خودکشی ۳۰۰هزار کشاورز هندی با کاشت بذرهای تراریخته
خانم واندانا شیوا فیزیکدان و فعال زیستمحیطی هندی مبدع نظریه «آزادی بذرها» ضمن بیان تجربه های تلخ هندوستان در وابستگی به بذر عقیم تراریخته پنبه، به مسئولین و مردم ایران توصیه کرد، به هیچ وجه در دام کمپانیهای امریکایی تراریخته نیفتند.
این دو بهانه، کاملاً توسط مراجع علمی مردود اعلام شده است؛ چنان که مطالعات علمی نشان می دهد استفاده از سموم در این روش در امریکا طی 16 سال اخیر سه برابر شده؛ و همچنین بذرهای عقیم تراریخته، از برخی انواع بذر عادی حتی کم محصول تر هستند! اما مافیای قدرتمند تجارت جهانی تراریخته، با نفوذ بر دولتها، بسیاری از ملتها را استثمار و وابسته کرده است. در حاشیه «سومین همایش بین المللی توسعه تجارت محصولات ارگانیک» پای صحبت فعال زیست محیطی بین المللی نشسته ایم؛ که تجربه تلخ استفاده از این محصولات را در سطح دنیا، و خصوصاً در هندوستان، برای ما بشکافد.
پروفسور واندانا شیوا (بهانگلیسی: Vandana Shiva) بانوی هندی فیزیکدان، منتقد، نویسنده و فعال اجتماعی است. وی یکی از بزرگترین مدافعین کشاورزی ارگانیک و مخالف توسعه محصولات دستکاری ژنتیکی در دنیا است؛ که از جمله در تدوین یکی از پراهمیتترین پروتکلهای ایمنی زیستی بهنام «کارتاهنا» نقش فعالی ایفا کرده است. خانم شیوا تألیفات زیادی در دفاع از نظریه آزادی بذرها، حقوق کشاورزان و کارآفرینی زنان منتشر نموده است. نامبرده همچنین موفق به اخذ چندین جایزه معتبر، از جمله جایزه صلح سیدنی و جایزه آلترناتیو نوبل شده است.
از سوی دیگر شاید جالب باشد که بدانیم مرد شماره یک دیپلماسی کشورمان، دو دهه پیش در کسوت یک فعال زیستمحیطی، و در رأس یک هیأت هفتنفره تخصصی، در تصویب کنوانسیون زیستمحیطی کارتاهنا، نقشی فعال ایفا کرده است. وی پس از این اجلاس، در سال 78، نامهای مفصل به رئیس جمهور وقت مینویسد، و خطر استفاده از محصولات دستکاری ژنتیکی (تراریخته) را گوشزد میکند. او در این نامه بهصراحت از احتمال استفاده از این محصولات بهعنوان «سلاح»، و «برای عقیم سازی یک نسل»، یا «تغییر حالات روحی و روانی یک نسل» سخن میگوید. حال پس از طی دو دهه، گفتگوی خانم پروفسور واندانا شیوا بر گفتار دکتر ظریف صحه میگذارد. بخش اول مصاحبه ایشان منتشر شد؛ متن زیر شامل بخش دوم و ماقبل پایانی از گفتگو با ایشان است.
** متأسفانه امریکاییها، در اثر فشار کمپانیهای تجاری محصولات تراریخته و معمولی را کاملاً همسان می دانند
پروتکل ایمنی زیستی «کارتاهنا» توسط بسیاری از کشورها، و از جمله ایران، پذیرفته شده است. در ایران عده ای با این پروتکل مخالفند؛ و اعتقاد دارند که این یک پروتکل بازدارنده است. این افراد در تأیید ادعایشان عدم عضویت امریکا در این پروتکل را مطرح می کنند. نظر شما چیست؟
چندی پیش کارگردانی فرانسوی، فیلم مستندی تهیه کرد. در این فیلم صحنه ای وجود دارد که نشان می دهد، جرج بوش (رئیس جمهور اسبق امریکا) در خلال بازید از کمپانی «مونسانتو» از مدیران ارشد این کمپانی می پرسد: «دولت امریکا چه کمکی می تواند به شما بکند؟» آنها در پاسخ می گویند: «فقط لغو قوانین بازدارنده.» بعد از این بازدید بود که دولت امریکا قوانین محدود کننده بیوتکنولوژی را حذف؛ و قوانین جدید را، کاملاً برخلاف اصول علمی وضع کرد. به این قوانین «همسانی ذاتی» می گویند؛ که به معنی یکسان سازی مقررات محصولات دستکاری شده ژنتیکی، با محصولات غذایی معمولی و رایج است.
