سرویس اجتماعی فردا؛ محمد نگینی: گویی غربت امیرالمومنین تمامی ندارد. میلیون ها نفر در این ایام مشغول عزاداری در رسای امیرالمومنین هستند اما رئیس جمهورشان به صراحت به تقطیع کلام امیرالمومنین در خطبه 92 نهج البلاغه پرداخت و گفت: امیرالمومنین مبناء ولایت را نظر مردم می داند.
حسن روحانی در ادامه استناد می دهد به جمله «لمن ولیتموه امرکم». و ادامه می دهد که امیرالمومنین به مردم گفته اند هر کسی که شما انتخاب کنید به عنوان ولی و رهبر جامعه منم اطاعت می کنم و اجرا می کنم!
بیشتر بخوانید: روحانی: انتخابات، هدیه دنیای غرب نیست
۱- متن خطبه 92 اصلی امیرالمومنین که به صورت ناقص مورد استناد حسن روحانی قرار گرفته است بدین شرح است:
پس از قتل عثمان آنگاه که مردم هجوم آوردند تا با امام على علیه السّلام بیعت کنند، در روز جمعه ۲۵ ذى الحجّه سال ۳۵ هجرى در مدینه فرمود:
«مرا واگذارید و دیگرى را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و امورى مىرویم که رنگارنگ و فتنه آمیز است، و چهرههاى گوناگون دارد و دلها بر این بیعت ثابت و عقلها بر این پیمان استوار نمىماند، چهره افق حقیقت را (در دوران خلافت سه خلیفه) ابرهاى تیره فساد گرفته، و راه مستقیم حق ناشناخته ماند. آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم، بر أساس آنچه که مىدانم با شما رفتار مىکنم و به گفتار این و آن، و سر زنش سرزنش کنندگان گوش فرا نمىدهم. اگر مرا رها کنید چون یکى از شما هستم که شاید شنواتر، و مطیعتر از شما نسبت به رییس حکومت باشم، در حالى که من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است که امیر و رهبر شما گردم.»
۲- حضرت این خطبه را بعد از فتنه قتل عثمان که مردم برای بیعت به سراغ ایشان می روند بیان فرمودهاند. حضرت که عاقبت بیعت پوشالی مردم را می داند توصیه می کند باتوجه به اینکه شما بیعت تان استوار نیست سراغ دیگری بروید و ولایت کار خودتان را به آن بسپارید. منظورشان از ولایت، ولایت خداوند نیست. بلکه اداره امور جاریه مردم است.
این بدیهی ست که هر کس می تواند سرپرست جامعه خود را انتخاب کند. ولی دلیل نمی شود هر کسی که توسط مردم انتخاب شد مقبول الهی نیز باشد. و صد البته اگر انتخاب مردم با انتخاب خداوند مغایرت داشته باشد قطعا مواخذه خواهند شد و بزرگ ترین گناه ها را مرتکب شده اند.
بیشتر بخوانید: پاسخ رائفیپور به سخنان روحانی درباره حکومت امیرالمومنین
۳- امام علی(َع) در خطبه دیگری در خصوص پذیرش خلافت میفرمایند:
«آگاه باشید! به خدایى که دانه را شکافته و انسان را آفریده سوگند! اگر به خاطر حضور حاضران [توده هاى مشتاق بیعت کننده] و اتمام حجّت بر من به خاطر وجود یار و یاور نبود و نیز به خاطر عهد و پیمانى که خداوند از دانشمندان و علماى هر امّت گرفته که: «در برابر پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمدیده و مظلوم سکوت نکنند»، مهار شتر خلافت را بر پشتش مى افکندم [و رهایش مى نمودم] و آخرینش را به همان جام اوّلینش سیراب مى کردم»
ایشان انتخاب مردم را صرفا اتمام حجت به خاطر وجود یاور می داند نه مشروعیت بخش حکومت. و علت اصلی پذیرش را عهد و پیمان خداوند می دانند.
۴- اگر مبنا ولایت نظر مردم باشد چرا اهل بیت علیهم السلام، به انتخاب مردم درباره خلفاء قبلی انتقاد کردهاند؟ چرا امام حسین به خلافت یزید معترض بودند؟
اگر معیار نظر مردم باشد قطعا عمروعاص، معاویه، هیتلر واستالین ها در همراه کردن مردم با خود موفق تر بوده اند. و خب اگر مبنا انتخاب مردم باشد موسی نباید به گوساله سامری ای که مردم انتخاب کرده بودند معترض می شد.
۵- برمبنای سیره معصومین در نظریه ولایت فقیه مردم در زمان غیبت امام معصوم جایگاه والا و تعیین کنندهایی در حکومت اسلامی دارند. اما از آن به عنوان مقبولیت یاد میشود چرا که مشروعیت حاکم اسلامی نه به رای مردم که تحقق احکام اسلامی است. از همین رو در اصل پنجاه و ششم قانون اساسی مقرر میدارد: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او،انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند. و در اصول دیگر به تبیین ولایت فقیه و شرایط ولی فقیه پرداخته است.
دیدگاه تان را بنویسید