روزنامه ایران: فروتن، دقیق، منظم، مهربان، کاریزماتیک و پیچیده. اینها ویژگی های برجسته مردی است که با وقف تمام داراییاش همه را بهت زده کرده است. چاک فینی، بنیانگذار سازمان خیریه آتلانتیک است. این مرد که همیشه از پروازهای ارزانقیمت برای سفرهای کاری اش استفاده می کند و کاغذهایش را در کیسه ای پلاستیکی با خودش این طرف و آن طرف می برد، مؤسس سازمان خیریه ای است که تغییراتی بنیادین و تاریخی در دنیا ایجاد کرده است. چاک فینی با این باور که ثروت انسان باید برای کمک به دیگران مورد استفاده قرار بگیرد، سازمان خیریه آتلانتیک را در سال 1982 تأسیس کرد. راستی چاک فینی کیست؟
چاک فینی در سال 1931 در نیوجرسی به دنیا آمد. مادر او پرستار بود و پدرش در بیمه کار میکرد.
او در کودکی پارو و کارت کریسمس میفروخت تا پول در بیاورد و نخستین فرد در خانواده ایرلندی - امریکاییاش بود که وارد دانشگاه شد. فینی چهار سال بهعنوان اپراتور رادیو در نیروی هوایی امریکا در ژاپن کار کرد و پس از آن توانست وارد دانشگاه بشود و آرزوهایش را دنبال کند. او را در دانشگاه «مرد ساندویچی» مینامیدند، چون به همکلاسیهای گرسنهاش ساندویچ میفروخت تا خرج تحصیلش را در بیاورد.
چاک و یکی از همکلاسیهایش به نام «رابرت میلر» شرکتی را تأسیس کردند که هر دو نفرشان را میلیاردر کرد اما چاک فینی گرچه میلیاردر شده بود ولی انگار چیزی او را اذیت میکرد! به گواه اطرافیانش انگار با ثروت راحت نبود و احساس خوبی نداشت.
اما فینی قدم بلند خود را به یکباره در سال 1982 برداشت. گویی دچار انقلابی درونی شده باشد. او با پیشنهاد مادرش و خواندن مقالهای از «آندرو کارنگی» که میگفت بهترین استفاده از ثروت، کمک به دیگران است، سازمان خیریه آتلانتیک را تأسیس کرد.
البته خودش مطلقاً دوست نداشت اسمش سر زبانها بیفتد و میخواست در فعالیتهای خیرخواهانهاش ناشناس بماند. کریستوفر ورچستلی، رئیس سازمان خیریه آتلانتیک میگوید: «این مرد دوست دارد ناشناس بماند، چون فروتن است و میخواهد با خیال راحت به نقاط مختلف سفر کرده و کارهای خیریهاش را دنبال کند. او دوست دارد با مردم حرف بزند، معاشرت کند و از آنها یاد بگیرد و برای همین دوست ندارد شناخته بشود و نگاهها رویش متمرکز باشد.»
فینی پس از اینکه مقداری از سرمایهاش را برای گذران زندگی خود و خانوادهاش کنار میگذارد، تصمیم میگیرد تا بقیه ثروت رؤیاییاش را به کارهای بشردوستانه اختصاص دهد. در سال 1984، او بخش اعظمی از سهامش را از شرکت قبلی به سازمان آتلانتیک انتقال میدهد؛ سهامی که میلیونها دلار ارزش دارد. در 15 سال ابتدای کار این سازمان، او حامی مالی کاملاً ناشناس بود؛ او پشت صحنه فعال بود و برای گسترش فعالیتهای سازمانش نهایت تلاشاش را میکرد. او به مناطق مختلف سفر میکرد تا نمایندگیهای سازمان آتلانتیک را فعال کند. او با آدمها صحبت میکرد و از توصیه هایشان بهره میبرد. به کشورهای مختلف دنیا سفر کرد تا بتواند آدمهایی را برای دنبال کردن اهداف بزرگش پیدا کند. آدمهایی که دنبال کارهای بزرگ مثل ساختن دانشگاه جدید ، بیمارستان و... باشند.
انتخابهای آقای فینی برای کارهای بشردوستانه بر مبنای علایق شخصیاش بوده و به طرفش حرکت کرده است. او این کارها را کرده تا در زندگیاش تغییر ایجاد کند و اتفاقی مثبت برای مردم و جامعه رقم بزند.