خوب؛ چه اشکالی دارد که آزمایشات تغذیه ای و بهداشتی یکسانی برای محصولات غذایی عادی و تراریخته اعمال شود؟
چون همسان نیستند؛ مثلاً وقتی شما سیب زمینی معمولی را می خورید، هیچگاه معده شما دچار التهاب نمی شود؛ ولی نتایج یک تحقیق نشان داده که تغذیه خوکها با انواعی از ذرت و سویای دستکاری شده ژنتیک، موجب ایجاد التهابات شدید در معده آنها شده است. اخیراً یک دانشمند هندی اثبات کرده که تولید فرمالدهید در گیاهان معمولی به صورتی است که مرتباً پس از تشکیل، تخریب شده و از تجمع آنها در گیاه جلوگیری می شود. ولی در گیاهان دستکاری شده ژنتیکی فرمالدهید تولید شده مرتباً تجمع یافته و از بین نمی رود. علاوه بر این تحقیق استنادات زیادی جهت رد فرضیه «همسانی ذاتی» گیاهان دستکاری شده ژنتیکی وجود دارد. چنانچه تاکنون هرگز به تغییرات ایجاد شده در فرایندهای بیوشیمیایی و مسیرهای آنها توجهی نشده است؛ و فقط ظاهر سالم محصولات دستکاری شده ژنتیکی مورد توجه قرار گرفته است.
نتیجه چشم پوشی از خطرات محصولات دستکاری شده ژنتیکی، سالم بودن آنها نیست. در امریکا این طور وانمود می شود که توجه به جزئیات فرایندهای بیوشیمیایی، سبب ایجاد هزینه های غیرضروری برای دولت و کمپانیهای تولید کننده این محصولات می شود. در حالیکه آنها هزینه های بسیار زیادی را با این عملکرد غیرمسئولانه به مردم و محیط زیست وارد می کنند.
آیا در سایر کشورها نیز محصولات دستکاری شده ژنتیکی، هم ارز محصولات طبیعی مورد بررسی قرار می گیرند؟
در سایر کشورها نیز بعضاً آزمایشاتی انجام می شود که کافی نیست. برای مثال آنها همواره اثرات سم Bt تولید شده توسط باکتری «باسیلوس تورنجنسیس» موجود در طبیعت را به طور جداگانه مورد بررسی قرار می دهند؛ و بعد این طور نتیجه گیری می کنند که سم تولید شده توسط محصولات دستکاری شده ژنتیکی نیز اثرات مشابهی دارد. آنها هیچگاه سم Bt تولید شده توسط گیاهان دستکاری شده ژنتیکی را به طور جداگانه مورد بررسی قرار نداده اند.
** مرگ مشکوک 1800 حیوان در اطراف مزارع تراریخته
مدافعان محصولات دستکاری شده ژنتیکی، Bt را یک پروتئین اختصاصی جهت نابودی کرم ساقه خوار برنج یا کرم غوزه پنبه معرفی می کنند، نظر شما در مورد Bt چیست؟
سم Bt همانطور که برای کرمها، هزارپایان، زنبورها و پروانه ها مضر است، قطعاً برای سایر موجودات نیز مضر است. چنانچه در یکی از مناطق کشت پنبه دستکاری شده ژنتیک Bt در هندوستان، مرگ مشکوک تعداد 1800 عدد از انواع حیوانات در اطراف مزارع گزارش شد. دولت محلی پس از کالبد شکافی حیوانات، تخریب کامل معده این حیوانات را گزارش نمود.
