رکنا: دختر نوجوان که هفته گذشته به خاطر انفجار در کوره آجرپزی روانه بیمارستان شد بود پس از 7 روز تسلیم مرگ شد. دختر ١٥ساله بر اثر سوختگی شدید در بیمارستان سینای تبریز جان باخت. «سوزان عمری»، یکشنبه هفته گذشته همراه با سه نفر دیگر از اعضای خانوادهاش در پی انفجار گاز در نزدیکی کورههای آجرپزی اطراف شبستر بشدت مصدوم شد. این دختر همراه با دیگر مصدومان حادثه Incident به بیمارستان سینای تبریز منتقل شد، اما با وجود تلاش کادر درمانی به علت شدت جراحات وارده و سوختگی شدید، یکشنبهشب تسلیم مرگ شد. دو مصدوم دیگر این حادثه نیز همچنان در این مرکز درمانی بستری هستند که حال یکی از آنها وخیم است. انفجار گاز پیکنیکی این چهار نفر اعضای دو خانواده مهابادی بودند که برای کار در کورههای آجرپزی به وایقان شبستر آمده بودند. خشت زدن برای کورههای آجرپزی شغل فصلی بیشتر کُردهای آذربایجانغربی است. سوزان هم همراه با خانوادهاش به وایقان آمده بود تا خشت بزند و به پدرش کمک کند. دایی سوزان هم با زن و بچهاش به این شهر آمده بود. این دو خانواده کنار هم از صبح تا غروب خشت میزدند تا کار مردهای خانواده به موقع تمام شود. آن روز هم مثل همه
روزهای قبل، زنها و بچهها کارشان تمام شده بود و به خانه آمده بودند. هوا هنوز روشن بود. باید بساط شام را تهیه میکردند. زندایی سوزان پیکنیکها را روشن کرد و بچهها هم یکییکی به حمام رفتند تا نوبت به سوزان رسید. او از بقیه بزرگتر بود. علاوه بر خشتزدن، در کارهای خانه به زنها کمک میکرد. او به حمام نرفت تا به شهلا در پخت شام کمک کند. عقربهها ساعت ٧ و ٣٠دقیقه بعدازظهر را نشان میداد که ناگهان انفجاری مهیب خانه آنها را لرزاند. صدای انفجار از اتاق گوشه حیاط بود، اتاق آتش گرفت. همان اتاقی که سوزان و شهلا در آن مشغول آشپزی بودند. وخامت حال یکی از مصدومان سوزان ١٥ساله، شهلا ٣٢ساله، فاطمه ١٠ساله و سازگار١٠ساله در این حادثه مصدوم شدند. این چهار مصدوم بلافاصله با اورژانس به بیمارستان سوانح سوختگی تبریز منتقل شدند. سوزان و شهلا با سوختگی زیاد، وضع وخیمی داشتند. اما دو مصدوم دیگر این حادثه، وضعیتشان بهتر بود. تلاشها برای نجات جان این مصدومان بدحال آغاز شد، اما شدت سوختگی بهحدی بود که تلاش کادر درمانی هم نتوانست مانع مرگ سوزان شود. او در آخرین ساعت روز یکشنبه، پس از ٧روز دستوپنجه نرمکردن با مرگ جان باخت.
بهگفته یکی از مسئولان بیمارستان سینا، پیکر این دختر ١٥ساله صبح دیروز به خانوادهاش تحویل داده شد. او همچنین درباره وضع سه مصدوم دیگر این حادثه گفت: «این دختر فوت شده، بیش از ٧٣درصد سوختگی داشت. مصدوم ٣٢ ساله این حادثه هم با ٦٨درصد سوختگی وضع وخیمی دارد. بهخصوص آنکه این خانم دچار سوختگی عمیق شده است. یکی از مصدومان ١٠ساله این حادثه هم از بیمارستان مرخص شده است و یک دختر ١٠ساله دیگر هم با کمتر از ٣٠درصد سوختگی تحت درمان است.» رنج خشت اما انفجار و سوختگی برای کارکنان کورههای آجرپزی وایقان چیز غریبی نیست. به گفته جعفری، رئیس اتحادیه آجرپزهای شبستر، تابستانی نیست که چنین حوادثی برای کارکنان این کورهها پیش نیاید. از انفجار دیگ بخار گرفته تا آتشسوزی و گازگرفتگی، بلای جان کارگران این کوره است. کارگرانی که کیلومترها دور از خانه به شبستر میآیند تا در این سه ماه خرج یکسال زندگیشان را دربیاورند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید: علت این حادثه چه بود؟ انفجار گاز پیکنیک. یعنی این حادثه ارتباطی با کورههای آجرپزی نداشت؟ نه، این حادثه در خانه آنها اتفاق افتاده بود. البته به دلیل نزدیک بودن این
خانهها به کورههای آجرپزی، خیلیها به اشتباه افتادند که این انفجار در کوره اتفاق افتاده است، اما این حادثه ربطی به کورهها نداشت. شما از جزییات این حادثه اطلاع دارید؟ یکشنبه هفته گذشته بود که یک زن و چند کودک مهابادی دچار سوختگی شدند. آنها مشغول پخت و پز با گاز پیکنیکی بودند که گویا یکی از کپسولها نزدیک دیگری بوده و پس از داغشدن منفجر شده است، اما به اشتباه در رسانهها عنوان شد که کودک کار بر اثر انفجار گاز جانش را از دست داده است. البته دلیل این اشتباه هم اتفاقات تلخ سالهای گذشته است.
