سرویس اجتماعی فردا: روز گذشته بود که خبری راجع به صدور حکم اعدام رئیس عرفان حلقه صادر شد. پس از آن بود که وکیل محمد علی طاهری در این رابطه گفت: با توجه به اینکه ۲۲ شهریور ماه مراسم عروسی دختر محمد علی طاهری برگزار خواهد شد ما برای ابلاغ حکم به دادگاه مراجعه نکرده ایم؛منتظریم تا این مراسم برگزار شود و بعد جهت دریافت حکم اقدام کنیم. ما قطعا به حکم صادر شده اعتراض میکنیم چرا که این حکم کاملا بی پایه و اساس است. پس از آن رییس کل دادگستری تهران اعلام کرد که حكم سركرده گروه موسوم به عرفان حلقه صادر شد و راي صادره قطعي نبوده و قابل تجديد نظر در ديوان عالي كشور است.
عرفان حلقه چیست؟
عرفانهای نوظهور همچون عرفان حلقه، پدیدهای است که طی سالیان گذشته مورد توجه بسیاری قرار گرفته و بهرغم حرف و حدیثهای فراوان در چند و، چون فعالیت این جریانها، هنوز هم هستند افرادی که در بسیاری از موارد از سر ناآگاهی به دام آنها میافتند. تلاش برای درمان، راهی برای رسیدن به آرامش درونی، راهی سهلالوصول برای شناخت خدا و چند ده عنوان فریبنده دیگر از جمله مواردی است که مروجان این جریانها مکررا تکرار میکنند تا افراد بیشتری به آنها روی آورند و البته رویآورندگان نیز از گزند آسیبها در امان نمیمانند؛ آسیبهایی که در پارهای از موارد حتی به فروپاشی بنیان خانوادهها نیز میانجامد.
عرفان حلقه یکی از چند ده جریان انحرافی بهاصطلاح عرفانی است که امروز از رهبر تا مریدان آن در حال و روز خوشی به سر نمیبرند.
حجتالاسلام سیف مظاهری در این رابطه به همشهری آنلاین گفته: عرفان حقیقی بهمعنای شناخت خداوند متعال از راه قلب و شهود است؛ حال اگر این شناخت با واقعیات منطبق باشد و ببینیم که خدای مدنظر عارف همان خدای واقعی است، متوجه میشویم که تجربه عرفانی وی، تجربه درستی بوده است. اما اگر توصیف ارائه شده وی با واقعیت منطبق نباشد و با خدای واقعی فاصله داشته باشد، با عرفان کاذب روبهرو میشویم. در اینجا مسئلهای پیش میآید که بالاخره باید یک معیار داشته باشیم تا عرفان را مورد سنجش قرار دهیم! معیار در عرفان، در درجه اول وحی است که براساس منابع دینی ما همان وحی معصوم است. از همین تجربههای عرفانی گوناگون پی میبریم که بالاخره باید یک تجربه معصومانه عرفانی وجود داشته باشد تا احساس عرفانی درست هم مورد سنجش قرار گیرد.» حجت الاسلام سیف مظاهری در ادامه گفته: «طی چند دهه اخیر شاهد آن هستیم که در کنار خط اصیل عرفان اسلامی (که قدمت آن با فلسفه و فقه ما نیز برابری میکند) جریانهای عرفانی دیگری نیز سبز شدهاند که بسیاری از آنها ریشه در مشرقزمین نیز ندارند. علت روی آوردن عدهای (بهخصوص غربیها) به عرفان و مسائل عرفانی چیست؟ وجود
انسان اساسا با عرفان سرشته شده است و حقیقت وجودی ما روح ماست که به معرفت خداوند انس پیدا کرده است. این همان روحی است که با خداوند متعال گفتوگو کرده است و خداوند خطاب به او گفت: «الست بربکم؛ آیا من پروردگار شما نیستم؟» که روح ما با شناخت خداوند پاسخ مثبت به این سؤال داد. در روایات مربوط به این آیه نیز اشاره شده که ملاقات روح با خداوند متعال یک موضوع حقیقی بوده است. خب! در غرب (در برههای از زمان) سعی بر آن بود که انسان تنها در بعد مادی و زمینی مورد توجه قرار گیرد که طبیعتا انسان از پرداختن صرف به این بعد از خود راضی نخواهد شد و ناآرام میشود. این ناآرامی و نارضایتی همان چیزی است که انسان غربی تجربه کرده و حالا میخواهد که به معنویت بازگردد. اما چون آن منابع اصلی دینی را در اختیار نداشت ناگزیر از روی توهمات خود، عرفانهای کاذب را بهوجود آورد. ضمن آنکه در این میان سیاستمدارانی نیز بودند که تمایلی به از دست دادن قدرت خود و روی آوردن مردم به معنویت واقعی نداشتند و از همین روی به حمایت از عرفانها و معرفتهای ساختگی پرداختند تا اجازه ندهند رقیبی برای آنها پیدا شود.»
سه راه تشخیص عرفانهای کاذب حجت الاسلام سیف در رابطه با راه های تشخیص عرفانهای کاذب گفته: «یکی از مهمترین مبانی عرفانهای کاذب از این قرار است که دعوت به خدا در این جریانها وجود ندارد و اگر هم وجود دارد، خدا به نیروی درونی انسانها تبدیل میشود. بهعبارتی آن قدرت نامحدود الهی را در خود انسان محدود میکنند و این یک سوء برداشت از عرفان حقیقی است. عرفان حقیقی هیچگاه خدا را نادیده نمیانگارد فقط میگوید با خودشناسی میتوان به آن رسید. اما عرفانهای کاذب راه و مقصد را خود انسان تعریف میکنند که فصل مشترک همه عرفانهای کاذب است. باور غلط و اشتباه نسبت به معاد و زندگی اخروی از دیگر مبانی عرفانهای کاذب است. این باور که برزخ، روز قیامت هم هست در نگاه این جریانها پیچیده شده و زیر سؤال میرود. علاوه بر این زمانی که خدا تنها به نیروی درونی انسان محدود گشت، شریعت نیز کنار میرود و تبعیت از خدا نیز میشود پیروی از خود؛ بهعبارتی نوعی اباحیگری در این عرفانها حمایت میشود. ممکن است مستقیم گفته نشود که دست از دین بردار، اما مبانی آن ترویج میشود.»
دیدگاه تان را بنویسید