اگر به پتنت کمپانی تولید کننده سم Bt دقت کنید، مشاهده خواهید کرد که در مورد Bt ادعا شده «یک سم اختصاصی با دز بالا!!» اما این سم به هیچ وجه اختصاصی عمل نمی کند. مطالعات نشان داده است که با مصرف Bt موجودات زنده خاک و حشرات گرده افشان نظیر پروانه ها و زنبورها از بین خواهد رفت.
** 10 درصد پروانه های بومی امریکا در اثر محصولات تراریخته از بین رفته است
در مورد علف کشها چطور؟
مطالعات دانشگاه کرنل نشان داده است که اسپری علف کش رانداپ (گلایفوسیت) در 20 سال اخیر سبب از بین رفتن علفهای میزبان پروانه های بومی امریکا شده، و جمعیت این پروانه ها را تا 10 درصد کاهش داده، و آنها را در معرض انقراض قرار داده است. بنابراین لطمات محصولات دستکاری شده ژنتیکی بر روی سلامت افراد و محیط زیست یک بحث کاملاً جدی است.
** اثرات اجتماعی تراریختگی با زخم کهنه استعمار در هند یکی بوده است
لطفاً کمی در مورد اثرات اجتماعی - اقتصادی محصولات دستکاری شده ژنتیکی توضیح بفرمایید.
خسارتهای اجتماعی - اقتصادی محصولات دستکاری شده ژنتیکی، بر کشاورزان و روستاییان، بسیار جدی تر از لطمات زیست محیطی و سلامتی است. هندوستان کشور پنبه است؛ منشاء بسیاری از گونه های پنبه است. وقتی که ما تحت استعمار انگلستان قرار گرفتیم، سیاست سایر مستعمرات در مورد هندوستان هم پیاده شد. یعنی تصرف مواد اولیه مستعمره، فراوری مواد اولیه در کارخانجات انگلیسی، تبدیل آنها به محصولات مصرفی، و سپس فروش آنها در کشور استعمار شده به قیمت پایین تر. به طوری که مستعمره هیچگاه به فکر فرآوری مواد اولیه و تولید محصول نهایی در کشور خود نباشد.
در هندوستان نیز انگلیسیها با تصرف پنبه تولیدی کشاورزان، و تولید پارچه تحت کنترل شرکتهای بریتانیایی، منسوجات را در هندوستان به قیمت بسیار پایینتر از سایر ممالک می فروختند. کشاورزان هندی در آن زمان مجبور به تولید پنبه و نیل (برای رنگ آبی پارچه) بودند. آنها حتی نمی توانستند غذای خود و خانوادشان را تولید کنند. این روند استعمار تا زمان ظهور گاندی ادامه یافت.
گاندی در دنیا نماد مبارزه مسالمت آمیز با استعمار است. شما به کدام جنبه شخصیتی گاندی علاقه مندید؟
من از گاندی چیزهای زیادی آموختم. من لذت و هنر خودکفایی و خودسازندگی را از گاندی یاد گرفتم. گاندی گفت: اگر پارچه هایمان را خودمان تولید نکنیم، همیشه مستعمره انگلستان خواهیم بود. من هم اعتقاد دارم که باید از بذرها و دانه هایمان محافظت کنیم؛ تا یک بار دیگر مستعمره ابرقدرتها نشویم. گاندی سراغ یک پیرزن 84 ساله رفت و ریسندگی و بافندگی را آموخت. سپس ریسندگی و بافندگی را به تمام مردم هندوستان یاد داد. رشته های نازک پنبه برای هندیها مانند طناب آزادی از استعمار است.
