهان برادرم خبری نداشتیم تا این که مردی غریبه با ما تماس تلفنی گرفت و خبر داد برادرم در یک تیمارستان در شهر پاتایا به دلیل مصدومیت و جراحات بستری است.
شاکی ادامه داد: باورمان نمیشد چنین بلایی سر او آمده باشد. نمیتوانستیم در آن زمان کم به تایلند برویم. بنابراین از طریق اسکایپ با پرستار ایرانی آن بیمارستان حرف زدیم که او اعلام کرد برادرم به او گفته از سوی دو دوستش که با آنها به سفر رفته، بشدت کتک خورده و مصدوم شده و بعد هم با تماس آنها پلیس وی را در فرودگاه بازداشت کرده و به تیمارستان آورده است.
وی افزود: زمانی که خودمان هم از طریق اسکایپ با برادرم حرف زدیم او گفتههای پرستار ایرانی را تائید کرد. از طریق سفارت ایران متوجه شدیم برادرم در آن تیمارستان فوت شده است. بعداز پرداخت پول توانستیم مقدمات انتقال جسد او را به ایران فراهم کنیم. کشور تایلند به ما گفته بود که برادرم به خاطر خونریزی داخلی فوت شده؛ اما ما به مرگ او مشکوک هستیم. چرا که پول، وسایل، گذرنامه و هر مدارکی که همراه او بوده نیز سرقت شده است.
با شکایت این خانواده، جسد رحمان که خانوادهاش با پرداخت 3000 دلار به کشور تایلند، آن را تحویل گرفته بودند، به پزشکی قانونی منتقل شد در بررسیها معلوم شد که او به دلیل شدت صدمات بویژه شکستگی در جناغ سینه به قتل رسیده است.
در این مرحله ماموران دو دوست او را برای تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران احضار کردند.
علیرضا که همکار مقتول بود به افسر تحقیق گفت: من 12 سال بود در یک شرکت کار میکردم. رحمان چند ماهی بود با ما همکار شده بود. من خانهای خریده بودم و کلی بدهی داشتم، نمیتوانستم به این سفر بروم اما با اصرارهای رحمان با او و دوستم به این سفر رفتیم. هزینه سفر هر کدام یک میلیون و 30 هزارتومان بود که رحمان 900 هزارتومان از هزینه سفرم را داد و قرارشد هر ماه مبلغی از این بدهی را بپردازم. در طول سفر او خیال میکرد ما دربارهاش بد فکر میکنیم. در پاتایا و بانکوک با هم بودیم اما در یکی از هتلها او و دوستم اتاقهایشان را جدا کردند. رحمان در هتل مدارکش را میخواست تا به ایران بازگردد. ما هم به هتل دیگری رفتیم و بعداز پایان سفرمان به تهران بازگشتیم. زمانی که به اداره پلیس آمدیم متوجه مرگ او شدیم. ما او را کتک نزدهایم.
مرتضی نیز به افسرتحقیق گفت: من از طریق علیرضا با رحمان آشنا شدم. در جریان این سفر من و رحمان اخلاقمان با هم جور در نمیآمد و باعث شد در اتاقهای جداگانه باشیم. آن روز هم او در هتل دعوا راه انداخت و بعدهم رفت و دیگر از او خبری نداشتیم. باورم نمیشود او به قتل رسیده باشد. من و دوستم او را کتک نزدهایم.
این در حالی بود که پس از مکاتبههای مختلف از طریق پلیس بینالملل با پلیس تایلند سرانجام چندی پیش آنها در دو پاسخ جداگانه اعلام کردند، رحمان ابتدا اقدام به تخریب در هتل کرده و به خاطر آن خسارت پرداخته بود. بعد هم از ماموران خواسته او را به فرودگاه ببرند که در آنجا برای مسافران مزاحمت ایجاد کرده بود، به همین خاطر او را به تیمارستان بردهاند.
تحقیقات پلیس جنایی تهران برای رازگشایی از این پرونده ادامه داشت تا این که بازپرس جنایی دستور داد دوباره از طریق پلیس بینالملل تایلند درباره مرگ جوان ایرانی در آن کشور اطلاعات بیشتری کسب شود. همچنین قرار شد ماموران از پرستاری در تایلند که مقتول قبل از مرگش با او درباره ضاربان خود حرف زده بود، تحقیق کنند.
برادر رحمان ـ مقتول ـ به جامجم گفت: برادرم فوقلیسانس مکانیک بود و در یک شرکت کار میکرد. یک سال قبل از مرگش چند ماه دچار افسردگی شده بود که بعداز درمان افسردگیاش به طور کامل خوب شد. نمیدانیم چه اتفاقی میان او و دو همسفرش رخ داده که باعث قتل وی شده است. برادرم فردی آرام بود و اصلا اهل دعوا و درگیری نبود. گمان میکنیم اطلاعات پلیس تایلند واقعیت نداشته باشد. همه وسایل برادرم به سرقت رفته است. دو همسفر برادرم از ماجرای مرگ او خبر دارند.
وی افزود: سفارت ایران در تایلند بدرستی پیگیر وضع برادرم نبود شاید اگر زمانی که برادرم در آنجا به تیمارستان منتقل شده بود موضوع را بررسی میکردند، ماجرا به مرگ برادرم ختم نمیشد.
دیدگاه تان را بنویسید