دلایل تغییر کتاب ریاضی پایه دوم ابتدایی
هر کشوری به دلایل متفاوت و با توجه به نیازهای خود و چالشهایی که با آن مواجه است، اقدام به تغییر برنامه درسی خود میکند؛ کشور ما نیز از این نظر مستثنا نیست.
فارس: یکی از چالشهای آموزشی دانشآموزان حل مسئله است؛ خواندن و درک مسئله از جمله نقاط ضعف دانشآموزان است و یکی از دلایل آن، این است که دانشآموزان تصور میکنند ریاضی فقط اعداد و عملیات روی اعداد است. هر کشوری به دلایل متفاوت و با توجه به نیازهای خود و چالشهایی که با آن مواجه است، اقدام به تغییر برنامه درسی خود میکند؛ کشور ما نیز از این نظر مستثنا نیست. چالشهای آموزشی، تحولات و تغییرات اجتماعی، نیازها و انتظارات جدید جامعه ما را به این سمت سوق داد که برنامه درسی ملی داشته باشیم و در راستای آن، گروه ریاضی اقدام به تغییر برنامه درسی ریاضی کرد. حاصل این برنامه، بسته آموزشی است که یکی از اجزای این بسته، کتاب درسی است؛ بنابراین با توجه به برنامه درسی جدید، کتاب درسی دانشآموز تغییر کرد. در این نوشته ابتدا به دلایل تغییر برنامه درسی ریاضی ابتدایی سپس به دلالتهایی که بر این برنامه حاکم است پرداخته و در نهایت به شاخصهایی که در کتاب درسی ریاضی دوم ابتدایی که حاصل این برنامه است، میپردازیم. دلایل تغییر برنامه درسی ریاضی ابتدایی فعالیتهای آموزشی در هر کشور را میتوان سرمایهگذاری یک نسل برای نسل دیگر دانست؛ هدف اصلی این سرمایهگذاری، توسعه انسانی است؛ به عبارت دیگر هدف فعالیتهای آموزشی، رشد و آگاهی و توانمندیهای بالقوه انسان است. هدفهای آموزشی و روشهای آموزشی در کشورهای مختلف جهان شباهتهای زیادی به هم دارند و مقایسه میزان تحقق آنها، پژوهشگران را متوجه تأثیر عوامل گوناگونی که در فرآیند آموزش و یاددهی ـ یادگیری دخالت دارند، کرده است. برخی از این عوامل و عناصر مانند کتابهای درسی و برنامههای آموزشی و درسی را متخصصان موضوعی تهیه میکنند و برخی عوامل دیگر مانند شکل و ساختار سیستم آموزشی، مانند ساعات تدریس و روشهای ارزشیابی آموزشی توسط متخصصان آموزشی تعریف میشوند اما برخی دیگر از عوامل به باورها و انتظارات دانشآموزان و معلمان درباره نقشها و هدفهایشان از فعالیتهای آموزشی مربوط میشوند؛ معلمان و دانشآموزان با علایق، باورها و انگیزههای متفاوتی به کلاس درس میآیند و باورها و انگیزههای آنان بر فرآیند یاددهی ـ یادگیری تأثیری تعیین کننده دارند. مثلاً، اینکه دانشآموزان با چه توانمندیهای اولیه و چه میزان تجربه به کلاس درس ریاضی میآیند و معلم، توانایی آنها در فهم مسائل را چگونه ارزیابی میکند بر فرایند آموزش در کلاس درس مؤثر است؛ همچنین اگر دانشآموزان برای حل مسائل ریاضی بر این باور باشند که فقط باید به دنبال یک پاسخ صحیح رفت، بیش از آنکه به راهحلها، درک مفهوم مسئله و چگونگی آن بیندیشند و صرف نظر از اینکه مسئله را تا چه حد فهمیده یا راهحلهای مختلف آن را آزموده باشند، به فکر یافتن و بیان پاسخ صحیح خواهند بود. هدف از آموزش ریاضی تنها پرورش نخبهها و علاقهمندان به ریاضی یا افراد خاصی که میخواهند رشته ریاضی را در سطح دانشگاهی ادامه دهند نیست، بلکه در این برنامه، هدف از آموزش ریاضی، بهتر زندگی کردن دانشآموزان است؛ بنابراین، برقراری