پيشگيري از جنگ آب
در ماه مي ويتنام به سيو پنجمين و جديترين امضا كننده «کنوانسیون سازمان ملل در مورد قانون استفاده غیر ناوبری از آبراههای بینالمللی» تبدیل شد. این واقعیت که نگارش و در نهایت تصویب اين كنوانسيون تقریبا 50 سال طول کشید نشان میدهد که مسالهای بسیار اشتباه در مورد نظامهای چند جانبه مدرن وجود دارد. صرف نظر از اختلافات دیرینه بر سر چگونگي مديريت آبهاي شیرین مرزی و اولویتهای قابل فهم از سوی دولتها و متخصصان آب برای اتکا بر موافقتنامههای حوزهای به جای اتکا بر اسناد حقوقی بینالمللی، آن انتظار نیم قرنی میتواند فقط با فقدان رهبری سیاسی تبیین شود. بنابراین، هر چند جهان ممکن است تصویب این کنوانسیونی که مدتها انتظارش را میکشید شاهد باشد اما نمیتوانیم بر موفقیتهای خودمان اتکا کنیم. تقریبا 60 درصد از تمام آبهای شیرین در حوزههای مرزی جریان مییابد؛ با این حال، تنها حدود 40 درصد از این حوزهها بر اساس نوعی توافق حوزهای اداره میشود. در جهانی که به طور فزاینده با تنش آب مواجه است، منابع آب مشترک در حال تبدیل شدن به ابزار قدرت، ترویج رقابت در داخل و در میان کشورهاست. مبارزه برای آب تنشهای سیاسی را بیشتر کرده و تاثیر بر اکوسیستم را هم تشدید خواهد کرد. اما خبر واقعا بد این است که مصرف آب سریعتر از رشد جمعیت در حال افزایش است؛ در واقع، در قرن بیستم مصرف آب با سرعتی دو برابری رشد داشت. در نتیجه، چندین پیش بینی از سوی آژانسهای سازمان ملل دلالت بر این داشت که در سال 2025، تعداد 8/1 میلیارد نفر در مناطقی زندگی خواهند کرد که در معرض کمبود مطلق آب است و این دلالت بر عدم دسترسی به مقادیر کافی آب برای استفاده انسان و محیط زیست دارد. علاوه بر این، دو سوم از جمعیت جهان با شرایط تنش آبی مواجه خواهند شد و این به معنای کمبود آب شیرینِ تجدیدپذیر است. بدون اقدامات قاطع، تقاضا برای آب از ظرفیتهای قابل تولیدِ بسیاری از جوامع پیشی خواهد گرفت. این میتواند به مهاجرت گسترده، رکود اقتصادی، بیثباتی و خشونت منجر شود و تهدیدی جدید برای امنیت ملی و بینالمللی به شمار آید. کنوانسیونهای آبی سازمان ملل نباید فقط به یک توافق بینالمللی نادیده گرفته شده تبدیل شوند که در کشو گذاشته شده و در آن بسته شود. مخاطرات بسیار بالاست. در چارچوب تغییرات آب و هوایی امروز، افزایش تقاضا، رشد جمعیت، افزایش آلودگی و منابع مورد استثمار قرار گرفته، هر کاری باید انجام شود تا چارچوب قانونی برای مدیریت حوزههای آبریز جهانی شکل گرفته و تحکیم شود. امنیت محیط زیست ما، توسعه اقتصادی و ثبات سیاسی مان به طور مستقیم به آن بستگی دارد. این کنوانسیون به زودی بر تمام رودخانههای مرزی سرزمینهای امضاکننده و نه فقط بر بزرگترین حوزهها کاربست خواهد داشت. این کنوانسیون، شکافها و کاستیهای موافقتنامههای موجود را تکمیل و پوششی قانونی برای بسیاری از رودخانههای مرزی که تحت فشار هستند، ارائه میدهد. در سراسر جهان، 276 حوزه مرزی آب شیرین وجود دارد و تقریبا به همین میزان سفرههای آب مرزی وجود دارد. این کنوانسیون که با تامین مالی کافی، اراده سیاسی و مشارکت ذینفعان مورد حمایت است میتواند به مقابله با چالشهای آب که ما با آن مواجه هستیم کمک کند. اما آیا چنین خواهد شد؟ یک برنامه کاری هدفمند باید هم اکنون به تصویب رسد [آن هم] در زمانی که جامعه بینالمللی در حال مذاکره در مورد محتویات «اهداف توسعه پایدار» (SDGs) است - جانشین «اهداف توسعه هزاره» سازمان ملل است- که در سال 2015 منقضی خواهد شد. ما در «صلیب سبز» امیدواریم که اهداف جدید، که قرار است در سال 2030 به آن دست يابيم، شامل یک هدف مستقل باشد که به بحث مدیریت منابع آبی بپردازد. علاوه بر این، جامعه بینالمللی به زودی باید بر یک چارچوب تغییر آب و هوایی توافق کند که جایگزین پروتکل کیوتو خواهد شد. تغییرات آب و هوایی به طور مستقیم بر چرخه آب اثر میگذارد و این به آن معنی است که همه تلاشهایی که در حال انجام است و شامل انتشار گازهای گلخانهای میشود به ثبات الگوهای بارندگی و کاهش حوادث شدید آبی که بسیاری از مناطق در حال تجربه آن هستند، کمک خواهد کرد. اما ورود به کنوانسیونهای آبی سازمان ملل سوالهای جدیدی مطرح میکند که در دوره پیش از تصویب هم وجود داشت. اجرای آن در عمل به چه معنا است؟ چگونه کشورها به وظایف خود در درون مرزهای خود و در رابطه با کشورهای همسایه ساحلی عمل کرده و آن را بهکار میبندند؟ چگونه کشورهای آمریکایی و آسیایی که تا حد زیادی تصویب آن را نادیده گرفتهاند واکنش نشان خواهند داد؟ افزون بر این، چگونه این کنوانسیون به «کنوانسیون حفاظت و استفاده از آبهای فرامرزی و دریاچههای بینالمللی» مربوط خواهد شد که هم اکنون در بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیای مرکزی به اجرا درآمده و از فوریه 2013 به بعد، هدفش گشودن عضویت برای سایر جهان بوده است؟ به همین ترتیب، چگونه اجرای این کنوانسیون بر موافقتنامههای آب شیرین مرزی منطقهای و محلی موجود تاثیر خواهد گذاشت؟ از کشورهایی که کنوانسیونهای آبی سازمان ملل را به تصویب رساندهاند، انتظار میرود که در اجرای آن شرکت کرده و در تلاشهای خود برای حفظ و استفاده پایدار از آبهای مرزی شان پیش روند. این کنوانسیون چه ابزارهایی، مثل مساله مالی، برای آنها فراهم خواهد کرد؟ چند ابزار حقوقی بهطور مشترک میتواند به اجرا در آید: «کنوانسیون رامسر در مورد زمینهای مرطوب»، «کنوانسیون سازمان ملل برای مقابله با بیابانزایی» و «برنامه کنوانسیون سازمان ملل در مورد تغییرات آب و هوایی» که البته فقط چند مورد را نام بردم. تصویب کنوانسیون آبی سازمان ملل با تاخیر طولانی باید بهعنوان فرصتی برای دولتهای امضاکننده جهت تشویق کشورهایی دیده شود که هنوز طرف توافقنامههای همکاری برای کار جدی در مورد این مسائل نیستند. واضح است که سیاستمداران و دیپلماتها به تنهایی نمیتوانند به چالشهایی که جهان با آن مواجه است پاسخی درخور دهند. آنچه جهان به آن نیاز دارد همانا تعامل رهبران سیاسی، تجاری و جامعه مدنی است؛ اجرای موثر کنوانسیون آبی سازمان ملل بدون آن غیر ممکن است. این اغلب نادیده گرفته میشود اما این به منزله کلیدی برای موفقیت دراز مدتِ همکاریای است که به تولید منافع برای همگان میانجامد. مشارکت فراگیر از سوی ذینفعان (از جمله جوامعی که متاثر شدند) و توسعه ظرفیت برای شناسایی، ارزش نهادن و به اشتراک گذاری مزایای منابع آبهای مرزی باید بخشی جداییناپذیر از هر استراتژی برای دستیابی به همکاریهای چند جانبه موثر باشد. منبع: دنیای اقتصاد
دیدگاه تان را بنویسید