ماهرمضان و کاهش جرم
جایگاه اخلاق در حوزه قدرت سیاسى یکى از موضوعات مورد بحث در علوم اجتماعى، رابطه اخلاق و سیاست در صحنه عمل و قدرت سیاسى مىباشد. جایگاه اخلاق در نظام اجتماعى و حکمفرمایى مؤلفههاى اخلاقى در روابط سیاسى، یکى از مواردى بوده که از قدیم الایام نیز مورد بحث فیلسوفان جهان بوده است. از طرف دیگر هنگامى که به صفحات مختلف تاریخ سیاسى و اجتماعى انسانها مىنگریم به این مسأله پى مىبریم که کمرنگشدن اصول و مؤلفههاى اخلاقى خصوصاً در نبرد قدرت و کشمکشها و جدالهاى گروهى بسیار به چشم مىخورد. امروزه نیز سیاستمداران در ظاهر بر نیاز به اخلاقیات پسندیده در سیاست تأکید دارند اما عمل آنها اغلب با مواضع اعلامشدهشان تعارض دارد. البته ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که مسائل و مؤلفههاى اخلاقى در مکاتب مختلف در غرب و شرق متنوع و محل چالش است که پرداختن به آنها حوزه گستردهاى را در بر مىگیرد. آنچه ما قصد داریم در اینجا به آن بپردازیم، نگاهى به مهمترین مبانى و موازین اخلاقى در حوزه قدرت سیاسى در اسلام با توجه به روایات و آیات است. البته پیش از آن نگاهى اجمالى به برخى از اندیشهها و مکاتب غیر اسلامى نیز خالى از لطف نیست.
نگرش کلان از رابطه اخلاق و سیاست بهطور کلى دو نوع نگرش و طرز تفکر کلى نسبت به ورود اصول اخلاقى در حیطه عمل سیاسى وجود دارد. نگرش اول بدینترتیب است که ورود اخلاق به سیاست بههیچوجه ارج نهاده نمىشود و اصالت و تقدم با حفظ قدرت سیاسى و برترى سلطهجویى مىباشد. در واقع حکمرانان و پادشاهان، کسانى بودند که دائم به تعدى از اصول اخلاقى در حوزه قدرت و عمل سیاسى دست مىزدند و توجیه روشن و آشکارى نیز براى آن ارائه نمىدادند. در میان فلاسفه سیاسى نیکولو ماکیاولى فیلسوف شهیر ایتالیایى را مىتوان یکى از پرچمداران اصلى این حوزه دانست. در واقع شهرت اصلى ماکیاولى نیز در این است که با اصالتدادن به قدرت در حوزه عمل سیاسى شهریار و حکمران را مجاز مىداند که در صورتى که مؤلفههاى اخلاقى مانع حفظ قدرت اوست، آنها را کنار بزند و به راه خود ادامه دهد. دین مبین اسلام با نگاهى ویژه به این مسأله در تمام حوزهها از جمله احکام و رفتار سیاسى و اجتماعى، ملاحظه ارزشها و مکارم اخلاقى را نموده و این در راستاى هدف بزرگ مکتب اسلام که همانا قرب الى الله و تربیت انسانها است، مىباشد. سیره پیامبر اسلام(ص) و حضرت امیرالمؤمنین على(ع) بهعنوان دو الگوى التزام به مکارم و اصول اخلاقى در حوزه سیاست و قدرت مىتواند بهخوبى مبین و نشاندهنده اهمیت این مسأله در اسلام باشد.
تمرینى براى حفظ تقواى سیاسى همانطورکه در بالا نیز ذکر شد، شروع ماه مبارک رمضان، آغازگر عرصهاى است که طى آن انسانها بتوانند با استفاده از شرایط و خصوصیات آن ماه به تمرین صیانت از نفس و تزکیه و تهذیب بپردازند. آنچه ما بهعنوان تقواى سیاسى مورد اشاره قرار دادهایم، در واقع به رعایت اصول و موازین اخلاقى و قواعد و ارزشهاى انسانى برمىگردد که یک سیاستمدار مسلمان در عرصه عمل سیاسى به آن توجه دارد. هر شخص که بهنوعى با حوزه قدرت در عرصه سیاست مرتبط است با در نظر گرفتن وسوسهها و چالشهایى که این حوزه ممکن است براى او داشته باشد، نیازمند درجهاى از تقوا و پرهیزگارى است تا از سقوط در دره تباهى مصون باشد. بر همین مبنا مىتوان با الگوگرفتن از سیره ائمه اطهار خصوصاً مولاى متقیان حضرت على(ع) چارچوب نهادینهکردن سیاست اخلاقى و ایجاد تقواى سیاسى را در میان مسؤولین با توجه به مقتضیات امروز ترسیم کرد. مسؤولین کشور ما امروز و با توجه به رهنمودهاى امام راحل(ره) و بیانات مقام معظم رهبرى بیش از هر زمان دیگرى نیازمند به این هستند تا براى حفظ کیان نظام و صدور انقلاب اسلامى، بهعنوان یک نظام آرمانى و متعالى ملاکهاى اخلاقى را در عمل سیاسى خود لحاظ کنند. این مسأله در واقع متضمن حفظ کشور از بلایا و خطرات احتمالى است همانطور که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامى در این مورد مىفرماید: «شما با رفتار اسلامى و حفظ نهضت و با پیشبرد نهضت و توجه به اینکه خداى تبارک و تعالى ما را تائید مىکند، با رفتار و اخلاق اسلامى این قدرتى که شما را به پیروزى رسانده حفظ کنید.» رهبر معظم انقلاب نیز در برهههاى مختلفى به این مسأله عنایت خاصى مبذول داشتهاند و دائما بر حفظ اصول اخلاقمحور در فعالیتهاى سیاسى تأکید کردهاند: «من عرض مىکنم اینکه ما مىگوییم سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست که مرحوم مدرس حرف درستى زد و امام آن را تائید کرد معناى واضحى دارد. اما یک روى دیگرش این است که سیاست ما باید دیندارانه و پرهیزکارانه باشد. هر کار سیاسىاى خوب نیست. بعضى کسانى هستند که به کار سیاسى فقط مثل یک کار سیاسى که هیچ گرایشى به دیندارى ندارد نگاه مىکنند. هدف این است که اینکار سیاسى پیش برود، این درست نیست، کار سیاسى باید متدینانه باشد. همهچیزهایى که در شرع حرام است، به توان دو در کار سیاسى باید مورد توجه قرار گیرد و معتبر شمرده شود.» در مجموع باید خاطرنشان کنیم که با توجه به مسائل و شرایط ذکرشده، حاکمکردن اخلاق اسلامى و اصول انسانى در قدرت سیاسى، عرصههاى مختلفى را در بر مىگیرد که شناخت آنها بسیار حائز اهمیت است. بهطور مثال رهبر معظم انقلاب اشارهاى به دورى از تخریبهاى بىاساس دولت و توجه هرچه بیشتر به نقد منصفانه داشتند. این مقوله یعنى عدم تخریب و دروغپردازى و التزام به نقد منصفانه را مىتوان یکى از مصادیق بارز و حفظ مؤلفههاى اخلاقى در عرصه عمل سیاسى و حفظ تقواى سیاسى دانست. باید اذعان کنیم که ماه مبارک رمضان مجال بسیار خوبى است تا نگاهى جدى به تغییر این مقوله و تحول در ساختار کردار و عمل سیاسى و اجتماعىمان داشته باشد که بتوانیم به الگوى متعالىاى که مد نظر اسلام و ائمه معصومین(ع) است، روز به روز نزدیکتر شویم.
ابعاد اجتماعى ماه رمضان در زندگى مذهبى ما مسلمانان، همیشه جلوههایى از تازهشدن وجود دارد و آمدن هر سالهى رمضان کریم در کشورهاى مسلمان، بهار جانها و قلوب صمیمى مسلمین را به همراه مىآورد. مسلمانان با انجام اعمال عبادى فردى و جمعى این ماه عزیز، نسبت به تهذیب درونى خود و همنوایى بیرونى با ارزشها، هنجارها و قوانین اجتماعى همت مىگمارند. شعائر دینى ما در ماه مبارک رمضان، همگان را به صلهى رحم و گردهمایى دعوت مىکند تا امت مسلمان، همدل و همجهت بهسوى تکامل خود و جامعهى خویش گام بردارند و نیک مىدانیم که روزهدارى باعث بهبود روابط افراد جامعه و کاهش ملموس آسیبهاى اجتماعى مىشود. بررسى نشان مىدهد روزهدارى بهترین وسیله براى کنترل هیجانهاى شدید روحى نوجوانان است. یادمان نرود که ما با روزهدارى صفات مثبت صبر و استقامت را در شخصیت خود درونى مىکنیم. راستى وقتى 30 روز براى خودمان در برابر گرسنگى و گناهانى مثل غیبت، دروغ، کنترل اعضاى درونى و بیرونى از اعمال حرام و ترک گناه، سپرى نفوذناپذیر مىسازیم و رشحاتى از فضایل انسان کامل را به خویشتن خویش هدیه مىکنیم، چرا در ماههاى دیگر سال اینچنین نیستیم؟ بى سبب نیست که علماى دین مىفرمایند: روزه مهمترین عامل رسیدن انسان به «خودشناسى» است چراکه روزه دار با چشمپوشى از نیازهاى جسمانى، افق دید خود را به دنیاى نامادى منتقل مىکند و به حیات ماورائى خود بهتر مىاندیشد. روانشناسان اجتماعى معتقدند خودشناسى روزهداران باعث افزایش اعتماد به نفس و تقویت ارادهى آنان مىشود. مسلمانى که چشم به نیازهاى مادى مىبندد گویى بهتر مىتواند از گناه و وسوسههاى شیطانى دورى کند. گویا «گرسنگى» رفتارى نمادین براى ثبت توانایىها و قابلیتهاى درونى انسان در ناخودآگاهش است و در «عید فطر» که عید فطرت و شناخت درونى است به عیدى خود که همانا «تزکیهى نفس» است دست مىیابد. انسانى که به تهذیب نفس پرداخت، بهطور قطع در اجتماع، رفتارى موقر و تنظیمشده را از خود به نمایش مىگذارد. شاید بتوانیم کارکردهاى آشکار و پنهان اجتماعى زیر را براى روزهدار و به طریق اولى براى رمضان کریم، برشمریم: 1. بازسازى روابط افراد جامعه و حرکت به سوى جامعه آرمانى 2. کاهش آسیبها، انحرافات، تخلفات و جرایم اجتماعى و پرهیز از رفتارهاى ضد اجتماعى 3. فراهمسازى بستر شاخصهاى راستگویى، صداقت و سلامت اجتماعى 4. پویایى جامعه و تقویت اعتماد اجتماعى در میان اعضاى نهادهاى اجتماعى 5. تقویت و بالندگى هنجارها و ارزشهاى اجتماعى 6. دمیدن روح آرامش، محبت و عشق به همنوع 7. تقویت تجربهى دیندارى در آحاد جامعه و بهبود روابط اجتماعى 8. چشیدن طعم محرومیت در افراد ثروتمند و فقیر و تجسم عدالت اجتماعى 9. تقویت حس نوعدوستى و همگرایى و همبستگى اجتماعى 10. تقویت تربیت ارشادى و عملى بهجاى تربیت تحمیلى در جامعه 11. کاهش زمینههاى بیرونى جرمخیز در جامعه و تقویت سلامت اجتماعى
پیشگیرى از یک ناهنجارى در کنار این همه خوبىها و برکات فردى و اجتماعى رمضان کریم، بد نیست به برخى مناظر بد اما واقعى تظاهر به روزهخوارى در کشورمان که بیشتر در شهرهاى بزرگ اتفاق میفتد توجه کنیم. صرفنظر از اینکه فرد روزهخوار بهصورت آگاهانه اقدام به این عمل غیرشرعى و خلاف عرف اجتماعى مىکند، عدم اجراى جدى و بىقید و شرط احکام و حدود اسلامى توسط دستگاههاى نظارتى باعث شده چنین افرادى چهرهى زیباى رمضان کریم را در نزد مسلمانان، دچار آسیب کنند. کودکان و نوجوانانى که چنین صحنههایى را مىبینند، نمىتوانند براى ذهن کاوشگر خود دلیل منطقى بیابند و چهبسا همین چهره از رمضان در ذهنشان بماند. اگر به تجارب برخى کشورهاى مسلمان در خصوص این امر دقت کنیم، مىبینیم حتى در کشورهاى عربى کوچک حوزهى خلیج فارس یا در کشور عربستان با وجود قومیتها و مهاجران مختلف، مطلقا هیچ فردى اقدام به روزهخوارى نمىنماید و اگر مبادرت به چنین کارى بکند، برخورد خیلى جدى و شدیدى از سوى دستگاههاى نظارتى با او خواهد شد که دیگر هوس چنین کارى را نکند. در کنار دستگاههاى نظارتى، چقدر خوبست ما نیز در اصلاح این پدیدهى ناخوشایند که متأسفانه هر سال بیشتر مىشود، با استفاده از قدرت معنوى امر به معروف و نهى از منکر با رعایت اصول اخلاقى و اسلامى آن، اقدام کنیم تا به اصلاح جامعهاى که در آن زندگى مىکنیم کمک کنیم. فراموش نکنیم نیروى کنترل اجتماعى غیررسمى که آحاد مردم یک جامعه هستند، در صورتىکه فعال باشند، در اصلاح جامعه و تقویت سلامت اجتماعى بسیار مؤثرند.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید