روزنمه ایران: فرش ایرانی رؤیایی زیباست. رؤیایی که تار و پود آن با تحریمها از هم پاشید. اگرچه بسیاری یارانهها را نیز یکی از عوامل از بین رفتن صنایع خانگی از جمله فرش عنوان میکنند. با این همه شیشه کدر این رؤیا چند ماهی است که تمیز شده و علاوه بر مشتریهای سنتی امریکا و اروپا، خریداران آسیایی از جمله ژاپن نیز به صف مشتاقان هنر و صنعت ایرانی پیوستهاند.
عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی تولیدکنندگان فرش دستباف ایران در یک گفتوگو رشد صادرات 4 ماهه نخست امسال را به نسبت مدت مشابه سال گذشته، 25 درصد میداند و حمید کارگر رئیس مرکز ملی فرش ایران 40 درصد. کارگر این میزان صادرات را شامل هزار و 430 تن و با درآمدزایی 83 میلیون دلار برآورد میکند. به گفته وی با تحریمها کشوری مثل چین از جای خالی ما در بازار نهایت استفاده را برد اما اکنون این فرصت به وجود آمده تا فرشهای اصیل ایرانی جای کپیهای ناشیانه چینی را بگیرند.
یکی از دیگر عوامل تضعیف صنعت فرش در سالهای گذشته پایین آمدن درآمد مردم و چرخش بازار داخلی به سمت فرشهای ماشینی بوده است. بهرامی در این زمینه میگوید: «در 10 سال گذشته نزدیک به 20درصد از تولیدات فرش دستباف در داخل مصرف میشد که بهدلیل افزایش قیمت تمام شده، رکود حاکم در بازار و کمبود نقدینگی، این آمار سیر نزولی یافته و به کمتر از 5 درصد رسید. در این راستا کار خوبی که امسال انجام گرفته مصوبهای است که وزارت صنعت، معدن و تجارت با صندوق کارآفرینی امید تدارک دیدهاند. بر اساس این مصوبه خریدار هر قطعه فرش دستباف 10 میلیون تومان تسهیلات با سود 4 درصد و بازپرداخت 36 ماهه دریافت میکند. این مصوبه پس از اجرایی شدن در یکی دو ماه آینده، بازار داخلی فرش دستباف را تکان خواهد داد.»
فرش نائین
فرش نائین تا همین چند سال پیش از جمله فرشهایی بود که مشتریهای خاص خودش را در اروپا داشت و معرف شایستهای برای این هنر و صنعت ایرانی به حساب میآمد اما حالا آنطور که محمود قنبری کارشناس شرکت فرش نائین میگوید حال و روز این فرش خوب نیست. وی یکی از دلایل مهم دور شدن از گردونه را تحریمها میداند و میافزاید: «متأسفانه تاجرهای فرش به دنبال کار ارزان میگردند تا گران بفروشند و این تقاضای آنها باعث پایین آمدن سطح کار در بازار شده. از طرفی هم تجارت ما قبلاً با امریکا و آلمان بود اما امروز مشتری اصلی ما ژاپن است که البته آنها هم بیشتر دنبال فرشهایی با قطع کوچک هستند.» او درباره فرشهای بدلی ایران که در چین تولید میشود، میگوید: «با اینکه خیلی از استاد کارهای ما جذب بازار تولید فرش چینی شدند و طرحهای ایرانی را به آنجا بردند آنها هنوز فرش را با برند ایرانی وارد بازار دنیا میکنند.» قنبری معتقد است در صورت حضور دوباره ایران در بازارهای جهانی، چین نمیتواند با ایران رقابت کند و فرش تولیدی آنها به کیفیت فرش واقعی ایرانی نیست.
فرش خراسان
خراسان جنوبی، بیرجند، فردوس و کاشمر، در جغرافیای فرشبافی ایران، در یک دامنه تعریف میشوند. جغرافیای فرش در میان اقوام ایرانی با رفت و آمدها و بده بستانهای مدام تاریخی، رو به رو بوده و همین موضوع به تغییر مدام و تکامل آن کمک کرده است. یکی از مثالهای معروف این بده بستان تاریخی «نقش ماهی» است که سه هزار سال پیش از بیرجند به هرات رفت و از آنجا راهی تبریز شد. بنابراین نقش ماهی امروزه هم در خراسان و هم در تبریز بافته میشود. البته با تفاوتهایی؛ در خراسان جنوبی فرش را بیشتر از کرک میبافند. کرک همان پشم زیر سینه بره گوسفند است که در بهار چیده میشود.
یکی از کارشناس- فروشندگان غرفه خراسانجنوبی در بیست و پنجمین نمایشگاه فرش تهران میگوید: «دیگر مثل گذشته نیست که هر اقلیمی برای خود رنگهای خاصی داشته باشد. مثلاً در گذشته در خطه ما بیشتر از رنگ لاکی استفاده میکردند اما امروزه همه فرشبافها و شرکتها نگاه میکنند به اینکه چه رنگی بیشتر طرفدار دارد یا به قول معروف مد است. بعد همه از همان رنگ استفاده میکنند. مثلاً الان همه از رنگ پوست پیازی استفاده میکنند.» یکی از تفاوتهای فرش خراسان جنوبی با دیگر جاهای ایران، قیمت پایینتر آن به نسبت بقیه فرشهاست که دلیل عمده آن نیز پایین بودن دستمزد فرشبافی در این منطقه است.