چه اتفاقاتی؟ در سالهای گذشته، سوخت کورهها مازوت بود، به همین دلیل کورهها دیگ بخار داشتند و همین موضوع باعث انفجارهای زیادی میشد. ما هر سال در تابستان یک تا دو حادثه با چندین کشته و زخمی داشتیم، اما از سال گذشته با گازکشی کورهها این حوادث بهطور کل تمام شد. این انفجار هم همانطور که گفتم ارتباطی با کورهها نداشته است. این کورهها فقط تابستانها کار میکنند؟ بیشتر فعالیتشان در تابستان است. هم به دلیل شرایط آبوهوایی و هم به دلیل نیروی کار. درواقع تابستانها، کُردهای جنوب آذربایجان برای کار به این منطقه میآیند. آنها به صورت کنتراتی خشت میزنند. معمولا هر کدامشان برای یکمیلیون خشت در سه ماه تابستان قرارداد میبندند.
یعنی روزی ١١هزارتا آجر قالب میزنند؟ این کار یک نفر نیست. به همین دلیل هم هر مردی خانوادهاش را هم میآورد تا در این کار کمکش کنند. در این منطقه کارگران کورهها خانوادگی هستند. در هر کوره معمولا دو تا سه خانواده کار میکند. تا آخر تابستان و قبل از بازگشایی دوباره مدارس این منطقه پر از کارگرهای کُردی است که همراه با زن و بچه در کورهها کار میکنند. در این حادثه هم زن و بچه همینها دچار سوختگی شدند.
برای این مقدار کار چقدر دستمزد میگیرند؟
حدود ٣٦ تا ٣٧میلیون تومان.
این کارگرها بیمه هستند؟ همهجوری هست. بعضیها بیمه میشوند. عدهای از کارفرمایان هم از بیمهکردن آنها طفره میروند. بعضی مواقع خود این کارگرها چون از جایی دیگری برای آنها بیمه رد میشود، برای سهماه تابستان خودشان را بیمه نمیکنند. این خانوادهها کجا ساکن هستند؟
پیش از این، اسکان یکی از معضلات این منطقه بود، اما الان چندسالی است که خانههایی برای آنها تهیه کردهایم. خانههای مجللی نیست، اما در حد رفع نیاز امکانات اولیه دارد. این حادثه هم در یکی از همین خانهها رخ داد.
شما گفتید، این حادثه هنگام آشپزی با کپسول پیکنیکی رخ داده است. یعنی این خانهها به گاز شهری متصل نیست؟
گاز چند وقتی است که به وایقان رسیده است. به همین دلیل این خانهها گازکشی نیست.
اما شما گفتید که کورهها با گاز کار می کنند؟ فاصله این خانهها تا کورهها بیش از ١٠٠متر است. از طرف دیگر چون این خانهها بیشتر در تابستان ساکن دارد، لولهکشی گاز برای آنها انجام نشده است. ضمن آنکه هزینه آب و برق این خانهها برعهده صاحبان کورههای آجرپزی است. اگر گاز شهری وصل شود، پول آن را باید آنها بپردازند. همه این موضوعات باعث شده تا در این خانهها برای پخت و پز، حمام و آب داغ از گاز پیکنیکی استفاده شود.
دیدگاه تان را بنویسید