خيلیها نحوه استفاده از وسايل گازسوز را بلد نيستند
همهساله همزمان با سرد شدن هوا خبرهايي درباره مرگهاي ناشي از گازگرفتگي منتشر ميشود. قربانيان اين حوادث معمولاً به صورت خانوادگي دچار حادثه ميشوند. بررسيها نشان ميدهد كه علت بيشتر اين حوادث عدم توجه به هشدارهايي است كه معمولاً از طرف رسانهها اطلاعرساني ميشود. نظر به اهميت موضوع با دكتر امانالله قرائيمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه گفتهوگو كردهايم.
همهساله همزمان با سرد شدن هوا خبرهايي درباره مرگهاي ناشي از گازگرفتگي منتشر ميشود. قربانيان اين حوادث معمولاً به صورت خانوادگي دچار حادثه ميشوند. بررسيها نشان ميدهد كه علت بيشتر اين حوادث عدم توجه به هشدارهايي است كه معمولاً از طرف رسانهها اطلاعرساني ميشود. نظر به اهميت موضوع با دكتر امانالله قرائيمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه گفتهوگو كردهايم. آقاي دكترقرائيمقدم! همانطور كه ميدانيد سالانه نزديك به هزارنفر از مردم كشورمان بر اثرمسموميت با گاز منوكسيدكربن جانشان را از دست ميدهند. سؤال اين است كه آيا پس از گذشت دو، سه دهه از اجراي طرح گازرساني به منازل مردم و مراكز تجاري، اين رقم طبيعي است؟ به طور قطع جواب منفي است. در واقع مرگ خاموش، حدود هزار نفر از هموطنانمان در سال اصلاً منطقي و طبيعي نيست. اين موضوع نشان ميدهد كه هنوز بخش قابل توجهي از مردم، فرهنگ و نحوه استفاده از اين تكنولوژي را نميدانند. يعني از بعد جامعهشناسي ما در رابطه با وسايل و تكنولوژيهاي روز دو نوع فرهنگ داريم كه عبارتند از فرهنگ مادي و فرهنگ معنوي. اولي مربوط به كالبد يك تكنولوژي مثل گاز، برق و غيره ميشود كه خيلي زود قابل تغيير است، اما دومي كه مربوط به نحوه استفاده است، موضوع متفاوت ميشود چراكه بحث يادگيري پيش ميآيد. بگذاريد با يك مثال بهتر مسئله را تشريح كنم. امروز در اكثر شهرهاي كشور از سوي مهندسان معماري آپارتمان ساخته ميشود كه جنبه مادي دارد و خيلي زود قابل تغيير است اما فرهنگ آپارتماننشيني به عنوان فرهنگ معنوي، سالها طول ميكشد تا در يك اجتماعي حاكم شود. از سوي ديگر در اين بحث تئوري تأخر فرهنگي صدق پيدا ميكند. بدين معني كه هر جامعهاي كه زودتر وارد يك تكنولوژي شود تأخر فرهنگياش كمتر است اما اين تأخر هيچ وقت به صفر نميرسد. مثلاً مردم تهران چون زودتر به تكنولوژي گاز، برق و... دست پيدا كردهاند لذا تأخر فرهنگيشان به نسبت مردم ديگر شهرستانهاي ايران كمتر است در نتيجه نحوه استفاده آنها از اين وسايل بهتر است در حالي كه پايتختنشينها از ديگر مردم كشور باهوشتر نيستند. بنابراين ميتوان گفت اگر جامعهاي فرهنگ استفاده از گاز را به خوبي ياد گرفته باشد، قطعاً نبايد آمار مرگهاي خاموش آن حدود هزار نفر در سال باشد. اگر تئوري تأخر فرهنگي را بپذيريم بايد الان شاهد حداقل مرگهاي خاموش در تهران به عنوان پايتخت كشور و يكي از شهرهايي كه طرح گازرساني به منازل و مراكز اداري و تجاري در آن به اجرا درآمده است، ميبوديم اما آمارها غير از اين را نشان ميدهند. اين موضوع را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ خب اگر تهران، شهري مهاجرپذير نبود و هر سال از شهرها و روستاهاي دور افتاده كشور در آن ساكن نميشدند يا وسايل گرمايش و ساختمانها از استانداردهاي مناسب برخوردار بودند، حتماً آمار گازگرفتگي در آن پايينتر از ديگر شهرهاي كشور ميبود. هرچند كه به نظر ميرسد همين الان هم اگر به نسبت جمعيت برآورد كنيم تعداد افرادي كه در پايتخت جانشان را بر اثرمسموميت با گاز منوكسيدكربن از دست ميدهند كمتر از ديگر شهرها است. آقاي دكتر قرائيمقدم! شما به پايين بودن استانداردهاي واحدهاي مسكوني وسايل گرمايش موجود در بازار مصرف و تأثير آن بر مرگهاي خاموش اشاره كرديد آيا اين امر به نوعي نشان از عدم آگاهي كافي شهروندان به حقوقشان در استفاده از اين تجهيزات ندارد؟ به يقين هرچه شهروندان به مقرارت و قوانين آگاه باشند و حقوقشان را در استفاده از امكانات بدانند ميزان ايمنيشان در برابر آسيبها و تهديدهاي احتمالي افزايش مييابد لذا در اين باره دستگاههاي مربوطه بايد بيشتر اقدام به آگاهيبخشي به شهروندان كنند. دستگاههاي متولي موضوع و به ويژه رسانه ملي در اين زمينه تا كنون ضعيف عمل كردهاند. يعني به ندرت ميبينيم كه حتي در فصل زمستان كه اوج وقوع حوادث گازگرفتگي است، راديو و تلويزيون به اين پديده و راههاي پيشگيري از آن بپردازد كه اين يك ضعف بزرگ محسوب ميشود. بايد همان طور كه براي مصرف بهينه آب بارها هشدار داده ميشود نسبت به مقابله با اين پديده هم اطلاعرساني كافي صورت گيرد. درست ميفرماييد اما همين ميزان هشدارهايي كه از سوي دستگاههاي مسئول و رسانهها داده ميشود از سوي بسياري از مردم جدي گرفته نميشود؟ فرهنگسازي يك موضوع زمانبر است. ضمن اينكه اثرپذيري آموزشها و تبليغات در مردم متفاوت است. بعضيها هم به رسانهها و هشدارهايي كه داده ميشود اعتماد چنداني ندارند لذا چندان با موضوع گازگرفتگي جدي برخورد نميكنند . با اين وجود رسانهها و مسئولان به هيچ عنوان نبايد از اطلاعرساني و دادن هشدارهاي پيشگيرانه غفلت كنند چراكه حتماً تأثيرگذار خواهد بود حتي اگر اين اثرگذاري كم باشد.
دیدگاه تان را بنویسید