ارتباط بین ریاضی و زندگی روزمره، کسب مهارتهای مدلسازی ریاضی و حل مسئله، رشد مهارتهای تفکر، برقراری ارتباط بین نمایشهای مختلف ریاضی و تعبیر و تفسیر آنها، برقراری ارتباط بین ریاضی و سایر علوم و در حالت کلی، به کارگیری مفاهیم ریاضی در محیط پیرامونی و تفسیر و تحلیل آنها از جمله هدفهای اصلی این برنامه درسی است. از دیگر دلایل ارائه یک برنامه درسی ریاضی جدید میتوان به نتایج آزمون بینالمللی تیمز اشاره کرد که براساس نتایج آنها، دانشآموزان ایرانی از قدرت بالایی در پاسخگویی به سؤالاتی که در اهداف بالا ذکر شده برخوردار نبودهاند؛ از طرفی تحولات و تغییرات اجتماعی باعث تغییر نیازها و انتظارات دانشآموزان شده است و این برنامه درسی، نیازهای جدید دانشآموزان و جامعه را مورد توجه قرار داده است؛ رشد آموزش ریاضی و رویکردهای جدید آموزش ریاضی نیز از دیگر دلایلی است که تغییر برنامه درسی فعلی را ضروری میکند. رویکرد برنامه درسی ریاضی ابتدایی در این رویکرد آن نوع بینش و دیدگاه که دانشآموزان همگی توانایی کسب و کشف معارف بشری را به طور فطری دارا هستند، مد نظر است لذا رویکرد برنامه بر این اصل قرار دارد که رسالت آموزش و پرورش از قوه به فعل در آوردن و شکوفا کردن این استعدادهای الهی از طریق ایجاد فرصتهای مناسب جهت یاددهی ـ یادگیری است؛ رویکرد اصلی حاکم بر این برنامه، یک رویکرد فرهنگی ـ تربیتی با تأکید بر حل مسئله از طریق محور قرار دادن یادگیرنده در بازسازی مستمر تجربه از راه مهارتهای اکتشاف است. این برنامه درسی توجه ویژهای به شرایط رشدی و ذهنی دانشآموزان در دوره ابتدایی دارد؛ بُعد فعال گروه سنی در دوره ابتدایی بر بُعد غیرفعال آنها تقدم دارد و تلاش در راه رشد مهارتهای تفکر آنها نیازی اساسی است. تواناییهایی فکری این گروه سنی در پایینترین سطح عقلانی بدون برخورداری از آموزش رسمی وجود دارند، مانند: مشاهده، طبقهبندی، ردیف کردن، تشخیص امور متناظر و . . .؛ پژوهشها نشان میدهند هماهنگی بین این تواناییهای اولیه فکری با مهارتهای اکتشاف مانند رمزگشایی نمادهای نوشتاری، محاسبه، اندازهگیری، ترسیم شکل و نظم بخشیدن به دادهها که در سن مدرسه مورد توجه کودکان قرار میگیرد، میتواند در پایان دوره ابتدایی، دانشآموزان را به درک و فهم آنچه که در فرایند علمی رخ میدهد، برساند و همچنین ویژگیهای تعامل بین عناصر در یک نظام فیزیکی را هدایت کند. اگر یادگیری در دوره ابتدایی، تغییر رفتار از راه تجربه معنا میشود، منظور این است که در سایه تجربه و فعال شدن دانشآموز، تغییرات اساسی در عادتها، گرایشها و تمایلات فرد حاصل میشود؛ هنگامی که موضوع درسی به صورت مسئله طرح شود و دانشآموز مانند یک پژوهشگر برخورد کند، تخمینها و حدسیههای خود را مورد بررسی قرار دهد و ضمن مرتب کردن و سازماندهی یافتهها به برقراری ارتباط بین مفاهیم و موضوعات بپردازد، به تدریج در او عادتهای علمی به وجود میآید و در این فرایند آموزشی روش کار و همیاری با دیگران و چگونگی حل مسائل روزمره زندگی از طریق یادگیریهای مدرسه را فرا میگیرد. رشد پایه ریاضی ناب و قوی از دوره پیش از دبستان بسیار ضروری است؛ در دوره ابتدایی باور دانشآموزان درباره معنای ریاضی، دلیل یادگیری این علم و نحوه عمل بر اساس آن و