سرویس جامعه «فردا»؛ چندی پیش بود که ماجرای دستگیری عوامل سازنده یک کلیپ غیر اخلاقی به نام « هپی» در ایران در رسانههای مختلف جهان مطرح شد و ابعادی بینالمللی به خود گرفت. ماجرا از این قرار بود که عدهای از جوانان ایرانی دست به ساخت یک کلیپ بر روی یک ترانه آمریکایی زدند. این ترانه به عنوان یک ترانه بین المللی چندی است گل کرده و بعد از اینکه کلیپ اصلی این ترانه به نوعی به عنوان سلفی شو منتشر شد، جوانان در کشورهای مختلف نیز کلیپ های مختلفی را در این زمینه ساختند و تب ساخت کلیپ برای این ترانه در بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشور ما شدت گرفت.
اما در همین راستا دیده شد که عدهای ایرانی کلیپی ساخته اند که ماهیتی مبتذل و اروتیک داشت و همین موضوع سبب شد که نیروی انتظامی به سرعت وارد عمل شود و عوامل این مساله را دستگیر کند. بعد از برخورد قضایی با این افراد بود که رسانههای جهان بویژه بیبیسی فارسی طی یک مانور تبلیغاتی نسبت به این مساله واکنش نشان داد و دیگر رسانههای دنیا نیز به طور هماهنگ در این زمینه خبرسازی کردند. در
همین زمینه حتی خواننده این ترانه نیز به این مساله واکنش نشان داده و در مصاحبهای که با شبکه "سی بی اس" آمریکا داشته است بیان کرده که « به همه مذاهب و باورها احترام می گذارم و اطلاعات زیادی درباره قوانین ایران ندارم، اما همزمان فکر می کنم که هر کس باید بتواند خوشحالی خود را بیان کند.» "فارل ویلیامز"، خواننده و تهیه کننده آمریکایی با اشاره به اینکه دستگیری این 6 جوان ایرانی او را غمگین کرد ، افزود:" اگر شما تنها می خواهید شادی خود را جشن بگیرید باید اجازه چنین کاری را داشته باشید." ولیلیامز هم بیان داشته که از قوانین ایران چیزی نمیداند و هم بیان داشته هر کسی باید خوشحالی خود را ابراز کند. بر این اساس به نظر میرسد که باید به نکته در این خصوص اشاره کنیم که ما ایرانیها با توجه به فرهنگی که در آن قرار داریم کمتر بدان توجه داریم و درواقع با ساخت چنین شوهای مستهجنی بعضا باید گفت که در حال فراموشی آن هستیم. و این مسله چیزی نیست جز مساله شادی در چارچوب فرهنگ ایرانی اسلامی است که ما در اینجا آنرا « شادی حلال » مینامیم. در این زمینه متاسفانه با برخورد با چنین افرادی، به غلط اینگونه تعبیر می شود که دین اسلام
مخالف شادی و نشاط است! درحالی که دين اسلام موافق نشاط و شادي است؛ چراکه معتقد است، شادی آدمي را از تنبلي رهانده، سرزنده و سر حال ميسازد. البته اين شادي در چهار چوب نگاه تعديلي معنا مييابد. اسلام معتقد است که بهترين آيينها آن است كه با طبيعت آدمي و ساختار آفرينش او سازگار بوده، نيازمنديهاي طبيعي و فطري اش را برآورد. در غير اين صورت، نميتواند آدمي را خوشبخت و سعادتمند سازد. وصيفات قرآن در خصوص بهشت نيز حاكي از اين واقعيت است كه اسلام، بر نشاط و شادي مهر تأييد نهاده است. باغهاي زيبا، آبهاي زلال و روان، زيباترين بسترها، نرمترين و چشمگيرترين پارچهها، برترين ديدنيها و ... در بهشت همه جزء عوامل نشاط و شادي به شمار ميرود و خداوند براي پاداش بندگانش بهشت را چنين شاد و فرح بخش قرار داده است. شادابي را مي توان يكي از صفات مومنان دانست و به اين مطلب در روايت رسول اكرم(ص) بدان اشاره شده است: «مؤمن شوخ و شاداب است».(حراني، تحف العقول، ص49 ). در رواياتي از حضرت علي - عليه السلام- به اثرات، اهميت و پيامد شادي اشاره فرموده اند:«شادماني، گشايش خاطر ميآورد» (درآمدي، غررالحكم، ح2023) و «اوقات شادي، غنيمت