افشای راز
در سال 1997 هویت آقای فینی فاش شد و همه از راز او خبردار شدند. برای همین نیز تصمیم گرفت تا سازمان آتلانتیک را به خیریه خانوادگی کوچکی تبدیل کند و با ثروتش به طرح «وقتی زنده هستید، ثروتتان را ببخشید» کمک کند و این ایده را در سراسر جهان گسترش دهد. فینی در سال 1996 درگیر مشکلاتی با شرکایش در شرکت شد؛ اختلافی که باعث میشد هویت بشردوستانه کارهای او فاش شود. برای همین در اقدامی پیشگیرانه، در 23 ژانویه سال 1997 به روزنامه نیویورک تایمز زنگ زد و حقیقت را فاش کرد. این روزنامه هم بلافاصله انگار که بمبی را کشف کرده باشد، مقاله مفصلی با عنوان «مردی که به طور ناشناس 600 میلیون دلار از داراییهایش را صرف کارهای خیریه کرد» منتشر کرد. حالا دیگر نام فینی و کار بزرگ او سر زبانها بود. با فاش شدن رازش، سازمان آتلانتیک برای همیشه تغییر کرد.
این سازمان استراتژی رسمیتری را دنبال کرد که پنج بند داشت: سالمندان، کودکان و نوجوانان، سلامت مردم، آشتی بین ملتها و حقوق بشر. این سازمان اعلام کرد که عمر این استراتژی محدود است و حداکثر تا سال 2020 ادامه دارد. با فاش شدن راز این میلیاردر خیر، او تصمیم گرفت تا بیشتر و خیلی جدیتر از قبل به دنبال ترویج شعارش با عنوان «وقتی زنده هستید، ثروتتان را ببخشید» باشد.
چاک فینی میگوید: «هر پولی که مردم به کارهای خوب اختصاص میدهند، تا زمانی که به خوبی مدیریت شود، ارزشمند است.»
از میان کسانی که تحت تأثیر ایده چاک فینی قرار گرفتند و به نوعی مرید و ستایشگر او هستند، میتوان به وارن بافت و بیل گیتس، دو میلیاردر نامدار، اشاره کرد. بیل گیتس در این باره میگوید: «تعهد طولانی مدت چاک فینی به ایده اش، الهامبخش من و همسرم شد. او سالها مثل فانوس دریایی، راهنمای ما در طوفانهای مختلف بود. او الگوی ابدی ماست.»
حالا که او به خاطر کارهایی که میکند به آرامشی عمیق در زندگیاش رسیده، میگوید: «برای من هیچ چیز ارزشمندتر از این نیست که وقتی زنده هستم، ثروتم را ببخشم. دوست دارم خودم را وقف تلاشهای هدفمند و تأثیرگذاری بکنم که زندگی آدمها را بهتر کند و انسانها آسودهتر زندگی کنند.»
او بهدلیل فعالیتهای گستردهاش در زمینههای مختلف چندین جایزه گرفته است. علاوه بر این در سال 2012، مدرک دکترای افتخاری را از 9 دانشگاه دریافت کرده است. او که برای رفتن به دانشگاه علاوه بر تلاش خودش، کمک دیگران را هم پشت سر خود داشته، همیشه معتقد بوده که آموزش، پایه و اساس رشد انسان است. از طریق آموزش خوب و درست است که جامعهای ساخته میشود و پیشرفت میکند. فینی در سال 1982، نزدیک به 7 میلیون دلار به دانشگاه کورنل کمک کرد تا صندوقی برای کمکهای مالی به دانشجویان (به لحاظ مالی ضعیف) تأسیس کند. این دانشگاه همچنین در سال 2011 مبلغ 350 میلیون دلار از این میلیاردر نیکوکار دریافت کرد تا دانشکده تکنولوژی را با ایدهای کاملاً نو در نیویورک بسازد؛ آنها میگویند در این دانشکده سبک جسورانه آقای فینی را سرلوحه کارشان قرار دادهاند.
او در ایرلند، سرزمین مادری اش، همین ایده را دنبال کرد و او مقامات دولتی را ترغیب کرد تا مؤسسات تحقیقاتی بینالمللی را با کمک سازمان او تأسیس کنند که موجب رشد اقتصادی در ایرلند شمالی و جمهوری ایرلند بشود. فینی در همین جا توقف نکرد. این مرد به مؤسسات مختلف تحقیقاتی در کشورهای امریکا، استرالیا و ویتنام کمک مالی کرد تا به تحقیقات در زمینه بهداشت و درمان بپردازند و حوزه سلامت را ارتقا دهند. چاک فینی 51 سال داشت که سازمان خیریه آتلانتیک را تأسیس کرد. او همیشه میگوید، خوشحال است این سفر لذت بخش را قبل از آنکه خیلی دیر شود(سنش خیلی بالا برود) آغاز کرده است. او تلاش میکند تا آدمها را ترغیب کند که اگر به بخشش ثروتشان تمایل دارند، تا دیر نشده و تا زمانی که زنده هستند این کار را بکنند. او خطاب به ثروتمندان میگوید: «خودتان هم تصورش را نمیکنید که چه رضایت قلبی عمیق و آرامش غیرقابل توصیفی در این بخشیدن نهفته است... این کار سر کشیدن عصاره لذت بخش زندگی است...»
دیدگاه تان را بنویسید