همچنین نقش آنها به عنوان یک یادگیرنده، شکل میگیرد؛ این باورها بر نوع تفکراتشان درباره ریاضی و نگرش به ریاضی، تأثیر میگذارد. دانشآموزان قبل از ورود به مدرسه خیلی از مفاهیم ریاضی را با شهود ابتدایی خود رشد میدهند؛ به طور مثال، تعداد معدودی از اشیا را تشخیص داده و از هم متمایز میکنند، خیلی از دانشآموزان پیش از ورود به مدرسه بر بدنه اصلی دانش ریاضی غیررسمی تسلط دارند؛ بزرگ ترها میتوانند از همان سنین کودکی با فراهم کردن محیط غنی توسط زبان به رشد ریاضی بچهها کمک کنند؛ بچهها احتمالاً با پایههای مختلف از درک ریاضی وارد محیط آموزشی میشوند و این اطلاعات اولیه آنها بر ریاضیاتی که در مدرسه یاد خواهند گرفت تأثیر میگذارد. بنابراین، توجه به تفاوتهای فردی از اهمیت خاصی برخوردار است. در این سنین دانشآموزان به پشتیبانی بیشتری احتیاج دارند و یک برنامه آموزش ریاضی قوی و با کیفیت بالا، هم به رشد ریاضی و هم به طبیعت بچهها توجه میکند؛ بنابراین، برنامه دوره ابتدایی باید بر پایه گسترش شهود و دانش ریاضی غیررسمی بنا شوند؛ این برنامه باید رشد دانش بچهها را مورد توجه قرار دهد و محیطهایی را فراهم کند تا دانشآموزان تشویق شوند که یادگیرندههایی فعال باشند و چالشهای جدید را بپذیرند. با پیادهسازی این برنامه، در کتابها تغییرات مهمی ایجاد خواهد شد که عمده این تغییرات در رویکردها، روشها و اهداف آموزشی خواهد بود؛ در برنامه حاضر، روشهای آموزشی مبتنی بر پژوهشهای آموزشی است و اهداف آموزشی در راستای نیازهای واقعی دانشآموزان و جامعه است. بر مبنای رویکرد مورد نظر این برنامه، محورهای زیر مورد توجه قرار میگیرند: 1- توجه به تواناییهای عقلانی در کودک (به عنوان پایههای ساخت شناختی) 2- توجه به تفاوتهای فردی در ابعاد جسمی، ذهنی و روانی (به منظور ارتباط تجربه و عمل با سطح تجرد) 3- برقراری ارتباط بین ریاضی و دنیای واقعی فراگیران (ایجاد انگیزه درونی) 4- فعال کردن دانشآموزان در جریان یاددهی ـ یادگیری 5- ایجاد موقعیتهای چالش برانگیز و هدایت دانشآموزان به یادگیری از طریق خوب دیدن، خوب شنیدن و خوب بیان کردن 6- ایجاد شرایط مناسب به منظور بحث و بررسی و استدلال در رد یا تأیید نظرات خود و دیگران 7- شناخت رخدادهای آموزشی در کلاس درس و بیان آن به زبان ریاضی فرایند تغییر کتاب درسی: در تغییر کتاب درسی با توجه به برنامه درسی ریاضی، ابتدا چارچوب کتاب درسی را تهیه سپس به نقد و بررسی این چارچوب نموده با اصلاح چارچوب آن اقدام به تهیه پیش نویس کتاب نموده که آن نیز طی مراحل مختلف با دانشآموزان، معلمان و متخصصان مورد تحلیل و نقد قرار میگیرد و با توجه به این بررسیها اقدام به بررسی مجدد کتاب کرده و اصلاحات لازم را اعمال نموده و بعد برای چاپ میفرستیم. در این قسمت به بعضی از شاخصهای کتاب درسی پایه دوم ابتدایی میپردازیم: شاخص های کتاب درسی ریاضی پایه دوم ابتدایی: 1- ساختار مناسب یکی از خواستههای مهم معلمان ابتدایی ساختار قابل فهم و ساده کتاب درسی است تا بتوانند بر مبنای آن به راحتی برنامهریزی کرده و بتوانند لحظه به لحظه وضعیت خود و دانشآموز و کتاب درسی را رصد کرده و طرح درسهای مناسب بر مبنای آن برنامهریزی کنند. در کتاب دوم ابتدایی دارای چهار درس که هر درس دارای سه صفحه است؛ دو صفحه حل مسئله و سه صفحه مرور فصل که با انجام تمرینها و فعالیتهای متفاوت بین تمام درسها و حل مسئله در کل فصل ارتباط برقرار میکند؛ است و این ساختار در تمام کتاب جاری است؛ این ساختار کمک می کند که معلم به راحتی برنامهریزی کند. 2- حل مسئله آنچه در کتاب دوم در بحث حل مسئله به آن توجه شده است: الف: رویکرد حل مسئله که در آن سعی شده مفهوم سازی با طرح مسئله که در قالب فعالیت یا طرح سؤال آمده است انجام پذیرد که این مقوله در تمام کتاب جاری است. ب: آموزش راهبردهای حل مسئله در بحث راهبردهای حل مسئله مناسب است که دانشآموز خود راهبرد حل مسئله را کشف کند که این در قالب فعالیتها و مسئلههای مختلف قابل بر شمردن است اما آموزش راهبردهای حل مسئله نیز در این کتاب به آن توجه شده است تا دانشآموزان راهبردهای مختلف حل مسئله را یاد بگیرند و بتوانند از آن در حل مسائل استفاده کنند. 3- نگاه به فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی (تلفیق ریاضی با هنر): توجه به فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی در کتاب درسی باعث اعتماد و خود باوری در دانشآموزان میشود. اما در کتاب درسی به غیر از معرفی دانشمندان ایرانی اسلامی به معماری ایرانی- اسلامی نیز توجه شد که در طراحی مدلهای مختلف ارائه شده است یکی از نقاط قوت این برنامه تلفیق ریاضی با هنر است که در تمام این کتاب مشهود است. 4- خواندن و نوشتن ریاضی (تلفیق ریاضی با فارسی): یکی از چالشهای آموزشی دانشآموزان حل مسئله است؛ خواندن و درک مسئله از جمله نقاط ضعف دانشآموزان است و یکی از دلایل آن، این است که دانشآموزان تصور میکنند ریاضی فقط اعداد و عملیات روی اعداد است؛ در حل مسائل به خصوص مسائل کلامی هیچ توجهی به متن مسئله نمیکنند؛ این باعث ضعف در حل مسائل است؛ یکی از شاخصهای این کتاب تلفیق ریاضی با فارسی و بالا بردن قدرت نوشتن و خواندن دانشآموزان است تا قدرت حل مسائل در دانشآموزان بالا رود. 5- فعال کردن دانشآموز در فرایند یاددهی - یادگیری: یکی از شاخصهای مهم کتاب، فعال کردن دانشآموزان در حین آموزش است؛ در فرایند آموزش این کتاب معلم تنها نقش هدایت کننده و راهبر آموزشی دارد، و این دانشآموز است که باید تمام فعالیتها را انجام دهد؛ این باعث میشود که اولاً خود باوری در دانشآموز رشد پیدا کند؛ ثانیاً خود با انجام فعالیت به درک آن مفهوم برسد و حتی در کار در کلاس خود را ارزیابی کند و با انجام تمارین مختلف تثبیت یادگیری اتفاق بیفتد. 6- پرورش مهارتهای تفکر: یکی از شاخصهای این کتاب پرورش مهارتهای تفکر است؛ در این کتاب به پرورش مهارتهای فکری نقاد، خلاق و بصری به صورت جدی توجه شده است و در تمام فعالیتها و تمارین این کتاب جاری است. 7- توجه به تمام حوزههای ریاضی: در بحث ریاضی و آموزش ریاضی باید به تمام حوزههای ریاضی توجه شود در این کتاب سعی شده است به غیر از حوزه جبر و اعداد و هندسه و اندازهگیری به حوزه آمار و احتمال نیز توجه خاص شود و حتی یک فصل از کتاب به این حوزه اختصاص یافته است تا دانش آموزان از همه جهات رشد کنند. نوشته: آرش رستگار، عضو شورای برنامهریزی درسی ریاضی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
دیدگاه تان را بنویسید