خبرگزاری تسنیم: یکی از مشکلات کنونی جامعه امروزی کشورمان ازدواج دیرهنگام پسران و دختران ایرانی است بطوریکه حتی سن ازدواج در خانوادههای مذهبی سر به فلک گذاشته شده است که میتواند دلایل مختلفی از جمله مشکلات اقتصادی و همچنین انتظارات خاص جوانان امروزی باشد بهطوریکه امروزه دختران با تحصیلات دانشگاهی در انتخاب همسر ایدهآل گزینههای رویایی را در پیش میگیرند. در نهایت اینگونه معضلات و انتخابهای عجیب که روانشناسان نیز معتقدند درخواستهای غیرمنطقی برای بهدست آوردن امنیت روانی و مالی برای آینده و افکار نادرست برای گرفتن تضمینهای جدی برای ادامه و فروریزی ساختار سنتی خانوادهها باعث شده یک دختر 30 ساله اصلاً شرایط خود را برای ازدواج بغرنج نداند، و این در حالی است که در فرهنگ ما کمتر ازدواج دیرهنگام پسرها به چشم میآید و این دختران هستند که اکثراً مورد حملات زبانی و رفتاری خانواده قرار میگیرند. در این رابطه نسرین طهرانی - روانشناس به تسنیم عنوان کرد: افرادی در جامعه هستند که امید به ازدواج ندارد و احتمال تجربه ازدواج برای آنان بسیار کم است که نوع مواجهه با آنها نیاز به فرهنگسازی دارد، با این وجود از
مهمترین نیازهای هر دختر و پسری امر ازدواج است که هر زمان که به لحاظ رشد سنی و عقلی و اجتماعی به بلوغ مناسب و پختگی ازدواج برسند میتوانند ازدواج کنند، بنابراین رسیدن به این موقعیتها، زمان ازدواج فرد را مشخص میکند. وی ادامه داد: البته همیشه این طور نیست و افراد بسیاری به دلایل مختلف در سنی که به آمادگی خوبی برای ازدواج رسیده اند این رخداد واقعی و بزرگ زندگی را تجربه نمیکنند، بنابراین کلمه "ترشیده" نیز مصداق افرادی است که امید به ازدواج ندارند و احتمال تجربه ازدواج برای آنان بسیار کم است. البته این کلمه هم برای دختران و هم پسران کاربرد دارد و در هر دو مورد اشاره به تجرد قطعی است که البته در ایران این واژه کمتر برای آقایان استفاده میشود. طهرانی در ادامه توضیح داد: مجرد ماندن، یک موضوع جهانی است که البته بسته به فرهنگ و نیازها و تفاوتهای فردی ممکن است شکلهای مختلفی به خود بگیرد اما در همه آنها زندگی مجردی و تجرد در سنین ازدواج قطعی است. بنابراین این واژه بیشتر به لحاظ سنی مطرح میشود و بار منفی آن بیشتر متوجه دختران است تا پسران. وی در پاسخ به این پرسش که افرادی که دیر ازدواج میکنند باید چه کنند؟ و
آیا از زندگی عقب افتادهاند؟ عنوان کرد: تحقیقات در این خصوص نشان میدهد افرادی که مجرد میمانند دچار مشکلات و آسیبهایی زیادی میشوند و اغلب افرادی که مجرد میمانند و در سن ازدواج به هر دلیلی ازدواج نمیکنند دورههایی از مشکلات و آسیبهای جدی را تجربه میکنند. احساساتی چون افسردگی، غم، تنهایی، بیانگیزگی، ناامیدی، نگرانی از آینده، پوچی، بیهدفی، ترس، احساس محرومیت و جا ماندن از زندگی. طهرانی تصریح کرد: میانگین آمار افسردگی و احساساتی چون افسردگی، تنهایی، غم و احساس محرومیت و همچنین به تبع آن خودکشی در بین مجردها بسیار بیشتر از متاهلهاست و این امر نشان میدهد ازدواج با همه مشکلاتی که در خود دارد به نوعی آمار خودکشی را پایین میآورد و البته در این بین آمار دختران مجرد آسیب دیده به مراتب بیشتر از پسران مجرد آسیب دیده است. رئیس یک مرکز تحقیقات سلامت خانواده همچنین به عواملی که آمار دختران و پسران مجرد را بالا برده است گریزی زد و این عوامل را اینگونه عنوان کرد: از بارزترین دلایل بالا بودن این آمارها در دختران مجرد نداشتن همدم، همراه و همسری که در مواقع تنهایی یا گرفتاری بتوانند با او درد دل کنند و از وی کمک
بگیرند یعنی نیاز به بودن با جنس مخالف، همچنین تجارب عاطفی و مشکلات اقتصادی و نگرانی از آینده و در مجموع احساس عدم امنیت روانی، عاطفی و مالی به دلیل نداشتن مسکن، و موقعیتاشتغال و ادامه تحصیل و شرایط سخت برای شروع زندگی را میتوان عنوان کرد. طهرانی در خاتمه از دیگر عوامل بالا رفتن سن و آمار دختران و پسران مجرد را درخواستهای غیرمنطقی برای به دست آوردن امنیت روانی و مالی برای آینده و افکار نادرست برای گرفتن تضمینهای جدی برای ادامه و فرو ریزی ساختار سنتی خانوادهها و جایگزینی الگوهایی از عدم ثبات و تعهد، عدم پایبندی، عدم احساس تعلق و ماندن و ساختن زندگی و باورهای نادرست شکل گرفته در جامعه در خصوص طلاق را می توان از عواملی دانشت که آمار دختران و پسران مجرد را بالا برده است.
دیدگاه تان را بنویسید