فرش قشقایی
فرش قشقایی فرشی است ذهنیباف. یعنی بافنده بدون هیچ نقشه قبلی پشت دار قالی مینشیند و با توجه به تجربهای که دارد یا عواطف و حس و حال آن لحظهاش گره میزند. انگار بداهه نوازی در موسیقی ایرانی. جالب آنکه فرش قشقایی فرشی تماماً زنانه است و مثل دیگر فرشهای ایرانی، بافنده مردی پشت دار قالی نمینشیند. البته دارهای قالی هم روی زمین ساخته میشود زیرا در چادر عشایر امکان تکیه دادن دار به دیوار نیست.
شهبازی مسئول غرفه فرش قشقایی در نمایشگاه فرش تهران با چهل سال تجربه در بازار فرش میگوید: «هنوز بازار فرش کم رونق است و مثل گذشته نیست. 10 سال پیش امریکا و اروپا از ما خرید میکردند اما بعد از تحریمها ایران بازار خود را از دست داد و هنوز هم نتوانستهایم به بازار آن موقع دست پیدا کنیم.» صنعت فرشبافی تنها منحصر به بافت قالی نیست و فرشبافان زحمتکش قشقایی گلیم و کناره و پشتی هم تولید میکنند که همه این تولیدات با استفاده از رنگهای گیاهی بافته میشود. یعنی هر آنچه از طبیعت اطراف به دست میآید. مثل خود طبیعت رنگ در رنگ. معروف است که قالی قشقایی 100 سال اول جوان است و در صد سال دوم پا به سن میگذارد.
قالی کرمان
قالی کرمان هنوز هم با صلابت و زیباست. با نگاه غیر کارشناسی هم میتوان زیبایی نقشه و پیچیدگیهای این فرش را فهمید. ابولهادیرفسنجان، مسئول غرفه قالی کرمان معتقد است هنوز هم قالی کرمان هر چقدر بیشتر پا بخورد زیباتر میشود و این قابلیت با گذشت سالها تغییری نکرده. در قالی کرمان از پشم و ابریشم استفاده میکنند و با آن هزار و 800 نقشه میبافند. هزار و 800 نقشه، میدانید یعنی چه؟ فرش کرمان دقیقاً به خاطر این میزان از وسعت نقشه و پیچیدگی فرمی و ساختاریاش کمتر از سایر فرشهای ایران، مورد دستبرد چینیها قرار گرفته است. ابولهادی رفسنجان بازار فرش را خوب ارزیابی میکند و وقتی از او میپرسم چرا بعضی از همکارانتان این همه از بازار گله دارند، میگوید: «اگر بد است، چرا هنوز در حال کار کردن هستند؟ آنهایی که میگویند بازار خوب نیست، لابد منظورشان این است که فروش میلیاردی ندارند!» او هم معتقد است بازار ایران آن رونق گذشته را ندارد اما میشود با خریداران داخلی کار کرد تا اوضاع کاملاً بهبود پیدا کند.
فرش گروس
فرش بیجار یا فرش گروس به بافت آهنین و گرمی رنگهایش شهره جهان است. علاوه بر این منطقه گروس با مرکزیت بیجار یکی از دیرینهترین و متقدمین هنر فرشبافی ایران محسوب میشود. این فرش را از اروپا تا امریکا با بافت ضخیم و رنگهای گرم آن میشناسند اما حالا چند سالی هست که به خاطر تحریمها این فرش، راهش را به خارج بخصوص امریکا و آلمان گم کرده است. امین حسنپور مهندس کارشناس فرش گروس برای ما از روزهای رونق فرش بیجار میگوید. زمانی که به مقصد اروپا و امریکا با کانتینر بارگیری میشده.
از او دلیل علاقه خارجیها را به فرشهای شهرش میپرسم: «یکی از دلایلش گرم و تیره بودن رنگ فرشهای ماست که مکمل خوبی برای کشورهای سردسیر اروپایی مانند آلمان و سوئیس است. رنگهای گرم و بافت محکم این فرش نظر آنها را جلب میکند.» به پشت فرش دست میکشم؛ آنقدر سفت است که نمیشود گوشهای از آن را با دست جمع کرد. فرش گروس را مثل سایر فرشهای ایران نمیشود تا زد و تنها راه جمع کردن آنها لوله کردن است. به همین خاطر فرش گروس به فرش آهنین یا فرش لولهای نیز شهرت دارد: «دلیل این استحکام استفاده از پود اضافی است که به فرش تراکم بیشتری میدهد. نوع گره این فرش هم البته متفاوت است. درنهایت پس از رد شدن هر پود فرش حسابی کوبیده میشود که به آن استحکام آهنین میدهد.»
از او میپرسم با باز شدن فضای کسب و کار و صادرات پس از برجام، چه باید کرد که ایران دوباره به جایگاه جهانی خود در صادرات فرش برگردد: «در این مدت کشورهای زیادی مانند چین، هند و پاکستان جای ما را در بازار جهانی گرفتهاند و ما باید با تبلیغات گسترده، بتوانیم به جایگاه خود برگردیم و تاجرها را به سمت خودمان بکشیم. البته الان هم درها باز شده و تاجرهای زیادی آمدهاند اما هنوز مانند گذشته نیست.»
اواخر بهمن ماه 94 حمید کارگر رئیس مرکز ملی فرش ایران خبر داد: «نخستین محموله فرش ایرانی به امریکا صادر شد.» خبرهای دیگر حاکی از آن بود که تجار امریکایی از این موضوع بسیار هیجان زده هستند و مشتاقند روند صدور فرش ایرانی به امریکا ادامه یابد تا جایی که 4 ماهه نخست 95 صادرات فرش رکورد زد. وقتی تکههای پازل را کنارهم میچینیم، به وضوح معلوم میشود که فرش به روزهای اوج خود باز خواهد گشت؛ روزی که لچک و ترنج رؤیای ایرانی، مشتاقانی در گوشه گوشه جهان داشت.
دیدگاه تان را بنویسید