مطلب دیگری که من از گاندی یاد گرفتم اینست که «حقیقت، از هر قانونی بالاتر است»؛ و حقیقت آزادی، تکثیر و تبادل بذر میان کشاورزان، حقی است که نمی توان از آنها سلب کرد. من همواره به تمام ملتها، دولتها و پارلمانها می گویم که آنها مسئولیت بسیار سنگینی در قبال بذرها، خلقت موجودات زنده و تنوع زیستی دارند؛ باید مسئولانه برخورد کنند؛ و نباید قوانینی وضع کنند، که از آزادی بذرها ممانعت شود.
** کمپانیهای تراریخته، بصورت غیرقانونی، و با استفاده از قدرت، بذرها را به نفع خود ثبت و مصادره می کنند
اکنون بذرهای دستکاری شده ژنتیکی پنبه Bt مونسانتو در 95 درصد از پنبه زارهای هندوستان کشت می شود؛ این موضوع سطح زیر کشت این محصولات را در جهان افزایش چشمگیری داده است. شما به عنوان مخالف محصولات دستکاری شده ژنتیکی در هندوستان چه اقداماتی انجام داده اید؟
زمانی که کمپانی مونسانتو به صورت غیرقانونی بذرهای دستکاری شده ژنتیکی پنبه Bt را وارد هندوستان نمود، من از آنها به دادگاه عالی هندوستان شکایت کردم. مونسانتو فکر می کند که جز قوانین تجاری و انحصاری آنها هیچ قانون دیگری نباید اجرا شود و همه جا عرصه تاخت و تاز آنهاست. مونسانتو بذرها را به نام خودش ثبت می کند؛ در حالی که آنها مخترع بذرها نیستند. به صرف وارد کردن یک یا دو ژن از هزاران ژن یک موجود زنده، نمی توان مالک آن بذر شد. بنابراین کشاورزان همواره این حق را دارند که قسمتی از محصولاتشان را برای بذرگیری و کشت فصل بعد ذخیره کنند. در قانون هندوستان یک ماده وجود دارد که «فرایندهای بیولوژیک، به عنوان اختراع محسوب نمی شوند.» پس بذر، اختراع مونسانتو نیست!
بر مبنای این قانون مونسانتو بسیاری از پتنتهایش را در هندوستان از دست داد. متعاقباً قانونی تحت عنوان «حقوق کشاورزان» توسط من نگارش شد. مطابق این قانون هرگونه تبادل، اصلاح، بذرگیری، ذخیره سازی و فروش بذر نمی تواند جرم محسوب شود. مهم نیست که چه اتفاقی برای کمپانیهای تولید کننده بذر خواهد افتاد. زیرا این یک قانون ده هزار ساله است که از ابتدای تاریخ کشاورزی رعایت شده است.
چرا مخالفان محصولات دستکاری شده ژنتیکی، همواره مونسانتو را در کانون انتقاداتشان قرار می دهند؟
من در مورد تهدیدات مونسانتو برای امنیت غذایی کشورها مطالب زیادی را منتشر کرده ام. برای مثال مقاله ای دارم تحت عنوان «چگونه مونسانتو قوانین بین المللی را وضع و نقض می کند.» آنها قانون رعایت مالکیت حقوق معنوی را در سازمان تجارت جهانی نوشتند و تصویب کردند. نماینده مونسانتو در یک اجلاس دولتی در واشنگتن گفت «ما قانونی را وضع کردیم که در ازای آن به دولت امریکا پول می دهیم، و با این حمایت دولتی کلیه محصولاتمان را به تمام دنیا تحمیل می کنیم، و آنها را تحت فشار قرار می دهیم.» او در ادامه گفت «در این حالت ما بیمار، تشخیص و درمان را یک جا خواهیم داشت!» طبق این گفته بیماران کشاورزانی هستند که از خودشان بذر دارند. تشخیص و درمان هم در این است که حق تولید، بذرگیری و ذخیره بذر توسط کشاورزان را غیرقانونی کنند. تمام تلاش مونسانتو و دولت امریکا بر این قرار گرفته است که کاری کنند تا کشاورزان اختیار تکثیر و مالکیت بذرهای خودشان را نداشته باشند؛ این کار کاملاً غیرقانونی است.
