اینجا انسانیت فروخته میشود
ممکن است آگهی فروش نوزاد در ابعاد خیلی کوچک مثلا در ایستگاه اتوبوس چسبانده شود ولی وسعت و عمق این فاجعه را باید بسیار جدی در نظر بگیریم، چون فاجعه در حد کاغد نیست و این مساله نشان دهنده عمق ناتوانی و مشکلات معیشتی خانوارهایی است که یک بخش نه چندان کم از جمعیت کشور ما را در بر میگیرند.
روزنامه آرمان: ممکن است آگهی فروش نوزاد در ابعاد خیلی کوچک مثلا در ایستگاه اتوبوس چسبانده شود ولی وسعت و عمق این فاجعه را باید بسیار جدی در نظر بگیریم، چون فاجعه در حد کاغد نیست و این مساله نشان دهنده عمق ناتوانی و مشکلات معیشتی خانوارهایی است که یک بخش نه چندان کم از جمعیت کشور ما را در بر میگیرند.
با وجود این، در مواردی رویکردهایی وجود دارد که میتوانم با اطمینان بگویم که بسیاری از آنها نابجا و غلط است و آن نشانه گرفتن خانوارها در جایگاه متهم است، یعنی سعی میشود افرادی که آگهی فروش نوزادان خود را میدهند انسانهای ناکارآمد، بی اخلاق و ناتوان معرفی شوند، اما این موضوع در بعد دیگری دردناکتر است، اینکه مسئولان به خود زحمت تعمق بیشتر را نمیدهند. آیا خانواری وجود دارد که در شرایط عادی دست به فروش فرزند خود بزند؟ حداقل باید این سوال پیش بیاید و تنها با محکوم کردن والدینی که آگهی را چسبانده اند وظیفه خود را خاتمه یافته تلقی نکنیم، چون باید مجموعه عواملی که باعث نشر چنین آگهیهایی میشوند به دقت بررسی شوند. به عنوان نمونه چندی پیش مورد فروش جنین ۹ ماههای رسانه ای شد که به علت نداشتن هزینه عمل پدر خانواده، آگهی آن در خودپردازهای خیابان آزادی تهران نصب شده بود، تا جایی که خبرنگاری آن را دید و مساله حتی تا ورود وزیر بهداشت هم پیش رفت. البته به صورت دقیق نمیدانم که مشکل خانواده حل شد یا نه، اما باید شرایط معیشتی خانوادهها در حدی باشد که آنها به دلیل فقر و ناتوانی اقدام به فروش فرزندان خود نکنند.
عدم نظارت بر نوزادفروشی
باید گفت تعداد آگهیهای فروش نوزادان که در سطح شهر نصب میشود یا در رسانه و شبکههای اجتماعی به طرق مختلف نشر مییابند زیاد نیست ولی باید مانند بقیه بحرانها این مساله را جدی بگیریم، چراکه ممکن است بسیاری دیگر از این قبیل مسائل خارج از دید و نظارت رسمی اتفاق بیفتد، همچنان که وجود داشته و راجع به آن هم بارها حرف زده اند. خانم دانشور رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران در ماههای پیش مساله جنین فروشی، نوزاد فروشی و کودک فروشی را به صورت رسمی بیان و درخواست رسیدگی کرد و از طرف دیگر نهادهای مدنی حوزه کودک هم این مساله را در سالهای پیش و حتی در زمانهای نزدیک بارها و بارها اطلاع رسانی کرده اند. گرچه عوامل مختلفی منجر به چنین تصمیم گیری در سطح خانوادهها میشود، اما بحث اصلی این است که آیا نظارت رسمی و دولتی از طرف سازمانهای متولی در مناطق آسیب خیر، مکانهایی مثل بیمارستانها و خانوادههایی که در معرض آسیب هستند، وجود دارد یا نه؟ و تاکنون چه فرایند نظارتی برای معضل نوزادفروشی پیش بینی، تدوین و اعمال شده است؟ از قرار معلوم مساله خانوادههای آسیب خیز تهران بارها بازگو شده و مدیریت شهری هم نقاط قرمز شهری را شناسایی کرده است، اما آیا همکاری میان بخشی بین ارگانهای متولی وجود دارد؟ آیا خانوارهای در معرض آسیب رصد شده اند؟ و آیا شرایط زیستی کودکانی که در خانوارها هستند یا در مسیر به دنیا آمدن هستند و امکان دارد در آینده نزدیک به دنیا بیایند بررسی میشود؟ این آسیب جدی است و بحث آن در جامعه وجود دارد.
