تشکیل مجلس جوانان؛ با کدامین هدف؟
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان اعلام کرد که این وزارتخانه در حال بررسی طرح مطالعاتی تشکیل مجلس جوانان است. دکتر گلزاری تأکید کرد که در حال رایزنی با دولت و مجلس هستیم تا روند تشکیل این مجلس، کوتاهتر شود. طرح مجدد این ایده، مایه خرسندی است و اقدامات مسئولان در این زمینه را باید به فال نیک گرفت اما توجه به چند نکته در این زمینه ضروری است: اول- ایده تشکیل مجلس جوانان در دوره اصلاحات هم مطرح بود و در حوزه معاونت اجتماعی وزارت کشور، تلاشهایی برای تشکیل آن صورت گرفت و اساسنامه و چارچوب کار هم فراهم آمد اما به دلایل متعدد، عملی نشد. در آن دوره، بدگمانی موجود نسبت به هر فعالیتی که در حوزه جوانان انجام میشد، مانع اصلی عملی شدن چنین ایدههایی بود. بجاست از همه تجارب موجود در این زمینه، برای ساماندهی امر مشارکت سیاسی- اجتماعی جوانان استفاده شود و مسئولان مربوطه، این کار را در نقطه صفر و در ابتدا تصور نکنند. دوم- نوع نگاه ما به «جوانان» از یک سو و به «تشکیلات» از سوی دیگر، تأثیرگذارترین عنصر در ساماندهی فعالیت جوانان از جمله در قالب مجلس جوانان است. اگر جوانان را فرصت بدانیم به گونهای عمل خواهیم کرد و اگر تهدید بدانیم به روشی دیگر. اگر نهادهای مدنی و تشکلهای جوانان را امکانی برای حل معضلات جوانان بدانیم، حتماً به سوی سازماندهی و ایجاد تشکلهای مدنی خواهیم رفت و اگر از هرگونه تجمع و گردآمدن جوانان بهراسیم و نهادهای با محوریت جوانان را اسباب دردسر سیاسی تلقی کنیم، در آن صورت از فعالیتهایی مانند مجلس دانشآموزی یا مجلس جوانان، فاصله خواهیم گرفت. قبل از هر تلاشی برای ایجاد نهادهای سیاسی جدید مرتبط با جوانان، حتماً باید نهادهای امنیتی، سیاسی و دینی را توجیه کرد تا نوع نگاه آنان تغییر کند و جوانان و تشکلهای مربوط به آنان را یک فرصت بدانند نه تهدید. سوم- هدف نهایی از ایجاد مجلس جوانان چیست؟ آیا میخواهیم بستر مشارکت سیاسی برای جوانان را فراهم و راه حرکت اجتماعی آنان را هموار کنیم؟ آیا بر این باوریم که این گونه نهادها و تشکلها، روند جامعهپذیری و جامعهپذیری سیاسی جوانان را تسهیل خواهند کرد؟ آیا شور و شعور سیاسی و آموزش امور اجتماعی را میتوان از این طریق تقویت کرد؟ اگر چنین اهدافی در میان است و قرار نیست یک کار نمایشی در سطح کشور انجام شود، باید به لوازم نظری و عملی این اهداف هم تن داد و از جمله سازوکاری را فراهم کرد که نهادینه شدن فعالیت سیاسی و اجتماعی جوانان را میسر کند و جوانان بیشتری را شامل شود. هیچ کس نذر نکرده است که یک تشکل تازه را در کشور ایجاد کند بدون آن که اهداف روشنی مدنظر باشد یا به نیازهای مشخصی جواب داده شود. چهارم- مجلس دانشآموزی موجود، بیانگر نوعی دوگانگی در رفتار سیاسی و نمایش این رفتار است و نباید گذاشت در مورد مجلس جوانان هم این امر تکرار شود. در مدارس کشور، ما هم افت تحصیلی وسیع داریم و هم دانشآموز المپیادی، زیرا در حالی که وضعیت نظام آموزشی کشور، چندان مطلوب نیست اما با سرمایهگذاری روی عدهای نخبه و خواص، در المپیادها هم شرکت میکنیم و مقاماتی هم در سطح جهانی کسب میکنیم. در این حالت، جوانان نخبه المپیادی، محصول نظام آموزشی ما نیستند زیرا در تربیت آنان، سازوکاری جداگانه وجود دارد. مجلس دانشآموزی نیز چنین است یعنی در حالی که نظام مشارکت دانشآموزان در سطح مدارس و از طریق شوراها کارآمد نیست و نقش روشنی برای دانشآموزان در اداره مدارس لحاظ نشده اما مجلس دانشآموزی هم تشکیل شده است که نماد مشارکت سیاسی دانشآموزان است. این دوگانگی و تناقض نباید در مورد مجلس جوانان ایجاد شود. یعنی در ابتدا باید بستر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی جوانان را در سطح شهرها و روستاها ایجاد کرد و نتیجه منطقی آن را مجلس جوانان به عنوان نماد مشارکت سیاسی و اجتماعی جوانان قرار داد. در غیر این صورت، هم مجلس جوانان را به صورت یک حرکت نمایشی خواهیم داشت و هم هیچ هدف جدی و مهمی را با این فعالیت پی نخواهیم گرفت. منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید