روزنامه ایران: تحول و ارتقای نقش زنان در مناسبات اجتماعی و افزایش مشارکت آنان در عرصههای مدیریتی، یکی از شاخصههای توسعه در هر کشوری به شمار میآید. بر این مبنا کشورهای پیشرفته به توسعه سرمایههای انسانی از جمله زنان توجه ویژهای را نشان میدهند.
بدیهی است که افزایش کمّی زنان با مدارک دانشگاهی بالا و متخصص، موجب تغییر در انتظارات و نقشهای زنان گردیده و شرط لازم برای پاسخگویی به انتظارات آنان برنامهریزی مدون و ایجاد فضای مناسب برای زنان جامعه است.
تحقیقات ما را به این نتیجه میرساند که افزایش تحصیلات و اخذ مدارک عالی و دانشگاهی علی رغم اینکه به افزایش چشمگیر متخصصان زن در جامعه منجر شده است اما نرخ مشارکت دادن زنان نسبت به مردان بسیار ناچیز بوده و در مییابیم که زنان سهم کوچکی از هرم تصمیمگیری را به عهده دارند.با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و حساسیت ویژه ریاست محترم جمهوری در رابطه با افزایش مشارکت زنان در مشاغل مدیریتی، مشاهده میکنیم که در سه سال اخیر نسبت به دولتهای گذشته رشد چشمگیری در انتصاب پستهای مدیریتی در میان زنان جامعه مشاهده میکنیم که نشان از اراده مصمم و پایدار این دولت در اعتلای حقوق از دست رفته نیمی از سرمایههای انسانی کشور دارد.
امروزه حفظ واعطای فرصتهای برابر برای زنان از موضوعات مهمی است که جامعه جهانی توجه ویژهای نسبت به آن دارد و خوشبختانه دولت فعلی بر این حق طبیعی واقف است که زنان نیز همانند مردان از سرمایههای با ارزش جامعه هستند و میتوانند همچون مردان و همدوش آنان، نقش سازنده و عمدهای را در ساختار مدیریتی کشور به عهده بگیرند و به توسعه پایدار در جامعه کمک کنند.
در سالهای اخیر نقش و اثرگذاری زنان در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بسیار چشمگیر بوده است اما به نظر میرسد هنوز هم ظرفیتهای فراوان و بالقوهای وجود دارد که میتوان از استعدادها و توانمندیهای زنان بهره جست.
در عصر کنونی نمیتوان انتظار داشت که نیمی از جمعیت کشور را از مشارکت دادن در نظام مدیریتی کشور محروم کرد و توانمندیهای آنان را در زمینههای مختلف نادیده گرفت زیرا با این تفکر قالبی و منجمد که سالها در نظام مدیریتی ما حاکم بوده نمیتوان به توسعه مطلوب و پایدار امیدوار بود
گفتنی است که دولت آقای روحانی با تأکید بر حقوق شهروندی که یکی از شعارهای اصلی ایشان بوده منتخب مردم قرار گرفته است که یکی از شاخصهای حقوق شهروندی ایجاد فرصتهای یکسان برای مشارکتهای فردی و اجتماعی است.
به عبارتی دیگر مشارکت به معنای استفاده از مجموعه منابع و سرمایههای نظام اجتماعی برای کسب پایداری اجتماعی و از سوی دیگر افزایش مهارتهای مدیریتی برای توسعه پایدار در جامعه است. بر این اساس فرصتهای برابر برای زنان و مردان برای اکتساب نقشهای اجتماعی نشانهای از توسعه اجتماعی مطلوب خواهد بود.
بنیانهای نظری مشارکت در دولت تدبیر و امید، پذیرش اصل برابری افراد جامعه است و از آنجایی که در جوامع مدنی مدرن، تفاوتی در حقوق شهروندی زنان و مردان وجود ندارد لذا حضور و مشارکت زنان در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و یا مدیریتی واقعیتی بدیهی به نظر میرسد. این دیدگاه نوین زنان را قادر به مشارکت و تعیین سرنوشت خود و یا دستیابی به قدرتی مشروع میکند.
بنابراین زنان نیز همانند مردان به عنوان سرمایههای ارزشمند میتوانند در رشد و توسعه یافتگی جامعه نقش آفرین باشند.
بر این اساس شایسته است بسترهای مناسب برای ظهور و رشد توانمندی های بالقوه زنان، بیش از پیش در تمامی مراحل شغلی و یا مدیریتی فراهم شود.
متأسفانه امروزه موانع متعددی سد راه رشد و مانع پیشرفت در سطوح بالای سازمانی از جمله نقشهای مدیریتی وجود دارد که به طور عمده ریشه در فرهنگ غالب مردسالاری در جامعه دارد که از مصادیق آن میتوان به تضاد نقش خانواده و کار، وجود تفکرات قالبی نادرست در رابطه با زنان، مشکلات حقوقی و یا نداشتن اعتماد به نفس و خودباوری اشاره کرد لذا حضور مؤثر زنان در عرصههای مدیریتی کشور نیازمند برنامهریزی جامع و استراتژیک برای تغییر فرهنگ و استفاده از عوامل پیشبرنده به عنوان فرصتهای موجود جامعه است.
دیدگاه تان را بنویسید