معمای ۲۱ ساله ناپدید شدن نوزادی در بیمارستان
یک تماس اینترنتی کافی بود تا جستوجوی زن میانسال برای پیدا کردن دختری که ۲۱ سال پیش به او گفته شده بود فوت کرده است، آغاز شود.
روزنامه همشهری: یک تماس اینترنتی کافی بود تا جستوجوی زن میانسال برای پیدا کردن دختری که ۲۱ سال پیش به او گفته شده بود فوت کرده است، آغاز شود. بررسيهاي انجام شده نشان ميدهد كه در آن سال مدارك تولد اين دختر در بيمارستان ثبت شده اما هيچ مدركي مبني بر فوت او وجود ندارد.زن ميانسال كه روز گذشته براي پيگيري اين پرونده و يافتن ردي از دخترش به دادسراي جنايي تهران رفته بود رو به قاضي شعبه هفتم دادسرا گفت: من مطمئنم كه دخترم زنده است و اين را با تمام وجودم احساس ميكنم. غصه دوري او مرا بيمار كرده تا جايي كه بهتازگي مبتلا به سرطان شدهام و گمان نميكنم زمان زيادي زنده باشم. اين زن كه فخري نام دارد، ادامه داد: سال 71 با پسرعمويم در جيرفت كرمان ازدواج كردم. سال 74 بود كه متوجه شدم باردارم. خانواده همسرم در انگليس زندگي ميكردند و سالي يكي دو بار به ايران ميآمدند. همزمان با زايمانم كه مردادماه سال75 بود آنها به ايران آمدند و 21مردادماه در يكي از بيمارستانهاي شمال تهران بستري شدم و دخترم به دنيا آمد. دخترم را در آغوش گرفتم و بعد از آن به بخش منتقل شدم. تا عصر آن روز دخترم پيش من بود و حتي 2نفر از بستگانم به ملاقاتم آمدند و دخترم هيچ مشكلي نداشت. فرداي آن روز خواهرشوهرم به من گفت كه حال دخترم بد شده و او را به قسمت نوزادان بردهاند. پس از آن كارهاي ترخيص مرا انجام دادند و من به يكي از آپارتمانهاي مادرشوهرم در شمال تهران رفتم. فرداي آن روز همراه آنها به بيمارستان رفتم و دخترم را ديدم اما روز دوم به من گفتند كه دخترم فوت شده است و با همكاري پرسنل بيمارستان او را دفن كردهاند. اين را كه شنيدم حالم بد شد. آنها حتي قبر او را هم به من نشان ندادند. وي ادامه داد: پس از اين اتفاق به كرمان برگشتيم و من اصلا حال و روز خوبي نداشتم. همسرم هم بعد از مدتي ساز رفتن از كشور را كوك كرد. من اما راضي به رفتن نبودم و درنهايت مرا ترك كرد و از كشور خارج شد و به انگليس رفت. پس از رفتن او غيابي طلاق گرفتم و در اين سالها مطمئن بودم كه دخترم زنده است تا اينكه 4ماه پيش شخص ناشناسي از طريق لاين با من تماس گرفت و مدعي شد كه دخترت زنده است. او به من گفت به بيمارستان برو شايد از آن طريق موفق به پيدا كردن او بشوي. اين را كه شنيدم انگار دنيا را به من داده بودند، براي همين به بيمارستان رفتم و پس از بررسي پروندههاي بايگاني برگه ترخيص نوزادم را پيدا كردم. اين يعني او زنده بوده و از بيمارستان مرخص شده بود.همين كافي بود تا راهي اداره پليس شوم و ضمن درخواست پيدا كردن دخترم به طرح شكايت از افرادي كه نوزادم را ربودهاند بپردازم. هماكنون پرونده اين زن پيش روي قاضي مرشدلو در حال رسيدگي است و با دستور وي استعلام از بيمارستان مربوطه صورت گرفته و آنها اعلام كردهاند كه در آن سال نوزاد دختر متولد شده است اما هنوز مستنداتي درخصوص فوت يا ترخيص شدن نوزاد ارائه نكردهاند. به همينخاطر تحقيقات در اين خصوص براي كشف اين معماي 21ساله ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید