روزنامه ایران: جشن ازدواج شان جشنی کاملاً متفاوت بود. پیوندی که در دل یکی از دره های خوش منظره کشور شکل گرفت تا شاید طبیعت ضامن دوام و بقای زندگی مشترک شان باشد.
طبیعت بوده که سحر و فرزاد را به هم رسانده و به همین خاطر نیز تصمیم گرفتند مهم ترین رخداد زندگی شان را در روح نواز ترین مکان ممکن- جایی که خاطرات خوشی از آن دارند- جشن بگیرند.
این زوج ورزشکار که ساکن شهر اصفهان هستند از 3 سال قبل به طور جدی ورزش دره نوردی را دنبال می کنند، اصولی ترین مفاهیم زندگی شان را در این فضای ورزشی آموخته اندو سبک زندگی شان را متأثر از دره نوردی می دانند. این دو امید دارند دوشادوش هم زیباترین لحظه ها را بسازند.
سحر محمدی، بانوی 29 سالهای که در کارنامه ورزشیاش مربیگری رشتههای ورزشی ژیمناستیک، آمادگی جسمانی و پرورش اندام را هم به ثبت رسانده، ازدواج در دل دره و در میان صخرهها و دریاچه و فضایی سرشار از هیجان را یکی از زیباترین و تکرارنشدنیترین اتفاقات زندگیاش میداند و در گفتوگو با خبرنگار گروه زندگی از اتفاق ورزشی و پرهیجان زندگیاش میگوید: حدود سه سال قبل که ورزش را به طور جدی دنبال میکردم، با رشته دره نوردی آشنا شدم و نخستین حضورم در پیمایش «تنگه تامرادی» در فاصله ۵۵ کیلومتری از شهر یاسوج مهمترین انتخاب زندگیام را به دنبال داشت، چراکه آن روز با همسرم آشنا شدم. به واسطه حضور در دره نوردیهای بعدی، شناخت بیشتری از او پیدا کردم، اهداف و خصوصیات مشترکمان هویدا شد و به این ترتیب پاسخ مثبت به درخواست ازدواج او برایم کارسختی نبود.
محمدی ادامه میدهد: به رغم اینکه دره نوردی بر ابعاد مختلف زندگیام تأثیر گذاشته و زاویه نگاهم به موضوعات پیرامون را تغییر داده، بهترین گزینه بود تا مرد زندگیام را از میان اتفاقاتی که متعاقب دره نوردی رخ میداد برگزینم، زیرا باور دارم فردی که از سختی و موانع این رشته ورزشی با امید و انگیزه عبور کند و به هدفی که در ذهن دارد دست پیدا کند، در قیاس با سایرین راحتتر میتواند موانع زندگیاش را به پلههایی برای پیشرفت بدل سازد، ضمن اینکه او بسیار مهربان، مقاوم و مسئولیت پذیر است و همه این ویژگیها نتیجه همین انس با کوه ها و صخره هاست؛ خصوصیاتی که در طول سفرهای ورزشی در وجودش پیدا کردم به من کمک کرد تا مهمترین انتخاب زندگی را راحتتر پشت سر بگذارم.
جشن عروسی مهیج
سحـرمحمدی ازدواج متفاوتشان را ماحصل تصمیمی دانست که جرقههای آن به واسطه حضور او و همسرش در دل طبیعت بکر روشن شده است.
«پیمایش تنگه تامرادی در یاسوج نخستین خاطره مشترک من و فرزاد را ساخت و پیمودن درههای بعدی و لحظههای نابی که از دل هر کدامشان استخراج کردیم، من و فرزاد را تشویق کرد تا مهمترین تصمیم زندگیمان را در همان ایستگاه نخست و مشترک عملی سازیم. به این ترتیب پنجشنبه هفته گذشته، پس از گذشت حدود دو سال از مراسم عقدمان، در کنار 17 نفر از هم تیمیها و هم رشتهای هایمان یکی از هیجان انگیزترین ازدواجهای دنیا را پس از چندین پرش و عبور از صخرهها و حوضچههای آب که در مسیر وجود داشت به نام خود ثبت کردیم.»
وی یادآور شد: این پنجمین مرتبهای بود که به همراه فرزاد «تنگه تامرادی » را میپیمودیم و به خوبی میدانستم استفاده از لباس عروس نامناسب در گذر از سرسرههای طبیعی، حوضچههای آب و سایر مراحل پیمایش دره مشکلاتی را به همراه خواهد داشت از اینرو باید لباسی را در نظر میگرفتم که کمترین آسیب را در پی داشته باشد به همین دلیل دست به کار شدم و با وجود اینکه در زمینه خیاطی سررشتهای نداشتم در طول یک روز بلوز، شلوار ساتن، دنباله لباس عروس و توری که به کلاه ایمنیام وصل میشد را دوختم و از لحظهای که به ابتدای دره رسیده بودیم علاوه بر استفاده از تمام تجهیزات دره نوردی، لباس عروسم را پوشیدم.