است» (همان، ح1084) و نيز «هركس شادياش اندك باشد، آسايش او در مرگ خواهد بود». (بحارالانوار، ج78، ص12 ) تا جايی شادي مورد اهتمام در اسلام قرار گرفته كه براي انجام عبادت نيز بايد از آن كمك گرفت، امام رضا(ع) در اين مورد فرمودند: «كوشش كنيد اوقات شما چهار زمان باشد: وقتي براي عبادت و خلوت با خدا، زماني براي تأمين معاش، ساعتي براي معاشرت با برادران مورد اعتماد و كساني كه شما را به عيبهايتان واقف ميسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و وقتي را هم به تفريحات و لذايذ خود اختصاص دهيد و از شادي ساعتهاي تفريح، نيروي لازم براي عمل به وظايف وقتهاي ديگر را تأمين كنيد».(بحارالانوار، ج75، ص321) مزاح و شوخي كه يكي از عوامل برجسته شادي است، اگر به سبك سري، بيشرمي و گستاخي بياميزد، «هزل» ناميده ميشود كه در اسلام مطرود است و اگر به تحقير و بدگويي و ناسزا آميخته گردد، آن را «هجو» ميخوانند و اين نيز در اسلام نهي شده است. يكي از اصحاب از رسول خدا پرسيد: «آيا اگر با دوستان خود شوخي كنيم و بخنديم، اشكالي دارد؟ حضرت فرمود: اگر سخن ناشايستي در ميان نباشد، اشكالي ندارد (كافي، ج2، ص663; تحف العقول، ص323) اگر
شوخي از حد خارج شود و به بيهودگي يا زيادهروي بينجامد، باز از نظر اسلام عملي ناپسند خواهد بود; همان طور كه اميرمؤمنان علي(ع) ميفرمايد: «هر كس بسيار شوخي كند، وقار و سنگيني او كم ميشود» (غررالحكم، ص222 ) و امام صادق(ع) ميفرمايد: «زياد شوخي كردن، آبرو را ميبرد». (كافي، ج2، ص665) بر این اساس باید گفت که دین اسلام با شادی مخالف نیست اما شادی باید دارای ویژگیهایی باشد که با کرامت انسانی همخوانی داشته باشد. البته بانگاهی به فرهنگ ایرانی بدون شک باید تاکید کنیم که در هیچ کجای فرهنگ ما ادای چنین حرکات مستهجن و سخیفی به عنوان شادی قلمداد نمیشود. اینکه افرادی با حرکات سکسی بخواهند شادی کنند هیچ وقت در کشور ما رایج نبوده و نیست و به طور کل خندیدن و شاد شدن با دیدن چنین حرکاتی با فطرت انسانی هیچ انسانی همخوانی ندارد و به نظر نمی رسد هیچ انسان وارستهای از این حرکات حظ کند؛ بلکه بعضا چنین مسائلی خشم و ناراحتی وی را به دنبال خواهد داشت. درحالی که این نوع رفتار در خارج از کشور و جامعه بازی مانند آمریکا نیز پذیرفته شده نیست و عموما مورد انتقاد مردم و سازمانهای تربیتی قرار میگیرد. شاید به قول «محمد علی
همایون کاتوزیان» جامعه ایران، جامعه کوتاه مدت و کلنگی است که بسیاری از دستاوردهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادیاش در معرض این خطر است که هوی و هوس کوتاه مدت جامعه با کلنگ به جانش بیفتند اما باید گفت که نوع شادی و نشاطی که در جامعه ایرانی پسندیده است، چیزی نیست که به این زودیها از ذهن ما برود و ما آن را فراموش کنیم! و به قول سهراب سپهری «زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.» متاسفانه از سوی دیگر اگر به جوامعی چون جامعه ایران بنگریم متوجه میشویم که با توجه به هژمونی رسانهای و تکنولوژیک غرب بسیاری از مسائل به طور ناقص به کشورمان منتقل میشود و تاسف برانگیز تر اینکه همین انتقال ناقص نیز با یک نوع رادیکالیسم و استفاده بیرویه و اسراف گونه همراه است که سبب ایجاد چنین ناهنجاریهایی میشود که تنها در کشورهای در حال توسعه دیده میشود. از این روست که بعضا دیده میشود که مراکز تفریحی با وجود این نوع ناهنجاریها آلوده میشود و خانوادهها کمتر در این نوع مراکز برای گذران اوقات فراغت خود حضور میيابند. از این رو به نظر میرسد بایستی به طور دقیق و منطقی بدون توجه به تبلیغات یکسویه غرب علیه کشورمان
مسائلی همچون کلیپ هپی را مورد بررسی قرار دهیم و نسبت به وقوع چنین مسائلی با هوشیاری برخورد کنیم تا لااقل موضع درست و منطقی در قبال اینگونه حرکات بگیریم. به هر جهت آموزش شادی سالم به عنوان یکی از نیازهای جامعه امروز ما تلقی میشود و با توجه به اینکه اوقات فراغت جوانان ایرانی نیز باید در گرمای تابستان پر شود، بایستی راهی اندیشیده شود تا جوانان بتوانند اوقات خوش و مفرحی را بگذرانند، در عین اینکه زمانهایی که صرف میکنند برای رشد شخصیتی و تعالی فکری آنان مفید باشد و هم اینکه پویایی و شادابی را برای آنان به ارمغان بیاورد.
دیدگاه تان را بنویسید