اشعاری که زهیر در کربلا به عنوان رجز خواند
من زهیر پسر قین هستم با شمشیر خود از حریم حسین(ع) دفاع میکنم..
خبرگزاری تسنییم: زهیر بن قین بجلی از اهالی کوفه و ازبزرگان قبیله بجلیه بود که به خاطر رشادتهایش در جنگهای صدر اسلام از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار بود. هنگامی که زهیر به همراه خانواده اش از سفر حج بازمیگشت در میان راه به کاروان امام حسین برخورد. امام قاصدی به نزد ظهیر فرستاد و او را برای دیدار دعوت کرد. زهیر پس از دیدار با امام، با خوشحالی به نزد خانوادهاش بازگشت و آماده پیوستن به کاروان امام حسین(ع) شد. نقل شده است که در این دیدار، امام لوحی نورانی از اسامی شهدای کربلا به ظهیر نشان داد که نام او نیز در آن لوح ثبت شده بود.
امام حسین(ع) در روز عاشورا زهیر را به فرماندهی میمنه (سمت راست سپاه) گمارد. زهیر دو بار (قبل و بعد از نماز) به میدان جنگ رفت و طی نبردی دلاورانه 120 نفر از اشقیاء سپاه عمر سعد را به درک واصل کرد و سرانجام به درجه رفیع شهادت نائل شد.
پس از ادای نماز، زهیر برای امام(ع) این اشعار را خواند:
اقدم هدیت هادیاً مهدیا الیوم تلقی جدّک النّبیا
و حسناً و المرتضی علیا و ذا الجناحین الفتی الکمیا
و اسد الله الشّهید الحیا
به پیش ای هدایت شده و راهنما، امروز جدّت نبی اکرم(ص) را دیدار خواهی کرد، و هم چنین حسن مجتبی(ع) و علی مرتضی(ع) را و جعفر طیار آن جوانمرد شجاع و حمزه شیر خدا شهید زنده را
همچنین رجزهای او در میدان نبرد به این صورت بود:
انا زهیر و انا ابن القین اذودکم بالسیف عن حسین
ان حسیناً احد السبطین من عترة البر التقی الذی
ذاک رسول الله غیر المین اضربکم و لا اری من شین
من زهیر پسر قین هستم با شمشیر خود از حریم حسین(ع) دفاع میکنم. حسین(ع) یکی از دو نواده رسول خدا(ص) است از خاندانی که نیکی و تقوا زینت آنهاست، و اکنون او فرستاده پاک خدا از دو نسل نبوی است و من شما را میکشم و عیب نمیدانم.
دیدگاه تان را بنویسید