از ساعت 10 و 30 دقیقه صبح روز بیست و دوم مرداد ماه تا ساعت 14 و 30 دقیقه همان روز که جشن ساده اما مهیج عروسی من و فرزاد برپا بود، به قدری احساس خوبی داشتم که گمان میکنم هیچ جشن عروسی تا به این حد راضی ام نمیکرد و خوشحالم تصاویری که چند نفر از دوستانمان با دوربینهای ضد آب، از میهمان ها، ساقدوش ها و لحظه به لحظه عروسی شکار کردند آن احساسات ناب را برای همیشه در ذهنم زنده نگه میدارد.
همراه لحظههای سبز
«ورزش جزء جداییناپذیر زندگیام شده بود و همواره نگران این بودم نکند ازدواج مانعی برای فعالیتم در ورزش حرفهای شود که به لطف خداوند حضور سحر در رشته جذاب دره نوردی باعث شد تمام این نگرانیها را فراموش کنم.»
فرزاد صادقزاده مربی ووشو، کوهنوری، دره نوردی و تنها داماد ایرانی که مراسم ازدواجش را در دل طبیعت و در عمق یک دره بکر و خوش منظره به ثبت رسانده است، در ادامه میگوید: بیست و چهارم بهمن ماه سال 1392 بود که به همراه سحر و چند نفر دیگر از ورزشکاران شهر اصفهان تیمی از دره نوردان را تشکیل دادیم و «تنگه تامرادی » را که در مسیر جاده گچساران واقع شده و ارتفاع آبشار آن بیش از 15 متر است برای پیمایش برگزیدیم. آن روز حتی تصورش را هم نمیکردم سحر شریک زندگیام شود، زیرا صحنههای بکر و متفاوت، ذهن من و سایر اعضای گروه را در آن سفر پر کرده بود اما هر چه به تعداد این پیمایشها اضافه میشد، من به ویژگیهای رفتاری و اخلاقی سحر باور پیدا میکردم تا اینکه چند ماه بعد از آشنایی مان، به این درجه از جسارت، اعتماد و اطمینان رسیدم که از او خواستگاری کنم.
خوشبختانه مدت زیادی نگذشت که سحر هم رغبت نشان داد و پس از اینکه خانوادهها را در جریان این تصمیم قرار دادیم، مطمئن شدیم زوج مناسبی برای یکدیگر خواهیم بود. هرچه بیشتر گذشت با دقیق شدن بر تمام خصوصیات یکدیگر دریافتیم این ازدواج نه تنها ما را از علاقهمندی هایمان دور نمیکند، بلکه سکوی پرشی است تا با یک تکیه گاه و همراه خوب، هدفهای مهمی را که در سر داریم، عملی سازیم.
کشف قلههای آسایش
«ورزش دره نوردی به عنوان یک ورزش نوپا در کشورمان با استقبال خوبی مواجه شده است.» این جملهای است که فرزاد صادقزاده از آن با اطمینان یاد میکند چرا که به گفته وی وقتی مربیهای دره نوردی فرانسوی برای برگزاری دورههای آموزشی تکمیلی در ایران حضور داشتند، پیشرفت دره نوردان ایرانی را تأیید کردهاند و سطح فعالیت آنها را با دره نوردان سایر کشورها برابر دانستند.
او که 31 سال سن دارد و هفته گذشته به همراه 15 نفر دیگر نخستین آزمون مربیگری دره نوردی را پشت سر گذاشته، معتقد است، دره نوردی مانند تمام شاخههای ورزشی، با آموزههای زندگی بخش عجین است با این تفاوت که این رشته ورزشی بر میزان مقاومت، شکیبایی، گذشت و تمایل به روح زندگی در وجود ورزشکار میافزاید. همان ویژگیهایی که باعث شده تا خوشحال باشد همسرش را به واسطه این ورزش برگزیده است.
حالا نقطه آغازین زندگی مشترکشان در شرایطی کلید خورده که از این رشته ورزشی و آنچه در آن نهفته است، برای زندگی پیش رو بسیار آموخته اند؛ آنها خوب میدانند که رسیدن به قلههای آسایش، تنها در گرو طی کردن مسیری سراسر عشق و تلاش است و بس.
دیدگاه تان را بنویسید