غفلت مسئولان
از سوی دیگر، میتوان دلایل مختلفی را برای خرید نوزادان متصور شد. شاید یک بخش نه چندان قابل توجه زوجهای نابارور و فاقد فرزند باشند، اما مابقی باید بررسی شوند که به چه منظور اقدام به خرید میکنند. وظیفه نهادهای رسمی است که مساله نوزاد فروشی را رصد کنند و به جامعه پاسخ مناسب و در شان موضوع بدهند. بنده به عنوان فعال حقوق کودک بارها و بارها این مساله را به صورت رسمی و حضوری اطلاع دادم و رسانهها هم در این زمینه تلاش بسیار کرده اند، اما حرفهای پراکنده که بخشی از جانب نهادهای رسمی کشور بود منتهی به گزارش منسجم و جدی برای افکار عمومی نشده است. این مساله نشان دهنده یک معضل دردناک و غفلت از آن است. مسئولان دولتی که پیمان نامه حقوق کودک را پذیرفته اند که جایگاه آن در قوانین اساسی و بالادستی است و مهمتر آنکه آموزههای دینی ما هم بر اساس صیانت از نفس انسان است، چرا خود را مسئول نمیدانند که پاسخ مناسب به افکار عمومی جامعه بدهند؟ اگر موضوعی به رسانه کشیده شود و از طرف نهادهای حوزه کودکان مطرح شود، آیا آنقدر مهم نیست که پاسخ درخور مساله به نگرانیها داده شود؟
نوزادفروشی زیبنده ما نیست
عدم نظارت و برطرف نکردن مساله نوزادفروشی و حتی کاهش ندادن چنین آسیب جدیای شایسته هیچ جامعهای بهویژه کشور ما با معیارهای خاص خود در منطقه و دنیا نیست. اگر حتی یک مورد نوزاد فروشی در سطح کشور باشد باید مسئولان به طور جدی به آن رسیدگی کنند، چون پای جان و زندگی یک انسان در میان است که صدایی ندارد و به دلیل فقر، جایگاه طبقاتی و محرومیت شدید در این شرایط قرار گرفته است. این غفلتها دردناک و قابل توجه است، اما مسئولان جامعه ما خود را در حد پاسخگویی نمیدانند و از کنار این مسائل به سادگی میگذرند، به این امید که مساله بعدی هیاهو مساله قبلی را بخواباند. بارها درخواست جدی رسیدگی به نوزادفروشی طی سالهای گذشته و در چند ماه اخیر بیان شده است، اما ترتیب عملی داده نشده است. بنابراین ضروری است هر چه زودتر رصد و نظارتی بر این معضل اعمال شده و ساز و کاری تعریف شود.
عدم پاسخگویی مسئولان به مطالبه عمومی
برای صیانت از حقوق کودکان در خانوادههای مناطق آسیب خیز باید گفت که خانوارهای آسیبدیده زیادی در تهران وجود دارند که تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی نیستند، حتی به دلیل تنگناهای معیشتی، فقر آموزشی، بیتوجهی به دوران کودکی و بسیاری عوامل دیگر غفلتهای بسیاری قابل توجهی در حوزه کودکان اتفاق میافتد که تلخترین آن فروش کودکان با محکوم کردن و بی اخلاق خطاب کردن والدین است، در حالی که با زیر سوال بردن والدین، وظیفه مسئولان به اتمام نمیرسد. ما در سطح محدود نگاه میکنیم و به عوامل دیگر توجه نمیکنیم، غافل از آنکه معضلات و آسیبهای اجتماعی اکنون در سطحی قرار دارند که به راحتی افکار عمومی قانع نمیشوند، چون مطبوعات و رسانههای جمعی کمک کرده و این مسائل تبدیل به سوال و مطالبه در سطح جامعه شده است و نباید مسئولان سوالات اساسی را بی پاسخ بگذارند.
* عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان
دیدگاه تان را بنویسید