مونسانتو تا این لحظه همواره تلاش کرده با زد و بند، رشوه و ارتباطات فراقانونی به کار خودش ادامه دهد. من بر مبنای تجربه خودم در مواجهه با مونسانتو، به تمام ملتها و دولتها توصیه می کنم که به افرادی که در دولت، دانشگاهها یا مراکز تحقیقاتی تحت تأثیر کمپانیهای تولید کننده بذر و سیاستهای آنها قرار می گیرند توجه کنند. متأسفانه افرادی پیدا می شوند که با صدای بلند مرتباً تکرار می کنند که «محصولات دستکاری شده ژنتیکی» برای آینده کشور ضروری و حیاتی است.
همه تلاش کمپانیهای تولید کننده بذر معطوف به ترغیب کشاورزان برای مصرف سموم و مواد شیمیایی زیادتر است. برای مثال انتقال ژن مقاومت به علف کش راندآپ (گلایفوسیت)، جهت فروش بیشتر و انحصاری این علف کش است.
با این منظور مونسانتو و سایر تولیدکنندگان بذرهای دستکاری شده، مدل تجاری را طراحی کرده اند، که کشاورزان مجبورند هرساله بذرها و سموم شیمیایی انحصاری آنها را توأماً خریداری نمایند.
** خودکشی 300 هزار کشاورز هندی به خاطر جنون تجاری مونسانتو
به هر حال مونسانتو مدعی است که در جهت تأمین امنیت غذایی و افزایش درآمد کشاورزان عمل می کند!
جنون تجاری کمپانیهایی مانند مونسانتو، و حق مالکیت انحصاری بذرها سبب شده که طی چندین سال، قیمت بذر در هندوستان بعضاً تا 80 برابر افزایش یابد. آنها پس از ورود به یک کشور، بعد از مدتی مالک کلیه کمپانیهای بومی تولید کننده بذر می شوند و نمایندگی تکثیر و فروش بذرهایشان را به آنها می دهند. چنین روشی در کشورهای جهان سوم که بیش از 70 درصد جمعیت آنها را کشاورزان تشکیل می دهند، موجب شده است که این افراد تحت فشار تکنولوژیک ابرقدرتهای بذر، روز به روز فقیرتر و بدهکارتر شوند. به طوری که در پانزده سال گذشته 300 هزار نفر کشاورز پنبه Bt به دلیل ورشکستگی در اثر افزایش هزینه های سم، آفت کش و بذر و ثابت بودن قیمت فروش محصول با نوشیدن علف کش راندآپ اقدام به خودکشی نمودند.
نقش محصولات دستکاری شده ژنتیکی در اقدام به خودکشی سیصدهزار نفر کشاورز، در پانزده سال غیر قابل باور است؛ زیرا کشاورزان می توانستند بذرهای مونسانتو را نخرند و بذرهای دیگری را کشت کنند؛ شاید دلیل خودکشی موضوع دیگری باشد!
در تعاریف سازمان ملل اقدام عامدانه در جهت آسیب رساندن به گروهی از مردم مصداق کشتار دسته جمعی است. کمپانی مونسانتو هم با این سیاست سودجویانه و کنترل 95 درصد از بازار بذر پنبه هندوستان و انداختن کشاورزان در ورطه ورشکستگی و خودکشی، عامل نوعی کشتار دسته جمعی است. همچنین قراردادن زنبورها، پروانه ها و میکروارگانیسم های خاک در خطر انقراض نیز یک فاجعه اکولوژیک است.
شما در حالی مونسانتو را متهم به نسل کشی می کنید، که کشاورزان امریکایی نیز میلیونها هکتار از اراضی خود را به کاشت بذرهای دستکاری شده ژنتیکی این کمپانی اختصاص داده اند. چرا در امریکا هیچ کشاورزی اقدام به خودکشی نکرده است؟
دیدگاه تان را بنویسید